جریان تندرو به آلترناتیوِ بعد از روحانی فکر نکرده
روزنامه اعتماد نوشت: ترمز پروژه «عبور از روحاني» كه با جديت توسط جريان اصولگرايي پيگيري ميشد، ناگهان كشيده شد. اعتراضات و تظاهرات در شهرهاي مختلف در دي ماه سبب شد تا اين قطار تندرو سرعتش را كم كند و حتي در ايستگاههايي بايستد.
بعد از اعتراضات اخير برخي فعالان اصولگرا بر همكاري با دولت تاكيد كردند. سعيد جليلي گفت كه اگر در مسووليتي نيستيم نبايد در نقش اپوزويسيون نظام ظاهر شويم. آيا تغييري در رويكرد جريان اصولگرايي به وجود آمده است؟
وقتي اين اغتشاشات رخ داد، در ابتداي كار برخي اصولگرايان از اين تجمعات و راهپيماييها چندان ناراحت نشدند اما وقتي كه بلافاصله تبديل به جو ناامن و ناآرام شد، شاخكهايشان حساس شد و فهميدند كه فقط موضوع به دولت و عملكردش مربوط نيست. بلكه برخي شعارها بهشدت تند و ساختار شكنانه شد. وقتي كار به اينجا رسيد اصولگرايان متوجه شدند كه بازياي كه فكر كردند ميتوانند آغازگرش باشند، اصلا مطابق با تصوراتشان نيست. در شروعش هم به دست جريان اصولگرا نبود. در واقع يك بازي خوردن بود كه جريان راست خيلي زود متوجه آن شد و دامن خود را بلافاصله از آن بيرون كشيد. به هر حال اين جريان همواره مدافع انقلاب بوده است و در اين هنگام هم نميتوانست از آرمانهايش دست بردارد.
اين اتفاق در مناسبات سياسياش با جريانها و طيفهاي ديگر چه نمودي داشت؟ آيا اصولگرايان به اصلاحطلبان نزديك شدند؟
جريان اصولگرا مثل جريان اصلاحات از دو گروه كاملا مجزا تشكيل شده است؛ يكي معتدل، عاقل و معتقد به مصالح و امنيت ملي است و ديگري جرياني بداخلاق و افراطي كه برايش منافع و مصالح ملي و اهداف بلندمدت سياسي و اجتماعي مهم نيست. آنها همواره ميخواهند از آب گلآلود ماهي بگيرند و اگر خصلت تندروي و فحش دادن را از آنان بگيريد، چيزي از آنها نميماند. اين جريان تندرو اصولگرا هم بلافاصله بعد از اتفاقات متوجه شد كه چهبسا اگر برائت نجويد فردا همه كاسه و كوزهها بر سرش خراب شود. در نتيجه دنده معكوس كشيده و به عقب برگشتند. اما وقتي ديدند كه بازي تمام شده مجددا همان موضع پيشين خود را شروع كرده و دوباره عليه دولت موضع گرفتند.
پس اين تغيير براي جريان تندرو اصولگرا مقطعي بوده است؟
جريان تندرو به هيچوجه نميتواند از مواضع خود دست بردارد و در اين صورت ميميرد. اكسيژن اين جريان تهمت و توهين و فرياد زدن است و اگر اين اكسيژن را از او بگيريم، ميميرد. آن چند روز تغيير در تندروهاي اصولگرا نيز از روي اجبار سياسي و جامعه بود. در همان مقطع هم قلبا تمايلي به اين امر نداشت.
آيا فضاي همكاري بعد از اين اعتراضات شكل گرفته و فضاي براي گفتوگوي ملي فراهم شده است؟
گفتوگوي جريانهاي اصلاحطلب و اصولگرا در پي يك حادثه نميتواند پيش بيايد. شلوغي شهرهاي مختلف و احساس خطر نميتواند حلقه وصل دو جريان باشد. افتراق دو جريان سياسي حداقل ٣٠ سال قدمت دارد. اين اختلافات ريشهدارتر از اين است كه بتوانند به راحتي با هم صحبت كنند.
برخي از اصولگرايان خيلي مصر بودند كه پروژه عبور از روحاني از نگاه مردم كليد بخورد. آيا اين پروژه در چند هفته اخير و بعد از اعتراضات به تعليق در آمده است؟
جريان تندرو اصولگرا مثل جريان تندرو اصلاحطلب به دنبال عبور از روحاني هستند اما اينها نميدانند در پس عبور از روحاني چيست. امروزه نميتوان در نظامي كه ٤٠ سال از عمرش گذشته است، دولت و شخص رييسجمهور را كنار گذاشت و پروژهاي مثل عبور از روحاني را كليد زد. بايد پرسيد كه بعد از اينكه روحاني برود چه كاري ميخواهيد بكنيد؟جريان تندرو هر دو جناح به آلترناتيوي بعد از روحاني فكر نكرده است. جريان عاقل هر دو جناح، مسائل سياسي را در قالب فرآيندها ميبينند. آقاي روحاني برود كه چه اتفاقي بيفتد؟ اگر رييسجمهور در شرايط كنوني از جريان اصولگرا بود كه اوضاع بهشدت بدتر از الان بود و ناكاميهاي دولت بسيار بزرگتر بود. آنوقت اصولگراها نميتوانستند مسووليت اتفاق پيش آمده را بپذيرند. در حال حاضر هر كسي كه حرف عبور از روحاني را به ميان ميآورد، واقعا جز نابخردي سياسي كاري نكرده است. اين مساله را براي دفاع از آقاي روحاني نميگويم. با همه انتقاداتي كه اصلاحطلبان و اصولگرايان از دولت داشتهاند، هيچ گزينهاي به جاي او واقعا وجود ندارد.
شرايط آلترناتيو عبور از روحاني چيست؟
اگر انتخاباتي باشد كه شوراي نگهبان در آن زياد اعمال سليقه نكند، اين اتفاق كه اصولگرايان بتوانند بعد از آقاي روحاني رييسجمهور داشته باشند، يك روياي دور است. عبور از روحاني وقتي اتفاق ميافتد كه جامعه به دليل نارضايتيهاي موجود دچار يك افسردگي شديد سياسي بشود. در يك افسردگي سياسي ناشي از نارضايتي جريان اصولگرا هرگز برنده نخواهد شد. حتي من اين گفته را كه بعد از روحاني يك پوپوليست سر كار ميآيد و احمدينژاد ديگري ظهور ميكند، نيز رد ميكنم. فكر ميكنم در اين صورت انتخاباتي بيرمق خواهيم داشت كه هر كسي هم رييسجمهور شده باشد، رييسجمهوري بسيار ضعيف و كمبنيه خواهد بود.
خطر عبور از روحاني ممكن است به عبور از نظام منجر شود؟ آيا يأس و نااميدي از دولت چنين خطري را در پي دارد؟ چنين چيزي در اردوگاه اصولگرايي احساس شد كه چنين تغيير موضعي داد؟
نظر کاربران
پس باهم همدست هستید واسه پیچوندن مردم.اصلاح طلب و اصولگرا.دیگه تمومه ماجرا
پاسخ ها
دقیقا قراره چی کار کنید شما گویندگان این شعار؟ مملکت رو به سمت جنگ و بلبشو بکشید؟ آیا آمادگیش رو دارید؟ برای شروع یه مدت بروید در کرمانشاه زیر چادر بخوابید...فکر کنم با این توهمات عمیقی که شما دارید فکر می کنید از همین پشت کامپیوتر قراره تغییرات رو ایجاد کنید!
روحانی بروتابدترنشدبزااحمدی نژادبیاد