هدف نتانیاهو از مذاکرات اخیر با پوتین
انتخاب به نقل از الاخبار چاپ بیروت نوشت: سفر اخیر نخست وزیر اسرائیل به مسکو از چارچوب تلاش های متوالی او برای مهار اثرات پیروزی محور مقاومت بر گروههای تروریستی و تکفیری خارج نمی شد؛ محوری که تل آویو از افزایش توانایی های بازدارندگی، دفاعی و هجومی آن نگران است.
انتخاب به نقل از الاخبار چاپ بیروت نوشت: سفر اخیر نخست وزیر اسرائیل به مسکو از چارچوب تلاش های متوالی او برای مهار اثرات پیروزی محور مقاومت بر گروههای تروریستی و تکفیری خارج نمی شد؛ محوری که تل آویو از افزایش توانایی های بازدارندگی، دفاعی و هجومی آن نگران است.
این روزنامه عرب زبان در ادامه آورده است: در راستای مقابله با نفوذ بیشتر محور مقاومت، نتانیاهو به امید دریافت کمکی به روسیه رفت؛ این سفر او پس از سلسله دیدارهایی که در حاشیه کنفرانس اقتصادی داوس برای دیدار رئیس جمهور روسیه داشت، صورت گرفت و هدف از آن مذاکره با پوتین در خصوص اینده توافق هسته ای با ایران بوده است.
رژیم صهیونیستی خود را ناچار از تعامل با مسکو بعنوان دروازه هر گونه تلاشی برای تاثیرگذاری در میدان سوریه و منطقه در دو سطح سیاسی و امنیتی می یابد؛ علاوه بر اینکه مسکو جایگاه و نقشی اساسی در موفقیت فرصتها و برنامه های آمریکایی اسرائیلی دارد که با هدف تلاش برای تعدیل در برجام یا لغو آن انجام می شود. همچنانکه تل آویو برای مقابله با افزایش قدرت محور مقاومت، خود را در برابر گزینه های اندکی می یابد و تلاش می کند از روسیه ای کمک بگیرد که از مواجهه گسترده با اسرائیل سودی نمی برد.
دور تماس ها و دیدارهای بین المللی نتانیاهو بیانگر تسلیم عمیق او در مقابل این مهم است که مقابله با ایران و هم پیمانان آن فراتر از توانایی ها و ظرفیتهای اسرائیل است؛ از این رو دائما در حال سفر به پایتختهای مراکز تصمیم گیری بین المللی در جهان است تا تاثیر تحولاتی که دو صحنه سوریه و منطقه شاهد آن بوده است را تحت کنترل درآورد.
این تلاشهای نتانیاهو همزمان شده است با شکست محاسباتش در سوریه و منطقه؛ امری که بازگرداندن توپ فشارها به میدان ایران از باب توافق هسته ای را ضروری کرده است. در واقع نتانیاهو قصد دارد از این طریق فشارهای اقتصادی بر ایران را تشدید کند به این امید که این فشارها باعث تضعیف آن و کاهش توانایی ها و ظرفیتهایش شود.
در این صحنه پیچیده، نخست وزیر اسرائیل در پی آن است که موافقت و حمایت دو طرف اروپایی و روسی در مورد تصمیم ترامپ برای تعدیل برجام را به دست آورد؛ در همین راستا، در نشست داوس دیدارهایی با مسئولان اروپایی داشت و تلاش کرد بر این نکته تاکید کند که در صورت عدم موافقت آنها با تعدیل برجام، در هفته های آتی واشنگتن از آن خارج می شود و این نکته پیامدهای سیاسی و اقتصادی زیادی برای اروپایی ها دارد.
بر همین اساس، سفر نتانیاهو به مسکو نیز با هدف وارد آوردن فشار به ایران از طریق روسیه، برای قبول مذاکرات تعدیل برجام صورت گرفت، درست در زمانی که اسرائیل با معضل افزایش توانایی های محور مقاومت در سوریه و منطقه مواجه است.
نتانیاهو این بار تنها از قدرت خود برای اقناع دولتهای اروپایی استفاده نمی کند، بلکه وی بر موضع آمریکا و نگرانی اروپایی ها از پیامدهای اجرایی شدن تهدیدات ترامپ متکی است. در این بین، نخست وزیر اسرائیل بر این گمان است که روسیه منافعی گسترده از دایره روابطش با جمهوری اسلامی دارد و تنها در خط مقابله با تروریسم با آن تلاقی می کند، نه در موضع گیری علیه اسرائیل.
با این حال، راه نتانیاهو برای دست یابی به اهدافش دشوار است؛ چرا که در واقع تلاقی منافع مسکو و تهران از میدان سوریه فراتر رفته و تمام منطقه را شامل می شود، علاوه بر اینکه این دو روابط دو جانبه ای دارند و می دانند حفظ دستاوردهایشان در سوریه، در گرو حفظ تعاون و همکاری مستحکم بین آنها برای مقابله با تروریسم و ایالات متحده است.
در هر صورت، اسرائیل با وجود صرف تلاشهای استثنایی در دو مسیر اروپایی و روسی، بخوبی می داند فرصت تحقق اهدافش با موانعی چند مواجه است، که یکی از آنها تصمیم محور مقاومت برای توسعه ظرفیتهای نظامی، دفاعی، هجومی و بازدارنده اش است و در رابطه با توافق هسته ای، نتانیاهو با مشکل مخالفت شدید ایران با بازگشایی پرونده توافق هسته ای و نیز وجود شبکه ای از منافع متبادل بین مسکو و تهران است.
به این ترتیب بدیهی است که توپ بار دیگر به زمین تل اویو و واشنگتن بر می گردد تا گزینه های خصمانه خود را مشخص کنند، گزینه هایی که هر یک پیامدها و تاثیرات منطقه و بین المللی فراوانی دارد. به یقین، دیدارهای پی در پی نتانیاهو در شرق و غرب بیانگر حجم بالای نگرانی ها در موسسات امنیتی و سیاسی در تل آویو است که منشا آن احساس صهیونیستها در مورد گذشتن منطقه از یک نقطه عطف تاریخی است، نقطه ای که دربردارنده شاخصها ونشانه هایی خارج از چارچوب همه پیش بینی ها و ارزیابی هایی است که در طول سالهای گذشته اسرائیل به آنها استناد می کرد
ارسال نظر