محمدعلی رامین که زمانی مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشت روزی در جمع مدیران مسوول روزنامهها، نشریات را پایگاههای دشمن خوانده و تاکید کرده بود که باید این پایگاهها را تعطیل کرد.
جهان صنعت: محمدعلی رامین که زمانی مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشت روزی در جمع مدیران مسوول روزنامهها، نشریات را پایگاههای دشمن خوانده و تاکید کرده بود که باید این پایگاهها را تعطیل کرد.
او یکبار دیگر در اظهاراتی غیررسمی که بعدا منتشر شد، گفته بود تنها دو روزنامه- یکی صبح و دیگری عصر- برای ایران کافی است و باید مجموع روزنامههای کشور به دو نشریه کاهش یابد.
سعید مرتضوی که زمانی قاضی مطبوعات بود و بسیاری از روزنامهها و نشریات به دستور او بسته شد، روزی در جریان دادگاه و تفهیم اتهام به نگارنده گفته بود: به جای روزنامهنگاری، بروید شغلی شرافتمندانه انتخاب کنید.
اکنون نه سعید مرتضوی باقیمانده و نه محمدعلی رامین. لازم نیست یادآوری شود که هر دو آنها الان افراد خوشنام و مطرحی در میان افکار عمومی و حتی فضای سیاسی- حکومتی کشور نیستند. با این حال برای بسیاری از دستاندرکاران، راهبردنویسان و حاکمان جمهوری اسلامی ایران مساله کاهش ارتباطات مردم ایران با رسانهها و نهادهای بینالمللی چه از نظر ارسال اطلاعات و تولید گزارشهای مردمی و چه از نظر دریافت محتوا و اطلاعات همچنان موضوعی جذاب و آرزویی قابل تحقق است.
بهویژه محافظهکاران و افراطیون مذهبی همواره از ضرورت محدود کردن دسترسی شهروندان ایرانی به پایگاههای اینترنتی، محدود کردن اینترنت و ایجاد شبکه داخلی اطلاعات (اینترانت) به جای شبکه جهانی (اینترنت) سخن میگویند و بدون بیان دلیل و مصداق همواره تاکید میکنند که در هیچ کشوری برای دسترسی به پایگاههای اینترنتی آزادی مطلق و ولنگاری وجود ندارد.
این ادعا، البته صحیح است چراکه در همه کشورها پایگاههای ترویج خشونت، تروریسم، بهرهکشی جنسی از کودکان، قاچاق انسان و موادمخدر و مواردی از این دست که از نظر سازمان ملل متحد جرائم سازمانیافته محسوب میشود مصادیقی هستند که نه فقط در شبکههای مجازی که در واقعیت نیز با آن برخورد صورت میگیرد و علاوه بر دستگاههای امنیتی و قضایی، شهروندان نیز در مقابله با جرائمی از این دست بهطور داوطلبانه با دولت و نهادهای آن همکاری میکنند اما در ایران هنگامی که صحبت از ضرورت ایجاد محدودیت در فضای مجازی و رسانهای به میان میآید، بیش از جرائم اخلاقی و سازمانیافته، سلیقههای حکومتی است که مورد توجه قرار میگیرد. در موارد متعددی در ایران رسانهها و پایگاههای خبری مورد حمله و تهدید قرار گرفتهاند و دسترسی بسیاری از مردم به محتوای خبری و اطلاعات آنها قطع شده در حالی که در همان هنگام دسترسی آزادانه به پایگاههای مبتذل و مستهجن وجود داشته است. این به آن معنی است که حاکمیت جمهوری اسلامی ایران نسبت به اطلاعات و اخبار و ایجاد محدودیت برای دسترسی به آن حساسیت بیشتری دارد تا دسترسی به سایتها و پایگاههای غیراخلاقی.
در موارد متعددی نگارنده این ابهام را با مقامات قضایی و دولتی مطرح و ابراز عقیده کرده است که برای جمهوری اسلامی ایران انتشار اخبار درون کشور از طریق شهروندان و نیز دریافت اطلاعات سانسورنشده و دقیق خارج از کشور پذیرفتنی نیست و هدف ایجاد محدودیت فضای مجازی برای ایرانیان، ایجاد حصار و بستن مرزهای فکری شهروندان است. در مقابل این ابراز عقیده البته برخی مخاطبان بدون بیان دلیل شروع به انکار کردهاند و گاهی مقامات جمهوری اسلامی ایران ضمن بیان اینکه نمیتوانیم افکار عمومی مردم کشورمان را به دست دشمن بسپاریم بر ضرورت تحدید و ایجاد حصار برای رسانهها و پایگاههایی که آنها را دشمن و معاند میخوانند تاکید کردهاند.
اما تمام افرادی که خیال ایجاد یک منطقه بسته اطلاعاتی به سبک کرهشمالی در ایران را در دسر میپرورانند و آرزو میکنند که روزی ایرانیان همانطور فکر کنند که حکومت میخواهد و همان را بفهمند که جمهوری اسلامی ایران دوست دارد، نه فقط تاکنون به این خیال و آرزو دست نیافتهاند بلکه با گسترش فناوری و توانمندیها در فضای مجازی احتمالا هیچگاه این خیال و آرزو حداقل برای ایران و ایرانی قابل تحقق نیست.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
این افراد میخوان مردم آگاه نباشند ولی در عصر ارتباطات وشبکه های اجتماعی چنین چیزی غیر ممکن است
دقیقا.
مدیر بی خاصیت اخراج یا تبعید ویا اعدام باید گردد