بازنشستگان موج بعدی اعتراض را شکل میدهند؟!
تابناک در گزارشی نوشت: اگر موج اعتراضات اخیر از مال باختگان و سپرده گذاران مؤسسات مختلف آغاز شد، موج بعدی را نوع دیگری از سپرده گذاران شکل خواهند داد که «بازنشسته» لقب دارند.
تابناک در گزارشی نوشت: اگر موج اعتراضات اخیر از مال باختگان و سپرده گذاران مؤسسات مختلف آغاز شد، موج بعدی را نوع دیگری از سپرده گذاران شکل خواهند داد که «بازنشسته» لقب دارند.
این را احمد میدری، معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پیش بینی میکند. پیش بینی برآمده از تحقیق و پژوهش که البته نشانههای وقوع آن از هم اکنون نیز به وضوح مشخص است؛ مثل نشانههایی که در بودجه سالانه کشور قرار دارند و بحران پیش رو را فریاد میزنند.
تنها کافی است، بدانیم که بیشترین رقم در بودجه سال آتی در میان وزارت خانهها به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعلق گرفته و دریابیم این بودجه بزرگ نه برای کارآفرینی و مباحثی از این دست، که اغلبش برای نجات صندوقهای بازنشستگی از ورشکستگی در نظر گرفته شده است؛ بودجهای برای ممانعت از غرق شدن امثال صندوق بازنشستگی کشوری که مدت هاست، ورشکسته هستند.
اتفاقی که کارشناسان دلیل بروز آن را دست درازیهای فراوان و دامنه دار مسئولان به منابع این صندوقها در ادوار مختلف، عزل و نصبهای بی ضابطه و سپردن اختیار به افراد فاقد صلاحیت و توانمندی، اعمال برخی تصمیمات مخرب و هزینه آفرین مانند افزایش بی ضابطه حقوق مستمری بگیران و کاهش سن بازنشستگی و... میدانند. مجموعه عواملی که اگر فکر میکنید اکنون متوقف شده اند، سخت در اشتباهید.
کافی است به اتفاقاتی که در این صندوقها در ماهها و سالهای اخیر رخ داده و میدهد، دقیق شویم تا دریابیم چگونه در نتیجه سوءمدیریت مسئولان، روز به روز بحران صندوقهای بازنشستگی شدت میگیرد و اوضاع وخیمتر میشود. اتفاقاتی مانند آنچه در شرکت ملی نفتکش، در زیرمجموعه صندوق بازنشستگی کشوری رخ میدهد و با حادثه نفتکش سانچی تا حد زیادی خودنمایی کرد. یا تلاش نمایندگان مجلس برای ادغام صندوق ورشکست شده بازنشستگان فولاد در صندوق بازنشستگی کشوری که ورشکست شدهتر است!
همه اینها در حالی است که نتیجه برخی تصمیمات گرفته شده توسط مسئولان در گذشته و البته برخی تغییرات رقم خورده در جامعه نیز از بین نرفته و همچنان نقش بسزایی در به قهقرا بردن صندوقهای بازنشستگی ایفا میکند. امثال تصمیماتی که دولتمردان برای کاهش سن بازنشستگی در یک دهه اخیر گرفتند و به دو دو تاهای سادهای که مردود بودن و زیان آفرینی اش را ثابت میکرد، بی توجهی کردند.
تصمیمی که وقتی در کنار افزایش امید به زندگی در کشورمان قرار گیرد، دورنمای ترسناکی را ترسیم میکند که امثال ژاپنیها هم از آن وحشت دارند، چراکه یک بار پیه آن به تنشان خورده و برای مقابله با آن، دست به تغییرات وسیعی زدهاند؛ تغییراتی نه از جنس تصویب ردیف بودجه برای تزریق به صندوقهای بازنشستگی و افزایش سالانه آن، که از جنس افزایش سن بازنشستگی و تلاش برای برقرار کردن تعادل در ورودی و خروجی این صندوق ها.
نسخهای که میدری، مشابه آن را تجویز میکند و در توضیح چرایی تجویز آن میگوید: اگر فکری برای صندوقهای بازنشستگی نشود در آینده نزدیک با وضعیتی بحرانی روبه رو میشویم؛ مشابه با وضعیتی که برای مؤسسههای مالی غیرمجاز به وجود آمد. هم اکنون هم مرتب با تحصن بازنشستگان مواجهیم. تصور میکنم در تاریخ ایران، بی سابقه باشد که بازنشستگان ارتش، در برابر مجلس تحصن کرده باشند.
معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میافزاید: متوسط سن بازنشستگی در ایران، ۵۱ سال است که با افزایش بیست ساله سالهای امید به زندگی طی سی سال گذشته، عملا فشار بر صندوقهای بازنشستگی و بودجه دولت، افزایش یافته است، به طوری که در سال ۱۳۹۵ تنها دو صندوق دولتی (بازنشستگی کشوری و نیروهای مسلح) معادل ۳۷ هزار میلیارد تومان کسری داشته اند. ما باید تلاش کنیم در کشورمان دربارهی افزایش سن بازنشستگی، اجماع سازی کنیم. حکومت باید بپذیرد که این موضوع، مانند مرزهای کشور حیاتی است. شوخی بردار هم نیست.
میدری در ادامه میگوید: فرد در نظام اداری ایران، به طور متوسط ۲۲ سال، ۱۰ درصد حقوقش را مستمری میدهد و ۲۷ سال بازنشستگی میگیرد. این سیستم، ژاپن را زمین زده است؛ ما که جای خود داریم. وضعیت ما مثل ژاپن است. آنها به رغم این که در ۶۷ سالگی بازنشسته میشوند، ۲۷ سال مستمری بازنشستگی میگیرند. البته این به دلیل بالا رفتن "امید به زندگی" و مقررات بازنشستگی است. سن بازنشستگی در ایران در سال ۱۳۳۲، ۶۵ سال بوده و حالا به پنجاه سال رسیده است. امید به زندگی در ایران افزایش یافته و سن بازنشستگی کاهش پیدا کرده. واضح است که این سیستم بحران زاست. ایجاد تغییر در این وضعیت جرأت و جسارت بالایی میخواهد.
میدری پیشنهاد دولت برای رفع این مشکل را این گونه شرح میدهد: قرار نیست یکباره سن بازنشستگی از پنجاه سال به ۶۵ سال افزایش یابد. پیشنهاد ما اضافه شدن سن بازنشستگی به میزان شش ماه در هر سال است. ما در دولت و مجلس، طرح موضوع کرده ایم و امیدواریم در بودجه امسال، مجلس این مجوز را به ما بدهد که سن و سابقه را در بحث بازنشستگی تغییر دهیم. البته ما پیش بینی کردیم که مجلس زیر بار سیاسی بالا بردن یک ساله نخواهد رفت و پیشنهاد کرده ایم که مجلس موضوع را به دولت تفویض کند تا ما وارد مذاکره با افکار عمومی و گروهها شویم.
نظر کاربران
جون خودتون حرف الکی کم بزنید با این شرایط سخت کاری یه کارگر میمیره اینقدر فشار کاری رو شه و به بازنشستگی نمیرسه حالا زیاد شم بکنید سن بازنشستگی.چرا نمیگی اصلا مدیریت نیست ؟
ما را به خیر شما امیدی نیست لطفا شر مرسانید
بازنشستگان ذخایر این مملکت هستندبایدا حکومت حق آنها رابدهدحق الناس است
قطعا رخ خواهد دید .به قشر بازنشسته خیلی اجحاف میشه
تا مدیر کاردان ومدبر تربیت نکردین وان را سر کار نبردید گرفتار در گرفتار هستید
آیا افزایش حقوق مسنمری بگیران تصمیمی مخرب و هزینه آفرین است ؟!!!
بهتره شما بجای معاونت وزارت رفاه در وزارت خانه تنهایی انگلیس خدمت کنید ، چون با این طرز تفکر به درد مردم ایران نمی خوری وجز ناراضی تراشی کار دیگری نمی کنید . دلت خوشه راهکار ارائه دادی ! ( حرف زدن بلد نیستی ، حرف نزدن هم بلد نبودی ؟ )
ریشه این مشکلات در زمان احمدی نژاد کلید خورد که به جهت ایجاد استغالزایی مجوز بازنشستگی پیش از موعد به سازمانهاداد و اکثر سازمانها نیروهای کارآمد خودرا از دست دادن و اکثرا با سابقه۱۷سال و ۲۰سال از سازمانها رفتن و شد آنچه نباید میشد و حسابشو بکنید در یه مجموعه وزارت خانه نطامی بالای۱۰هزار نفر نیروی کارآمد با فرم و عنوان غیر کارآمد و عدم وجود بهره وری از سازمان خارج شدن و جاشو یه سری نیروهای جوان و کار نابلد نشستن،، چه کسی آمد تحفیق و تفحص کنه ببینه سازمانها چه کلاه گشادی سر دولت تدبیر گذاشتن از ته مانده مجوزات زمان دولت هشتم و نهم؟!!!!!کجایند هیبت تحقبق و تفحص که تخلفات با شکل قانونی و رسمی سازمانها را رصد کنند!!!!
پدر من 30 سال تو این کشور کار کرد داره 1 میلیون حقوق میگیره ایا این انصافه
دقیقاً همینطور خواهد شد
واقعآ. باید همسانسازی بشود
مدیریت کشور راه به افراد کار دان بسپارید تا این کشتی به وسیله نا خدای دانا به مقصد خوشبختی برسد
خراب کردید رفت یه جای سالم نذاشتید شما دیگه کی بودید با این همه ادعا .یه مملکت را ببینید به کجا دارید میبرید .بابا به خود بیایید خدا را در نظر بگیرید میخواین به کجا برسید
باید اصلاح میشد .گویا تازه ازخواب بیدارشده ایم و وقت و انسان مدبر کم داشتیم به هرچیزی فکرکردیم جز اصلاح ساختارمعیوب اداری .حالا در دقیقه نود یادمان افتاده.
دیگه جانمان به لبمان رسیده.