قتل طلبکار با شلیک گلوله

روزنامه شرق: مردی که طلبکار خود را با شلیک یک گلوله به قتل رسانده بود، سرانجام به جرمش اعتراف کرد.

ساعت ٢٣:٣٠ روز ٢٩ مهر، مأموران کلانتری نازی‌آباد حین گشت‌زنی در خیابان بهمن‌یار-آموزگار به یک دستگاه خودروی پژو٢٠٦ نوک‌مدادی که راننده آن ظاهرا پشت فرمان در حالت استراحت بود، نزدیک شده و متوجه شدند این شخص بر اثر اصابت گلوله به ناحیه سر به قتل رسیده است.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمـد» و به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه ٢٧ تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

کارآگاهان با حضور در صحنه جنایت، ضمن بررسی اسناد و مدارک به‌دست‌آمده از مقتول موفق به شناسایی هویت او به نام جواد شدند و پی بردند این مرد، ٣٦ ساله، متأهل و دارای یک فرزند است و در بازار پارچه‌فروشان مغازه دارد. محل کشف جسد جواد دقیقا در ابتدای کوچه منتهی به محل سکونت برادرش قرار داشت.

با شناسایی هویت مقتول، تحقیقات برای شناسایی عامل جنایت وارد مرحله جدیدی شد. کارآگاهان با انجام اقدامات ویژه پلیسی موفق به شناسایی یکی از دوستان مقتول به نام «مرتضی» (٣٢ ساله) شدند. بنا بر اظهارات خانواده مقتول قرار بود جواد برای پیگیری طلب مالی‌اش نزد مرتضی برود. کارآگاهان پس از شناسایی محل سکونت مرتضی در منطقه نازی‌آباد، با مراجعه به خانه او اطلاع پیدا کردند محل سکونت مرتضی در فاصله نزدیکی از محل کشف پژو٢٠٦ مقتول قرار دارد.

در ادامه رسیدگی به پرونده، تحقیقات پلیسی از مرتضی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت. مرتضی در بازجویی‌های اولیه منکر هرگونه بدهکاری به مقتول و حتی ملاقات با او در شب جنایت شد، اما در ادامه تحقیقات و با ارائه مدارک از سوی کارآگاهان اعتراف کرد که در شب جنایت با مقتول ملاقات داشت اما کماکان منکر هرگونه اطلاع از جنایت شد.

با توجه به شواهد و دلایل به‌دست‌آمده و همچنین وجود برخی تناقضات در اظهارات مرتضی، هماهنگی‌های لازم با بازپرس پرونده انجام شد و سرانجام مرتضی روز ١٠ آبان دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد اما او کماکان منکر هرگونه ارتکاب جنایت یا اطلاع از آن بود. سرانجام با تحقیقات شبانه‌روزی و ارائه مدارک ازسوی کارآگاهان، این مرد دو روز پیش لب به اعتراف گشود و صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. او در اعترافاتش گفت: «چندی پیش به‌دلیل ورشکستگی مالی، مبلغی حدود یک‌میلیون تومان را از مقتول قرض کردم تا بتوانم خودروی سواری‌ام را تعمیرات اساسی کرده و با آن مسافرکشی کنم؛ با این پول توانستم خودروی شخصی‌ام را تعمیر کنم اما در فاصله کوتاهی پس از آن، تصادف شدیدی کردم؛ به‌گونه‌ای که دیگر امکان مسافرکشی با ماشین را نیز نداشتم.

در چنین شرایطی هر بار جواد نیز به شکلی پول خودش را طلب می‌کرد و شرایط بسیار سختی را برای پس‌گرفتن پولش ایجاد کرده بود به‌گونه‌ای که اعضای خانواده‌ام نیز درگیر این موضوع شدند. شب جنایت درحالی‌که جواد برای گرفتن پولش به در خانه ما آمده بود، با سلاحی که از چند سال پیش تهیه کرده بودم، سراغش رفتم. سوار ماشین جواد شدم. از او درخواست مهلت کردم اما او شرایط بسیار سختی را برای تصفیه مالی پیش پایم گذاشته بود. دیگر تصمیم به کشتن او گرفتم.

از او درخواست کردم تا حرکت کند. پس از دورشدن از خانه، ناگهان سلاح را از زیر لباس بیرون آوردم و به‌سمت جواد شلیک کردم. سپس به‌سرعت از ماشین خارج شدم، سلاح را داخل سطل زباله انداختم و بلافاصله به خانه برگشتم».