هاشمی و اصولگرایانی که متفاوت شده بودند
مثلث آنلاین نوشت: هاشمی رفسنجانی همیشه تاثیر قابل ملاحظهای در سیاست ایران داشته است. حالا که یک سال از درگذشت او میگذرد بحث بر سر این است که اگر او در این یک سال حضور داشت، معادلات سیاسی چگونه رقم میخورد.
مثلث آنلاین نوشت: هاشمی رفسنجانی همیشه تاثیر قابل ملاحظهای در سیاست ایران داشته است. حالا که یک سال از درگذشت او میگذرد بحث بر سر این است که اگر او در این یک سال حضور داشت، معادلات سیاسی چگونه رقم میخورد.
شاید تصور اینکه سیاست در ایران را میتوان بدون هاشمی هم دنبال کرد سال گذشته در چنین روزهایی اندکی سخت بود. حالا یکسال از درگذشت اکبر هاشمیرفسنجانی گذشته و تحلیلگران مشغول بررسی این موضوع هستند که اگر هاشمی بود معادلات این ماه چگونه رقم میخورد. و اساساً فقدان او چه تاثیری بر سیاست ایران گذاشته است. باید به کارنامه سیاسی او از دهه ۹۰ تا کنون مروری داشت و آنگاه به این پرداخت که در این یکسال غیبتش چه تحولاتی رخ داده که حضور او میتوانست تاثیرگذار باشد.
هاشمی و اصولگرایانی که متفاوت شده بودند
باز در زمانهای دیگر او ادعا کرد باید نیروهای سیاسی را بالانس کند. این بار این فقط حرف خودش نبود. در همان آشفته بازاری که هر کسی خود را مهیای نامزدی کرده بود برخی از دو جناح به نامزدی او رسیده بودند. یک نفر اما همه چیز را خراب کرد. کسی که با بالا رفتن از نردبان کمپین منفی که همه رقبا علیه اکبر هاشمی رفسنجانی بهعنوان بزرگترین نام آن انتخابات ساخته بودند یک دوقطبی ساخت و صحنه را تغییر داد. آن یک نفر، همه را دلآشوبه کرد از رئیسجمهور شدن هاشمی رفسنجانی. در آن انتخاباتی که هاشمی رئیسجمهور نشد یک سر اصولگرایان نظرشان علی لاریجانی بود و آن سر دیگر محمدباقر قالیباف را در نظر داشت. نامهای آشنای آن انتخابات هم کم نبودند. هم هاشمی آمده بود تا باردیگر به اتاق کار سابقش باز گردد و هم مصطفی معین میخواست کارنامه سیاسیاش را از سطح وزارت به ریاستجمهوری ارتقا دهد. افراد دیگری هم بودند که یا از میانه راه بازگشتند و یا تا آخر ماندند و کم فروغتر از باقی افراد شدند. هاشمی به پاستور نرسید اما این هرگز باعث خروج او از سیاستورزی نشد. هاشمی میدانست آنکه به پاستور راه یافته نه قاعده سیاست بلد است و نه به عرف رایج میان
اهل سیاست پایبند است.
او مدعی است از همان زمان به این نتیجه رسیده بود که آشفتگی در پیش است و پراکندگی. حالا فقط این اصلاحطلبان نبودند که هراسان از کردار نوپدید سیاست ایران میهمان هر روزه اتاق کار آیتالله باشند؛ این وسط اصولگرایانی هم پیدا شدند که رنجیده و زخم خورده از رئیس دولت مستقر چشم به تصمیم جدید هاشمی داشتند. هاشمی یک نسخه داشت: «دولت وحدت ملی.» هاشمی رفقا را به گعدهنشینیهای خود آورد تا زمینههای تشکیل چنین دولتی را فراهم کند. پیغامهای زیادی رد و بدل شد، آن طرح اما به انتخابات سال ۸۸ نرسید. گرهخوردگی شرایط دوران بیشتر از آنچه تصور میشد بود. حالا هاشمی در سالهای پایانی دهه ۸۰ و سالهای ابتدایی دهه ۹۰ با اصولگرایان و اصلاحطلبانی مواجه بود که تغییر شرایط موجود را طلب میکردند. خواست همه این بود ؛«گذار از احمدینژاد».
سامان جدید سیاست ایران؛ جریان سوم
فراغ آیت الله
اگرچه به روی خودش نمیآورد و تلاش کرده تا از زیر سایهاش خارج شود اما همه میدانند که خلاء هاشمی بیش از هر کسی حسن روحانی را آزار داده است. کسی که همیشه در این چند سال حامی او بوده و خودش هم معتقد بود که حمایت او بوده که روحانی را رئیسجمهور ایران کرده است.منابع رسمی تکذیب میکنند اما کم نیستند اخبار غیررسمی که از بالا گرفتن اختلافات هاشمی و روحانی در ماههای آخر روایت میکنند. هاشمی حتی در همان روزهای تلخ هم در صحن علنی سیاست ایران هم از روحانی حمایت میکرد و هم به مخالفانش میتاخت. رفت و آمد روحانی به مجمع تشخیص شاید از سر دلخوری کم شده بود، اما هاشمی رفت و آمدش به همه همایشهایی که قرار بود از دولت دفاع شود زیاد شده بود. حالا که هاشمی نیست روحانی هم تنها شده است.
این وسط منتقدان هاشمی رفسنجانی هم که گاهی از او برای نقد دولت استفاده میکردند ، دیگر از این فاکتور بینصیب شدهاند.
اصلاحطلبان بعد از هاشمیرفسنجانی تلاش کردهاند تا بیواسطه با حاکمیت در ارتباط باشند. برخی از آنها همچون عباس عبدی بر این باورند که هاشمی نه تنها پل آنها با حاکمیت نبوده بلکه مانعی میان آنها بوده است.
در سیاستخارجی برخلاف آنچه هاشمی رفسنجانی تصور میکرد کار در برجام سخت شد و آمریکای ترامپ سر ناسازگاری با دولت روحانی را گذاشت. حالا دال مرکزی گفتمانی حسن روحانی در سیاست خارجی زیر سوال رفته است. شاید اگر هاشمی بود برای روحانی نسخههای دیگری هم در این زمینه میپیچید.
هاشمی در سیاست خارجی البته مدعی بود که میتواند میان ایران و اعراب بالانسی ایجاد کند و در زمانی که زنده بود چه در دولت قبل و چه در این دولت فضای حضور در این عرصه را نداشت. شاید اگر او در این چند ماه حضور داشت، روحانی بهگونهای دیگر در این باب موضع میگرفت.
نظر کاربران
سلام از مطلبت خیلی خوشم اومد سبک نگارشش برام تازگی داشت،، خدایش بیامرزد که برایش بن بست وجود نداشت هر چند خیلی ها بدنبال به بن بست کشیدنش بودن،،، هیچ وقت کسی نمیتونه جاشو پر کنه نه برای رهبر معظم انقلاب اسلامی و نه برای ایران...
اصولگرایان متفاوت نشدند بلکه این هاشمی بود که از مواضعش عدول کرد.