آقای شهردار، جلوی ریخت و پاش را بگیرید!
عباس محمدی در خبرآنلاین نوشت: در روزنامهی همشهری ۲۵ دی آمده که نجفی شهردار کنونی تهران، گزارش عملکرد این شهرداری در دورهی دوازده سالهی گذشته را به شورای شهر ارایه داده است. این گزارش که با عنوان «سند تحویل و تحول شهرداری تهران» پس از گذشت ۱۴۰ روز از انتصاب نجفی ارایه شده، یک همبستگی میان سوءاستفادههای مالی و بدرفتاری با محیط زیست را نشان میدهد.
عباس محمدی در خبرآنلاین نوشت: در روزنامهی همشهری ۲۵ دی آمده که نجفی شهردار کنونی تهران، گزارش عملکرد این شهرداری در دورهی دوازده سالهی گذشته را به شورای شهر ارایه داده است. این گزارش که با عنوان «سند تحویل و تحول شهرداری تهران» پس از گذشت ۱۴۰ روز از انتصاب نجفی ارایه شده، یک همبستگی میان سوءاستفادههای مالی و بدرفتاری با محیط زیست را نشان میدهد.
در یکی از نخستین روزهای بهمن ۱۳۸۴، قالیباف که تازه شهردار تهران شده بود، در دیداری با سازمانهای مردمنهاد، در پاسخ به من که پرسیدم چرا شهرداری با ساختوسازهای انبوه در کوهپایههای تهران که عمدتاً توسط نهادها صورت می گیرد مقابله نمیکند، گفت: شهرداری، این ساختمانها را تخریب خواهد کرد و در این مورد با گرفتن جریمه مصالحه نخواهد شد (همشهری ۸/۱۱/۱۳۸۴). (در حاشیه بگویم که مدیریت سالن «مرکز سازمانهای غیردولتی» در خیابان نجاتاللهی، که قالیباف در آنجا این دیدار را داشت، چندی بعد به دستور همین شهرداری از دادن خدمات غیرپولی به سازمانهای غیردولتی منع و نام مرکز هم عوض شد!).
بعداً نهتنها آن ساختمانها در کوهپایههای تهران تخریب نشد، بلکه مصالحهای شوم شکل گرفت که برپایهی آن، باغها و باغچههای شمیران و کن و...، حتی پارکهای جنگلی مانند لویزان و سوهانک و چیتگر به عرصههای ساختوساز بدل شدند. و بدتر این که روند منحوس «شهریسازی» دامنههای کوهستانی شمال و غربِ شهر و حتی بلندیهای سرخهحصار در شرق که عنوان «پارک ملی» را داشته، چنان شدتی گرفت که قبح تجاوز به طبیعت و فضای زیستی شهر به کلی از میان رفت. در گزارشِ نجفی آمده که فقط در سالهای ۹۲ تا ۹۵ با صدور ۲۳۵ پروانهی ساختمانی، ۲۰۹ هکتار [در این گزارش، رقم ۱۰۹ هکتار هم ذکر شده] از باغهای تهران تبدیل به مسکونی شده است. همچنین آمده که منطقهی ۲۲ تهران (محدودهی کن در شمال غرب شهر) که «میشد به عنوان منطقهی نمونه، به کانال هوا و ریهی تهران برای ۲۱ منطقهی دیگر تبدیل شود [با ساخت و ساز سنگین] از دست رفت». میتوان افزود که این باغهای از دسترفته، نهتنها فضاهای سبزی بوده که نابود شدهاند، بلکه میراثهای فرهنگی و بخش مهمی از هویت تاریخی شهر نیز به شمار میرفتهاند که دستخوش چپاول بیرحمانه گشتهاند.
اینک قالیباف رفته و شهری با ۵۲ هزار میلیارد تومان بدهی (به اندازهی سه برابر بودجهی امسال شهرداری و حدود صدو هشتاد برابر بودجهی سال ۹۵ سازمان حفاظت محیط زیست!) به جا گذاشته که درنتیجه اهالی این شهر باید تا چند دهه عوارض بدهند و دولت هم کمک کند تا شاید این بدهی پرداخت شود. همچنین تهران، برخلاف ادعاهای مکرر شهرداران در دو سه دههی گذشته (و بهویژه دورهی قالیباف) با ساخته شدن بزرگراهها و تونلها و پلهای های پرشمار، نه تنها شاهد هیچ «گشایش گرههای ترافیکی» نبوده، بلکه تا مغز استخوان گرفتار ترافیک سنگین و آلودگی ناشی از خودروها است.
با این وضع، انتظاری منطقی است که اولاً مسوولان قضایی، عاملان این خسارتهای مالی و اجتماعی عظیم را تعقیب کنند، و دوم این که شهردار جدید جلوی ریختوپاشهای مالی، شهرفروشی، آیندهفروشی، و به باد دادن منابع طبیعی شهر را بگیرد. در این زمینه، پیشنهاد میکنم:
* همهی طرحهای ساختِ بزرگراه و تونل و پل سوارهرو متوقف شود، و به بهانهی این که فلان درصد از طرح پیش رفته است، آن را ادامه ندهند. این طرحها باید مورد نقد و بررسیِ کارشناسان مستقل و افکار عمومی قرار گیرند.
* شهر باید به سرعت به سوی محدودسازی و پرهزینه کردنِ استفاده از خودروی شخصی، و بهسازی شبکهی حمل و نقل همگانی و تشویق پیادهروی و دوچرخهسواری پیش برود.
* از هرگونه تغییر کاربری فضاهای طبیعی و بازِ اطراف شهر (کوهها، تپهماهورها، دشتها، کشتزارها، باغها، پارکهای جنگلی) جلوگیری شود. تجهیز این فضاها به امکاناتی مانند خوراکخانه، جاده، پوشش گیاهی غیربومی، تلهکابین، دریاچه، و... به ناپایداری شهر خواهد افزود. همچنین ضروری است که اندک فضاهای طبیعی و باز که در محدودهی شهر باقی ماندهاند (مانند پارک پردیسان، محدودهی زندان اوین که قرار است به شهرداری واگذار شود، باغها و باغچهها و حیاطهای شهری، بقایای رودخانهها و مسیلها،...) حفظ و از تغییر ماهیت و کاربری آنها جلوگیری شود.
* یک بازنگری ریشهای در طرحهای احداث فضای سبز، با نگاه به مسالهی کمبود آب، صورت گیرد. درست است که در دوره ی قالیباف مساحت بوستان (پارک)های شهری بسیار بیشتر شد، اما این گسترش، ماهیتی «خودنمایانه» و غیرپایدار داشته است. لازم است که حفظ یا گسترش فضای سبز تهران، با یک نگاه بومشناختی پیش برود تا بتوان از ریختوپاش افراطی آب جلوگیری و در هزینههای سنگین نگهداری بوستانها صرفهجویی کرد.
* از کارهایی مانند بنرنویسی، حمایت از مؤسسههای به ظاهر فرهنگی که هیچ تأثیرگذاری مشخصی در ارتقای فرهنگ شهر ندارند، گذاردن سطلهای شن و نمک (برای روزهای برفی)، نورپردازی درختان، نورپردازیِ افراطیِ خیابانها و بوستانها، نصب پرچم و لامپ روی نردههای حاشیهی بزرگراهها، و دیگر کارهای نمایشی که همچون «وسمه بر ابروی کور» است، خودداری شود.
* جریمههای سنگینی برای کسانی که موجب مصرف نادرست منابع و آلودگی شهر میشوند (مثلاً: کسانی که اتوبوسهایشان را در ایستگاهها روشن میگذارند، مؤسسههایی که آگهیهای تبلیغاتیشان را بر دیوارها یا کف خیابانها نصب می کنند، ساختمانهایی که زبالهی زیاد و تفکیکنشده تولید میکنند، و...) وضع شود.
* یک برنامهی جدی برای مقاومسازی شهر در برابر بوملرز (زلزله) طراحی شود و بخشی از منابع حاصل از صرفهجوییها، و درآمد پروانههای ساخت به کسانی اختصاص یابد که توان مقاومسازی بنای خود را ندارند. نیازی به گفتن نیست که وقوع یک بوملرزِ سخت در تهران، میتواند به یک فاجعهی عظیم و جبرانناشدنیِ زیستمحیطی و اجتماعی در سطح ملی بیانجامد.
نظر کاربران
با سلام کاری که باید انجام میداد ایشان دادند تمام مردم گرفتار کردن هیچ درمانی نداره زحمت نکشید جز تجربه دیگر تکرار نشه
وقتی شهرداریها اینهمه درآمد دارند و بطور قانونی و غیرقانونی مردم را تیغ میزنند باید هم اینجوری بریز و بپاش کنند
گفتم گیر نده گیر بهت میدن
اونم گفت باشه
تا عزمیدر سازمانهای مسول نباشد وضع همین است
به خاطرمنافعشون یک پارچه بلایی سرایرانیامیارن وتهرانی آوردن وپس شورای شهریه اونم آیندگان مجلس کجابودن فقط به فکرکارگرخارجی افغانی که بیکارنشن یپیمانکاراکارگرایرانی هم وطن نیاراف برشماا
جان اون کسی که دوست دارید دست بردارید از این بازیهای سیاسی
کل شهردارهای تهران باید اخراج شوند
سلام
باید کاری انجام داد در پایتخت ایران اسلامی که مورد رضای خدا و خشنودی اقا امام زمان (عج)باشد و باید شهردار محترم جلوی افراد غیر بومی تهران چه گذشته و چه حال را بگیرد