شیما نوروزی . کارشناس اقتصادی در روزنامه شرق نوشت: سال گذشته یادداشتی از نگارنده با عنوان «شکست قطعی احمدینژاد در یارانهها» در تاریخ ٢٧ دیماه در روزنامه شرق به چاپ رسید که در آن به جزئیات دلایل شکست هدفمندی یارانهها با ارائه آمار و ارقام پرداخته شده بود.
شیما نوروزی . کارشناس اقتصادی در روزنامه شرق نوشت: سال گذشته یادداشتی از نگارنده با عنوان «شکست قطعی احمدینژاد در یارانهها» در تاریخ ٢٧ دیماه در روزنامه شرق به چاپ رسید که در آن به جزئیات دلایل شکست هدفمندی یارانهها با ارائه آمار و ارقام پرداخته شده بود.
در تاریخ ٢٣ دیماه سال جاری نیز مطلبی با عنوان «ثابتماندن قیمت بنزین از جیب فقرا» از معاون امور اقتصاد و برنامهریزی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در همین روزنامه منتشر شد که بر خود لازم دانستم مجددا بخشهایی از یادداشت سال گذشته را مرور كنم و نکاتی را یادآور شوم.
در ادبیات اقتصادی، برخی از قیمتها به تناسب اثرگذاری وسیع بر عرصه سیستم اقتصادی، به قیمتهای کلیدی معروفاند که برحسب تجارب گذشته، نرخ ارز و نرخ بنزین از جمله این قیمتها در کشور ما بهشمار میروند. منظور از قیمت کلیدی، قیمتی است که هر نوع تغییر، حتی به میزان اندک در آن، کل اقتصاد را متأثر میکند و اثرات مستقیم و غیرمستقیم وسیعی بههمراه خواهد داشت. ازاینرو در تحلیل افزایش قیمتهای کلیدی باید جوانب احتیاط را بیش از هر زمان دیگری مدنظر قرار داد. بهعلاوه بنزین در کشور ما طبق مطالعات متعدد و شواهد تجربی، کالایی کمکشش و گاها بیکشش است. این به آن معناست که تغییرات قیمتی، در مصرف آن اثرات چندانی ندارد. ازاینرو افزایش قیمت بنزین به منظور کاهش مصرف، کنترل آلودگی و مواردی از این دست، بدون درنظرگرفتن کشش قیمتی آن، نگاهی سطحی است. نکته دیگر که باید به آن توجه داشت، مسئله کیفیت خودروهاست.
به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد (٩/٦/٩٦) و استناد به گزارشی که شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران در شهریور سال جاری منتشر کرده است، سهم بازار خودروهای کمتر از ۲۵میلیون تومان، حدود ۲۹ درصد و خودروهای ۲۵ تا ۵۰ میلیون تومان، ۵۸ درصد از کل بازار خودروی کشور است. به عبارتی، حدود ٩٠ درصد بازار خودرو به خودروهای زیر ٥٠ میلیون تومان تعلق دارد. همچنین بررسی وضعیت کیفیت این خودروها نیز که از سوی شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد در دیماه ٩٦ (در اینجا فقط به خودروهای سواری بسنده میشود) منتشر شده است، نکات جالبتری را برایمان روشن میکند.
در محدوده قیمت زیر ٢٥میلیون تومان، سه خودرو موجود است که تنها توانستهاند از پنج ستاره مربوط به کیفیت، یک ستاره دریافت کنند. در رده قیمتی ٢٥ تا ٥٠ میلیون تومان نیز ٢٣ خودرو در بازار موجود است که دو خودرو تنها یک ستاره کسب کردهاند. ١٠ خودرو تنها دو ستاره، هفت خودرو سه ستاره و تنها چهار خودرو توانستهاند چهار ستاره کسب كنند که به خوبی سطح کیفی خودروهای زیر ٥٠ میلیون تومان را که حدود ٩٠ درصد بازار را در اختیار دارند، نشان میدهد. نکته دیگر آن است که دقیقا این خودروها که در رده قیمتی متوسط به پایین قرار دارند و از سطح کیفی قابل قبولی برخوردار نیستند، دارای مصرف بالای بنزین هستند.
خودروهایي با قیمتهای بالای وارداتی اغلب از استانداردهای کیفی مناسبی برخوردارند و مصرف بنزین آنها در هر کیلومتر، در مقایسه با خودروهای زیر ٥٠ میلیون تومان، قابل قیاس نیست. ازاینرو میتوان اینگونه نتیجه گرفت که هرگونه سیاستگذاری در مورد نرخ بنزین، بیشترین اثرگذاری را بر قشری میگذارد که ماشینهای زیر ٥٠ میلیون مصرف میکنند (متوسط به پایین). افزایش قیمت بنزین به امید کاهش مصرف و آزادشدن منابع برای دولت، بدون توجه به بخش تولید خودروی بیکیفیت که سالهاست در انحصار خودروسازان ناکارآمد است، این پیام را به تولیدکننده انحصاری و برخوردار از رانت میدهد که نیازی به اصلاح رویههای تولیدی نیست. بهعبارتی این سیستم پاداشدهی بهگونهای عمل میکند که خودروسازان صاحب رانت را تشویق به ادامه رویه فعلی و مصرفکننده خودروی بیکیفیت را تنبیه میکند.
مورد دیگری که از نظر طرفداران افزایش قیمت بنزین مغفول مانده، عدم توجه به زیرساختهای حملونقل است. زمانی که زیرساختهای حملونقل شهری ضعیف و ناکارآمد هستند، چگونه میتوان با افزایش قیمت بنزین، انتظار کاهش قابلملاحظه مصرف را داشت. بنابراين پیش از اصلاحات قیمتی ابتدا باید زیرساختهای حملونقل عمومی را بهبود بخشید تا با افزایش قیمت بنزین، خودروسواران به جای استفاده از خودروی شخصی به راحتی سیستم حملونقل عمومی را جایگزین كنند.
آمارها نیز به خوبی گویای آن است که دستکاری قیمت پیش از بسترسازیهای مناسب، اهداف مورد نظر را در پی نداشته است و با وجود اینکه از سال ٨٩ با جهش قیمت بنزین یارانهای از صد تومان در هر لیتر به ٤٠٠ تومان، ٧٠٠ تومان و نهایتا هزار تومان روبهرو بودیم، اما مصرف بنزین کاهشي نشان نداده است.
علاوه بر موارد فوق، به آثار تورمی ناشی از افزایش قیمت کلیدی بنزین نیز باید توجه ویژه داشت. در شرایطی که کشور در رکود عمیق اقتصادی قرار دارد، هرگونه شوک قیمتی که به افزایش تورم بینجامد، میتواند شرایط را بیش از پیش برای جامعه و بهویژه اقشار ضعیف دشوار كند. همچنین فشارهای ناشی از افزایش قیمتهای انرژی، به بخش تولید فشار فزاینده وارد و رکود را عميقتر خواهد کرد. از طرف دیگر شوکهای دفعتی، دولت را بهعنوان بزرگترین مصرفکننده، مفلوکتر و کسری بودجه را بزرگتر خواهد كرد. تجربه شوک حاملهای انرژی در دوره دولت احمدینژاد و آثار بهجامانده ناشی از آن، میتواند درسهای زیادی برای آینده داشته باشد.
از آنجا که افزایش قیمت حاملهای انرژی و به طور خاص بنزین، به منظور اشتغالزایی در لایحه بودجه ٩٧ پیشنهاد شده است. پرداختن به بُعد اشتغالزایی این سیاست هم خالی از لطف نیست. براساس گزارش «بررسی لایحه بودجه سال ١٣٩٧ کل کشور، نکات مهم و محورهای تصمیمگیری» مرکز پژوهشهای مجلس، افزایش قیمت حاملهای انرژی براساس تبصره ١٨ لایحه بودجه ٩٧، باعث کاهش ٠,٧٥ تا یک درصدی رشد اقتصادی در سال آینده و کاهش ٣٦٠ تا ٤٨٠ هزار نفری اشتغال میشود. به عبارتی افزایش قیمت حاملهای انرژی (بیشترین افزایش مربوط به بنزین و گاز) که به قصد اشتغالزایی در لایحه بودجه پیشنهاد شده است، میتواند اثرات معکوسی داشته باشد و دستیابی به هدف اشتغالزایی را بیشازپیش غیرممکن كند. بنابراين مسیر اشتغالزایی از طریق افزایش قیمت حاملهای انرژی، مسیری پرخطر و در جهت عکس هدف است.
در شرایطی که بیکاری یکی از اصلیترین معضلات جامعه ایران است و علاوه بر مشکلات اقتصادی، پیامدهای اجتماعی گستردهاي را به همراه دارد، الزامی است در ارائه برنامههای ایجاد اشتغال، به جوانب و برایند کلی اثرات سیاستها توجه کافی شود. دستکاری قیمتهای کلیدی در شرایطی که بسترها و الزامات اولیه برای اثرگذاری مهیا نیست، نتایج لازم را در پی نخواهد داشت. حل مشکل بیکاری از تقویت تولید میگذرد و تا زمانی که تولید کشور در شرایط نامساعد قرار دارد، چنین راهکارهای مقطعیاي تنها برای گذران امورات موقت دولت و پوشش هزینههای جاری در کوتاهمدت جوابگوست. دولت محترم برای اشتغالزایی باید به دنبال راهکارهای اساسی نظیر بهبود محیط کسبوکار در جهت رشد سرمایهگذاری و تسهیل حضور بیشتر بخش خصوصی واقعی در اقتصاد باشد.
در پایان اشاره به این نکته بسیار حیاتی است که تحلیلهای تکسبببینانه، همواره برنامهریزان کشور را با خطای راهبردی مواجه كرده که مانعی جدی برای دستیابی به اهدافی است که در ابتدای یک برنامه به تصویر میکشند. بنابراين الزامی است در جهت ارائه توصیههای سیاستی، به برایند کلی پیامدهای آن سیاست و اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن اندیشید. اثرگذاری افزایش قیمت بنزین بر مصرف، آلودگی، قاچاق بنزین، تورم، آزادشدن درآمد برای دولت، اشتغال و مواردی از این دست، باید در کنار یکدیگر بررسی و نهایتا برایند آن در قالب توصیه سیاستی ارائه شود. غفلت از همه این جوانب، میتواند به گرفتاریهای بیشازپیش در آینده بینجامد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
اشتغال در کشور صرفا بعد از تعامل واقعی با جامعه بین الملل متصور است
تمام این قبیل اقدامات ، فشار بیشتر به مردم و ایجاد نارضایتی در آنان هستیم ولاغیر.
بدون نام
این دولت با شعار اعتدال وامید شروع به کار کرد اما تمام اقدامات وتصمیم گیریهاش دقیقا بر عکس شعارش بود وباعث شد قشر آسیب پذیرجامعه روز بروز بزرگتر بشه؛آخه اون بابایی که ماشین 200میلیونی زیر پاشه براش مهم نیست بنزین 1000تومن باشه یا2000،این وسط فقط من بیچاره تر میشم که با پرایدم تو آژانس سگ دو میزنم وهرچی درمیارم خرج ماشینم میکنم
بدون نام
بنزین را دو نرخی نکنید دزدی بیشتر میشود
بدون نام
پیغمبر اکرم دروغ را جهت حفظ جان مسلم جایز دانسته اند . تا کی میشود با دروغ ایجاد اشتغال کسری بودجه را جبران کرد ؟ گرانی بنزین یعنی پرداخت یارانه به مردم از جیب خودشان و منت بر سر آنها گذاشتن. این تیم اقتصادی از علم روز دنیا چه میدانند ؟ اشتغال دولتی اقتصاد ما را به اینجا کشاند.
نظر کاربران
تمامی بدبختی ما از مجلس که ملت بهش اطمینان کرده
اشتغال در کشور صرفا بعد از تعامل واقعی با جامعه بین الملل متصور است
تمام این قبیل اقدامات ، فشار بیشتر به مردم و ایجاد نارضایتی در آنان هستیم ولاغیر.
این دولت با شعار اعتدال وامید شروع به کار کرد اما تمام اقدامات وتصمیم گیریهاش دقیقا بر عکس شعارش بود وباعث شد قشر آسیب پذیرجامعه روز بروز بزرگتر بشه؛آخه اون بابایی که ماشین 200میلیونی زیر پاشه براش مهم نیست بنزین 1000تومن باشه یا2000،این وسط فقط من بیچاره تر میشم که با پرایدم تو آژانس سگ دو میزنم وهرچی درمیارم خرج ماشینم میکنم
بنزین را دو نرخی نکنید دزدی بیشتر میشود
پیغمبر اکرم دروغ را جهت حفظ جان مسلم جایز دانسته اند . تا کی میشود با دروغ ایجاد اشتغال کسری بودجه را جبران کرد ؟ گرانی بنزین یعنی پرداخت یارانه به مردم از جیب خودشان و منت بر سر آنها گذاشتن. این تیم اقتصادی از علم روز دنیا چه میدانند ؟ اشتغال دولتی اقتصاد ما را به اینجا کشاند.