جزئیات مرگ دردناک سه کودک بر اثر آتش سوزی
مهسا، عبدالحنان و رامتین سه کودک ٩ ساله، چهار ساله و ۲۲ ماهه در آتشسوزی خانهشان جان باختند؛ مرگ دردناکی که در روستای «کدان» در شهرستان «سرباز» رخ داد.
روزنامه شهروند: مهسا، عبدالحنان و رامتین سه کودک ٩ ساله، چهار ساله و ۲۲ ماهه در آتشسوزی خانهشان جان باختند؛ مرگ دردناکی که در روستای «کدان» در شهرستان «سرباز» رخ داد.
بامداد جمعه بود که زبانههای آتش، خانه دو طبقه «محمد» را فرا گرفت؛ پدری که هرگز تصور نمیکرد روزی بدون سه کودکش مجبور به زیستن باشد. ٧ صبح روز جمعه بود که اهالی روستای «کدان» صدای فریادهای مادر ٢٥ ساله را شنیدند. وقتی خود را به خانه «محمد» رساندند با شعلههای آتش مواجه شدند؛ شعلههایی که زن و سه کودک «محمد» را در آغوش گرفته بود. برادر «محمد» عموی بچهها جزئیات این حادثه را تشریح کرد و پرده از این حادثه تلخ برداشت.
ماجرا از کجا شروع شد؟
ساعت ٧ صبح بود که همسایهها صدای فریادهای زن برادرم را شنیدند. آتش خانه برادرم را گرفته بود. دایی بچهها و برادر کوچکترم در نزدیکی خانه محمد زندگی میکنند. آنها زودتر به محل آتشسوزی رسیدند. همزمان هم با آتشنشانی تماس گرفتند. کل خانه در آتش میسوخت، بهطوری که مردم از در ورودی نتوانستند وارد خانه شوند، به همین دلیل پنجره را شکستند و رفتند داخل. زن برادرم در سمت نورگیر خانه گرفتار شده بود و بچهها در سوی دیگر. بچهها تنها آن سمت خانه مانده بودند. وقتی سعی کردند در را باز کنند، قفل در ذوب شده بود. هیچ صدایی هم از بچهها نمیآمد. داخل حال و پذیرایی را گشتند اما اثری از آنها نبود. کل خانه هم آتش گرفته بود. راهی امن و دور از آتش به سمت اتاقها هم نبود. همه احتمال میدادند بچهها داخل اتاق هستند.
آتشنشانی کی رسید؟
آتشنشانی یک کیلومتر با خانه برادرم فاصله دارد, ٤٠ دقیقه از آتشسوزی میگذشت که ماموران آتشنشانی رسیدند اما نه شلنگ داشتند و نه نردبان. خانه برادرم دو نبش است و روی شیب، از یک طرف خیابان دو طبقه و از یک طرف سهطبقه دیده میشود، به همین دلیل نیاز به شلنگ بلندتر و نردبان بود. دوباره ماموران رفتند تا نردبان و شلنگ بیاورند. خیلی زمان برد. وقتی رسیدند از نردبان بالا رفتند و پنجره اتاق بچهها را شکستند. داخل شدند. صحنه وحشتناکی بود. مهسا ٢ برادرش را در آغوش گرفته بود. رفته بودند زیر پتو تا آتش به آنها صدمه نزند اما آنها نه از آتش، بلکه از گاز مونوکسیدکربن جان داده بودند.
علت آتشسوزی چه بود؟
زن برادرم ساعت ٥ صبح برای نماز بیدار شده بود. هوا سرد بود، به همین دلیل بخاری برقی را روشن میکند اما انگار بخاری برقی اتصالی کرده بود. فرش را میسوزاند. آتش به مبلها سرایت میکند. همان لحظه زن برادرم بیدار میشود. بچهها را هم از جایشان بلند میکند و در کنار اتاق پناه میگیرند اما زن برادرم خود را به سمت نورگیر میرساند که از مردم کمک بخواهد. در این لحظه در بسته میشود و دیگر نمیتواند به سمت بچههایش برود. مهسا که بزرگتر از همه بود دو برادرش را به اتاق کناری برده و خواسته آنها را نجات بدهد اما گاز بچهها را خفه کرده بود.
اورژانس نیامد؟
اورژانس که نیامد. بچهها را با ماشین شخصی به مرکز درمانی بردند. وقتی معاینه شدند، پزشک درمانگاه گفت که ٤٥ دقیقه است بچهها به دلیل استنشاق گاز مونوکسیدکربن مردهاند.
شما کی باخبر شدید؟
من خودم آن روز ایرانشهر بودم چون همه اقواممان در آنجا زندگی میکنند. وقتی این خبر را شنیدم خودم را رساندم اما کار از کار گذشته بود. پدر بچهها هم دانشجوی رشته حسابداری در چابهار است. روز حادثه به دانشگاه رفته بود. زیر خانه برادرم هم یک نانوایی است که همیشه ساعت ٥ صبح شروع به کار میکند اما از بخت بد ما آن روز ساعت ١٠ صبح آمده بود. اگر نانواها در مغازهشان بودند و صدای زن برادرم را زودتر میشنیدند، حالا برادرزادههایم زنده بودند.
حال برادر و زن برادرتان چطور است؟
درحال حاضر وضع روحی زن برادر و برادرم خوب نیست. چندینبار به دلیل افت فشار و وضع جسمانیشان در بیمارستان بستری شدهاند. نمیتوانند مرگ بچههایشان را باور کنند. محمد و همسرش ١٠ سالی بود با هم ازدواج کرده بودند که حاصل ازدواجشان مهسا ٩ ساله، عبدالحنان و رامتین بودند. از وقتی این حادثه رخ داده به ایرانشهر آمدهاند و در اینجا زندگی میکنند. میخواهند در کنار مزار بچههایشان باشند.
پزشکی قانونی مرگ بچهها را تأیید کرد؟
وقتی بچهها جان باختند برای اینکه شک و شبههای نباشد، آنها را به پزشکی قانونی در ایرانشهر منتقل کردیم. مرگ آنها بر اثر استنشاق مونوکسیدکربن تأیید شد و پیکر آنها را در ایرانشهر دفن کردیم.
علت نوسان برق چه بود؟
همیشه در این منطقه نوسان برق داریم؛ چه تابستان و چه زمستان. تابستان وقتی کولر را روشن میکنیم و زمستان هم وقتی بخاری برقی را، با مشکل مواجه میشویم.
وسیله گرمایشی دیگری ندارید؟
این منطقه گازکشی نشده است. به همین دلیل مجبوریم از بخاری برقی استفاده کنیم که نوسان برق هم همیشه وجود دارد و حادثهساز میشود.
نظر کاربران
دوستان و آقایون مسئول
شنیدید که گاز کشی نبوده...
وقتش نیست یه کاری بکنین؟؟؟
آخی جگرم سوخت.
خداصبر شون بده
قلبم اتیش گرفت خدا چقدر دردناک
آقا خواهشا این جور خبرها رو نذارین،جیگرم کباب شد!!!!
وایییییی خدایا ....
خدا به مادر و پدر بچه ها صبر بده :-(
وای خدا چقدر وحشتناک هیچ واژه برای کم کردن درد این خانواده وجود نداره فقط خدا خودش بهشون صبر بده و خداوند خودش کمکشون کنه تا این مصیبت رو تحمل کنن حتی تصورش هم سخته خدایا خودت بهشون صبر بده
بگم گیج شدم باور میکنید
اینوباید به افرادبی وجدان ومثلاوظیفه شناس دولت بگن
خدا بهتون صبر بده
واقعا خیلی دردناک بود جیگرم آتیش گرفت
رسول خسته نشدی؟
واقعا جای تاسفه واسه اون اتش نشانی که اومده اول وسایل و امکاناتشو نیاورده.و اون مادری که بجای اینکه در وحله اول بچه ها رو باید از خونه خارج کنه بعد به فکر خاموش کردن اتش باشه.ودر اخر بی کفایتی کسانی که در راس امور قرار دارند و مردم بعضی مناطق کشورمون هنوز گاز ندارن
ما رو در درد ورنج خودتون شریک بدونید پدر ومآذر عزیز ناراحت نباشین اون دنیا قشنگتره وبیشتر خوش میگذره ودر آخر همهمون میریم وتمام خانواده در اون دنیا کنار هم زندگی خواهیم پس اصلا خودتون رو نگران وناراحت وسرزنش نکنین قسمتشون آینجوری بوده فدات بشم
دلم لرزید بدجور
خدایا چقده صبر داری خوش بحالت.
وای بمیرم واسه اون طفل معصوما خدایا قلبم آتیش گرفت پروردگارا به خانوادشون صبر بده ک این داغ بزرگ رو تحمل کنند ..
وای خدای من چقد سخته کاش یکیشون زنده میموند داغ سه فرزند خیلی سخته خدا بهشون صبر بده
این دوم یاسوم خبری نیست که می شنویم آتش نشانها با وسایل کامل نرفتن یا وسایل شون زنگ زده است درتهران پارسال بخاطر زنگ زدگی نردبان آتش نشانان ونداشتن تشک برای نجات خانمی درآتش سوخت کاملا صحیح است که آتش نشانان واقعا از جان شان مایع می گذارند ولی بادیررسیدن وباوسایل زنگ زده باعث می شوند که راحت آتش کل آنجارا دربربگیرد واگر جان داری هم داخلش باشد کباب شود نمی دانم آمبولانسی که بیمارستان سیار هست چرا باید چندین دستگاه ب کشور دیگر داد درجهتی که کشور خودمان هم به این آمبوالانس ها وهم به پولشان نیاز داریم .با کمال تشکر از مسئول محترم چاپ نظرات
واقعا تاسف آوره ....این مسئولان که هنوز نتونستن این منطقه را گاز کشی کنن
یاخدا جگرم سوخت ماهم خانوادگی کنار بخاری برقی خوابیدیم که ازترس حادثه خاموش کردم بچه ها چه گناهی دارن وای خدابمیرم
با آرزوی صبر برای پدر و مادرشون، باید تا کی تاوان کم کاری مسئولین باشیم اگه گاز می بود اگه آتش نشانی شلنگ و نردبام داشت اگه نانوایی باز می بود اگه. ...
باید از بی کیفیت بودن اجناس ساخت وطن هم نالید چرا که این بخاریهای برقی که دروست میکنند هیچ کدامشن قابل اطمینان نیست متاسفانه سازمان استاندارد هم بی توجه ای میکند یادم هست چهل سال پیش پدرم یک عدد بخاری برقی آلمانی خرید هنوز از ش استفاده میکنیم وهیچ گونه کموزبادشدن برق در سیستم گرمایشی آن تاثیری ندارد ولی بخاریهای برقی ایران وقتی ولتاژبرق زیادمیشود ذوب میشوندومنجربه آتش سوزی ونتیجه آن اینگونه فاجعه های ناگوار ا بوجود می آوردن و هیچ کس هم جواب گو نیست .
اون اتش نشان ها پس چکار میکردن اخه. نه شیلنگی نه نردبونی. چرا اخه چرا
جیگرم کباب شد . مادرت بمیره
دلم کباب شدم خدا بشون صبربده
دلم خون شد
واقااینقدرمسعولینادعامیکنینهمهشهرهاروستاهاگازکشیپسکو........گازونفتبرایکشورهایدیگهمیفرستنخدافقطصبرفراموشیبه.اینخانوادهبده