۶۵۸۹۸۴
۲ نظر
۵۰۲۹
۲ نظر
۵۰۲۹
پ

گفتگو با سید حسین مرعشی به بهانه اعتراضات اخیر

تنها مسیر ما اصلاحات است

اعتراضات هفته گذشته به یک باره برخی از شهرهای کشور را درنوردید. اگرچه آغاز آن از مشهد بود که سال هاست به روند شکل گیری قدرت در آن هشدار داده می شود اما پایان کار آنجا نبود. جرقه ای که گفته می شود جبهه پایداری در منطقه خراسان زد، موجب بروز آتشی در کل کشور شد.

هفته نامه صدا - مهتاب اسفندیاری: اعتراضات هفته گذشته به یک باره برخی از شهرهای کشور را درنوردید. اگرچه آغاز آن از مشهد بود که سال هاست به روند شکل گیری قدرت در آن هشدار داده می شود اما پایان کار آنجا نبود. جرقه ای که گفته می شود جبهه پایداری در منطقه خراسان زد، موجب بروز آتشی در کل کشور شد. موضوعی که سید حسین مرعشی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفتگو با ما می گوید اسناد آن وجود دارد و تاکید می کند که به دلیل جلوگیری از قدرت گرفتن بیشتر این گروه در مشهد بوده است.
تنها مسیر ما اصلاحات است

مرعشی همچنین تاکید دارد: «برخی در حاکمیت با برنامه ای که در پیش گرفتند، در هفت ماه و نیمی که از دولت می گذرد تلاش کردند تا از قدرت رئیس جمهوری و اصلاح طلبان بکاهند، اما روندی که در پیش گرفتند موجب شد تا کل نظام درگیر موضوع شود.»

ارزیابی شما از اعتراض هایی که روزهای گذشته در کشور به وجود آمد چیست و ریشه آنها را در چه چیزهایی می دانید؟

- برای این که بدانیم در کجا قرار داریم باید به عقب برگردیم و ببینیم از کجا حرکت کرده ایم. اول این که به نظر من موقعیتی که در حال حاضر در آن قرار داریم، یعنی این که بخشی از جامعه فکر می کند اعتراضات خود را باید با حضور در خیابان نشان دهد، اصلا موقعیت مناسبی نیست.

منظورتان انتقادها و اعتراضات است.

- نه. من اصل اعتراض و انتقاد را حق همگانی می دانم و از آن دفاع می کنم و اما اینکه در سپهر سیاسی ایران امکان اظهار نظر و اعتراض را جز با فریاد زدن و به خیابان آمدن نداریم، یک نقص در سازمان سیاسی ایران است. کسانی که دلسوز نظام و کشور هستند و سازمان دهندگی فضای سیاسی را بر عهده دارند باید این نقیصه را رفع کنند. نباید وضعیت به گونه ای باشد که جمعی از مردم به هر شکلی ناچار شوند که صدای اعتراض خود را آنقدر بلند کنند که از یک اعتراض خانوادگی و ملی فراتر رود و به عنوان نمونه سران نامحبوب آمریکا و عربستان هم به این فریادها امید ببندند.

یعنی باید چگونه باشد و چه سازوکاری داشته باشد؟

- این اعتراضات باید در فضای خانواده، اگر وسیع بگوییم خانواده ملی و ایرانی و اگر محدودتر بگوییم در خانواده جمهوری اسلامی بماند و تعریف شود. باید مکانیزم هایی داشته باشیم که اینها امری داخلی برای بهبود امور تلقی شود، نه این که به سمت و سویی برود که کسی بخواهد از بیرون از این فریادها بهره برداری کند. اعتراضی که حق مردم است و باید بتواند بر روی شاخص ها و در جهت بهبودی اثر بگذارد، رفتارهای قوا و نهادهای حاکمیتی در کشور را تحت تاثیر قرار دهد و اصلاح کند، عملا به مناقشه ای تبدیل شده که مورد بهره برداری افرادی قرار خواهد گرفت که علاقه ای به ایران و سربلندی ایران و ایرانی ندارند.

حضور مردم در صحنه، اعتراض و انتقاد مردم می تواند پشتوانه ای برای دولت و راهگشا باشد اما چون در سازمان سیاسی ایران این پیش بینی نشده، بنابراین فرصت حضور، نظارت و مراقبت مردم ممکن است به یک تهدید تبدیل شود.

دلیل حضور مردم در خیابان را بیشتر در چه مواردی می دانید؟

- در این باره قبل از این که معترضین را نقد کنیم باید از حکومت و دولت خودمان نقد کنیم. هفت ماه و نیم قبل یک انتخابات باشکوه در ایران برگزار شده که نُرم حضور مردم، نرم قابل قبول و بالا در سطح دنیا بوده است و ۶۰ تا ۷۰ درصد واجدین شرایط در انتخابات رأی داده اند. همچنین یک رئیس جمهور با رأی بالای نزدیک به ۲۵ میلیون انتخاب کرده ایم، آن هم با آن شور و نشاط و «دوباره ایران» گفتن ها که در کشور به وجود آمد و همه مردم به صحنه آمدند، حرف خود را زدند و برای کشور تصمیم گرفتند. چرا باید ظرف هفت ماه و نیم از آن نقطه شکوه و نشاط و امید به نقطه ای در فضای سیاسی اجتماعی ایران برسیم که آنقدر انتقادات زیاد شود و احساس ناامیدی و سرخوردگی باشد که همه دشمنان ایران طمع کنند؟ باید دید واقعا چرا ما این مسیر را رفتیم؟

پس ریشه اعتراضات را در چه می دانید؟

- ممکن است اعتراضات و ریشه آنها مردمی باشد اما چرا در نظامی که هفت ماه قبل مردم با مشارکت در انتخابات یک رئیس جمهوری با رأی بالا انتخاب کرده اند، یک شورای شهر با ۲۱ نفر اصلاح طلب انتخاب کرده اند و آنها هم نشسته اند با ۲۱ رأی شهردار انتخاب کرده اند، وضعیت باید به این شکل باشد؟

شما فکر می کنید چگونه عمل کرده ایم که مردم با وجود این شرایط علاوه بر این که ابراز رضایت نمی کنند بلکه اعتراض هم می کنند؟

- از نظر من چند مورد در این وضعیت دخیل بوده است. اول این که بخشی از دوستان ما در نهادهای حاکمیت فکر می کنند این کار خیلی خوبی است که عده ای از مردم را با شور و نشاط به صحنه بیاورند و آنها عملا کاری کنند که به مردم بگویند دیدید هیچ تغییری اتفاق نمی افتد، شما چه رأی بدهید و چه رأی ندهید، ما هستیم. جمعی در حاکمیت به دنبال القای چنین مسئله ای بودند و موفق هم شدند.

در واقع این همان نظریه بخشی از توده مردم است که ما چه رأی دهیم و چه رأی ندهیم اتفاقی نمی افتد و تغییری ایجاد نمی شود و عده ای هم بر اساس همان تئوری پای صندوق رأی نمی آیند؟

- بله و این حرف چه درست باشد و چه غلط یک نتیجه غلط از آن بیرون می آید. آن نتیجه غلط هم این است که مردم به جای این که در انتخابات و پای صندوق رأی تصمیم بگیرند، به نقطه ای می رسند که باید به خیابان بیایند و ساختار را اصلاح کنند و بشکنند. با این شرایط کشور به جای این که در یک مسیر سازنده قرار بگیرد در یک مسیر مخرب قرار می گیرد.
تنها مسیر ما اصلاحات است

آنچه می خواهم از طرف حزبم و جناح اصلاح طلب بگویم این است؛ دوستانی که در نهادهای حاکمیت هستید، با فرض این که همت کنید و تیغ رئیس جمهور منتخب و حرکت شهرداری و شورای شهر را کند کنید، این عمل سرشاخ نشستن و بن شاخ بریدن است. شما یک نظام سیاسی مردم سالار را از مردم جدا می کنید و پشتوانه مردمی آن را ضعیف می کنید. این خیلی اشتباه است که مردم بیایند یک رئیس جمهور را انتخاب کنند و عده ای در نهادهای حاکمیتی اصرار داشته باشند که به مردم ثابت کنند شما چه رأی دهید و چه ندهید، فرقی نمی کند و ما اجازه نمی دهیم هیچ اتفاق مثبتی در کشور رخ دهد.

اینها چه گروهی هستند؟

- مشخص هستند و نیازی نیست به دنبال هویت آنها باشید. دوستان ما می آیند در انتخابات شرکت می کنند، حرف های خود را می زنند اما رأی مردم را نمی توانند کسب کنند و پس از آن به این رفتارها روی می آورند.

منظورتان شکست خوردگان انتخابات است؟

- بله. شکست خورده اند و پس از آن هم به جای این که شکست را بپذیرند، از رأی مردم تمکین کنند و اجازه دهند که منتخبان مردم کار کنندت، اینگونه کار خود را پیش می برند. به جای این که صبر کنند که تا چهار سال دیگر اگر منتخبان مردم ضعیف عمل کردند، آنها بیایند و منتقدشان شوند از ابتدا به لاک این می روند که از نهادهای قدرت استفاده کنند. خود را مدافع ارزش ها، انقلاب، نظام و اصالت ها معرفی می کنند و جناح پیروز را مخالف تلقی کنند. مردمی را که صاحب رأی انقلاب و نظام هستند در حاشیه می گذارند و تلاش می کنند تا زودهنگام کار کشور را در اختیار بگیرند. بعد از اینها هم آن حرفی که مخالفان خارج نشین می خواهند ثابت شود که رأی دادن در ایران بی فایده است، به اثبات می رسد.

یعنی ایرادات فقط به جناح رقیب باز می گردد؟ در این چند ماه حامیان دولت کاری نکرده اند که این بهانه به دست آنها بیفتد؟

- چرا، این ایرادی است که به جناح، گروه، شورا و شهرداری و ... خودمان بر می گردد. در این چند ماه چند اتفاق مهم افتاده است. مانند این که جو غالب سیاسی به این سمت رفته است که آقای دکتر روحانی چرخش کرده و به پایگاه رأی خود پشت کرده است. این حرف گفته شده و آقای دکتر روحانی این حرف و حواشی حول آن را برای مردم توضیح نداده است.

از طرفی به هر حال این ذهنیت برای بسیاری وجود دارد که بعد از انتخابات روحانی حامیان خود را پس زده است؟

- بله آن هم هست، البته اگر نگوییم پس زده می توان چنین گفت که با حامیان خود ارتباطش را قطع ۸کرده است. این یک راهبرد اشتباه بود که در مصاحبه ای سه ماه پیش گفتم و باز به آن تاکید می کنم؛ آقای روحانی هر روز تا پایان دوره ریاست جمهوری خود بیشتر از روز انتخابات به پایگاه رأی خود نیازمند است. این تصور که دکتر روحانی رأی می خواسته، رأی خود را گرفته و دیگر کاری با مردم ندارد، یک تصور غلط است. ایشان اگر پشتوانه مردمی و افکار عمومی نداشته باشد، مخالفان بسیار سرسختی دارد که می خواهند او را به زمین بزنند.
تنها مسیر ما اصلاحات است

این جو در فضای سیاسی به وجود آمد، به مرور به صورت انتقاد شروع شد تا به عبور از روحانی و پشیمانیم رسید. این موضوع گسترده بود. درست است که آقای خاتمی و دیگر سیاسیون اصلاح طلب به میدان آمدند و تاکید کردند که پشیمان نیستیم، اما بالاخره در میان حامیان مطرح شد که این آن روحانی که ما به او رأی دادیم نیست. آقای روحانی باید موضوع را به حامیان خود توضیح می داد و افراد نزدیک او در دولت باید پیوندهای خود با مردم را تقویت می کردند. جامعه رأی دهنده را قانع می کردند، ولو این که مجبور می شد کندتر حرکت کند، اشکالی ندارد، سیاست همیشه به یک شکل نیست. ممکن است با حفظ استراتژی، تاکتیک هایی هم لازم باشد.

یکی از موضوعاتی که مطرح می شود و مردم نسبت به آن اعتراض دارند و به همین خاطر هم برای فریاد اعتراض خود به خیابان آمده اند، بحث معیشت و وضعیت اقتصادی آنهاست.

- در اقتصاد من به دو سیاست از گذشته انتقاد داشتم. سیاست اول این که دکتر روحانی و تیم اقتصادی شان بیش از آنچه لازم بود مسئله کنترل تورم را برای خود و کشور مهم کردند. در اولین جلسه ای که با تعدادی از اصلاح طلبان یک سال و دو ماه بعد از استقرار دولت یازدهم با آقای روحانی داشتیم من مامور بودم که بخش اقتصاد و مطالبات اقتصادی را شرح دهم. آنجا به آقای دکتر روحانی کاملا توضیح دادم که در دانشکده اقتصاد به ما یاد داده اند که باید دو شاخص تورم و رشد را با هم ببینید. همچنین گفتم که دولت هایی در ایران که فقط به کنترل تورم توجه کرده اند، دولت های ناموفقی بوده اند و مشخصا از دولت امینی یاد کردم که نتوانست اقتصاد ایران را به راه بیندازد و شکست خورد.

یکی از عوامل شکست مرحوم مصدق هم این بود که نتوانست نفت بفروشد و پول جور کند و اقتصاد بر تصمیم سیاسی مردم تاثیر گذاشت. امروز پرداخت های عمرانی دولت به پنج درصد تاز بودجه رسیده و آقای نوبخت نتوانسته است در چهار سال گذشته بدهی سنگین دولت به پیمانکاران را حل کند. وزارت راه ده هزار میلیارد تومان به پیمانکاران بدهکار است. بر همین اساس پیمانکاران به دفاتر مهندسی بدهکار هستند. دفاتر مهندسی به پرسنل خود بدهکار هستند. آنها که صاحب ماشین آلات هستند، ماشین های شان خوابیده اند، آنها که تولید مصالح می کنند کسب و کارشان خوابیده است. این اتفاق یک حجم عظیم عقبه دارد و صرفا این نیست که یک نفر طلب دارد بلکه یک خوشه صنعتی و خوشه فعالیت اقتصادی تمام بدنه آن لنگ است. با این وجود سال آینده سه هزار میلیارد تومان با فرض این که صددرصد بودجه تخصیص یابد به وزارت راه تعلق می گیرد، پس وزارت راه تا چهار سال دیگر نمی تواند کار کند و کارهای کشور تعطیل است.

راه حل این اتفاقات برای بهبود اوضاع را در چه می بینید؟

- این که چه کاری باید انجام شود را من نباید بگویم، دولت مسئولیت پذیرفته است، باید راهکار پیدا کند یا اگر نمی تواند باید کنار برود تا کس دیگری بیاید تا بتواند این کارها را برای کشور انجام بدهد. اگر آقای روحانی آن حرف شان، حرف اساسی باشد که من می خواهم کاری کنم که هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد، اما در اقتصاد به رغم موفقیت هایی که داشته اند از نظر کسانی که در بازار هستند و در صحنه حضور دارند به آن شکل که شایسته است چرخ نمی چرخد.

همچنین ستاد اقتصادی دکتر روحانی در چهار سال گذشته اصلاحات ساختاری را متوقف کرد. این اشتباه عین اشتباهی است که مجلس هفتم انجام داد. مجلس هفتم زمانی که کار را شروع کرد با یک طرح دو فوریتی که به عنوان طرح تثبیت قیمت ها مشهور شد و آقای دکتر توکلی و دوستان شان بانی آن بودند، اصلاحات ساختاری ایران را متوقف کردند. آقای نوبخت هم بر اساس اختیاراتی که داشت می توانست در این سال ها بنزین را سالی ۱۰ درصد رشد دهد، ارز را ملایم سالی ۱۰ درصد رشد دهد تا به تدریج این اصلاح ساختاری در اقتصاد به وجود آید اما می بینیم که چهار سال این کار را نکردند، اما چرا آقای نوبخت همه را می خواهد ظرف چند ماه در این بودجه اصلاح کند؟ یعنی یک مرتبه تصمیم بگیرد گازوئیل را صددرصد و بنزین را پنجاه درصد افزایش دهد، پنجاه درصد از یارانه بگیران را حذف کند، سیصد درصد عوارض خروج را افزایش دهد و ...؛ آن هم در یک بودجه بدون توجیه، بدون صحبت کردن با مردم و بدون به بحث گذاشتن با نخبگان یا بدون آماده کردن زمینه های اجتماعی آن.

از نظر شما چرا این تصمیم گرفته شده است؟

- به دلیل این که چهار سال این کار را انجام نداده اند و الان بعد از چهار سال در بودجه با کسری سنگین روبرو شده اند.

پس می گویید این کار موجب وارد شدن شوک به مردم شد؟

- بله، این شوک را به مردم وارد کردند و این کار قطعا اشتباه است.

نظریه ای قبل از انتخابات در میان اصولگرایان وجود داشت مبنی بر این که دولت اجناس را گران نمی کند تا دولت در دوره بعد هم بتواند رأی بیاورد. می توان گفت این نظریه درست بوده است؟

- حداقل به این ابهام دامن زدند و به نظر من خطای بزرگ سیاسی و اجتماعی مرتکب شدند. به هر حال باید در نظر بگیرید این هنر را من، دوستان سیاسی من، اصلاح طلبان، آقای روحانی، تیم آقای روحانی، مجموعه برندگان انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ به خرج داده ایم که از نقطه اوج محبوبیت، خود را به نقطه ای رسانده ایم که هم اصولگرایان تصور کردند که زمان خوبی است که این دولت را زمین بزنند و اسنادش از مشهد وجود دارد و هم ترامپ، رضا و فرح پهلوی، عربستان، مریم رجوی و اسراییل همه به این نارضایتی امید بستند تا از آن پشمی برای کلاه خود درست کنند.
تنها مسیر ما اصلاحات است

با توصیفاتی که شما داشتید، الان دولت و رئیس جمهوری باید چکار کنند؟

- راهی نداریم جز این که مسیر را اصلاح کنیم. آقای روحانی باید همه تعهدات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود را دوباره اعلام کند و برای تحقق آنها همه تلاش خود را به کار ببندد. باید دوباره به صحنه برگردیم و به مردم ارزش بگذاریم. اول این که اعتراضات حق مردم است. دوم این که معتقدیم که حکومت باید با این اعتراضات با سعه صدر برخورد کنند. اینها فرزندان مملکت هستند و به درست یا به غلط راهی را انتخاب کرده اند و باید به آنها گوش کنیم. معتقدم احزاب سیاسی اصلاح طلب باید الان یک نقش واسطه را بین این معترضین و حکومت بازی کنند. باید الان بتوانیم اعتراضات آن بخشی که حق هست را محقق کنیم.

به دوستان معترض هم می گویم که هیچ کشوری در منطقه ما از این مسیر به نقطه مطلوبی نرسیده است. این موضوع را به عنوان فردی که از هفده، هجده سالگی و دوران دانشجویی در دوران انقلاب حضور داشته ام می گویم. در نهضت انقلاب اسلامی سال ۵۷ همه بودند، همه سیاسیون با افکار مختلفی بودند و حتی ارتش هم به سمت مردم آمد، آن چیزی که الان ممکن است مردم ما از آن رنج ببرند نتیجه آن حضور باشکوه و واقعی است. الان با حرکت های کور، با حرکت هایی که نمی دانیم منافقین کجای قضیه هستند، عربستان با وجود همه شکست هایش در منطقه چه هدفی را دنبال می کند، در این حرکات مبهمی که مشخص نیست هر کدام از اینها قرار است چه چیزی را دنبال کنند، چه کسی می خواهد از این فضای آشفته برای مردم ایران کلاه ببافد و لباس مناسبی طراحی کند.

مسیر ما به سمت اصلاحات تدریجی با حضور افراد و شخصیت های موثر، با حضور احزاب موثر و تعامل با نهادها است، این مسیر یک مسیر مشخص است و اصلا نباید دچار سردرگمی شویم و بخواهیم مسیر اصلاحی را به یک مسیر مبهم ببریم.

یعنی این اعتراضات را صرفا ناآرامی هایی می دانید که نسبت به دولت بوده و از مشکلات معیشتی نشان گرفته و جرقه آن هم در مشهد علیه دولت زده شده است؟

- بالاخره انباشتی از نارضایتی ها وجود دارد که انباشت عمده آن متوجه نهادهای حاکمیتی و بخشی از آن متوجه دولت و منتخبان مردم است. دوستانی که در نهادهای حاکمیتی حضور دارند این تجربه جالبی برای آنها شد. آنها می خواستند مردم را علیه آقای روحانی بشورانند اما مردم و شعارهای آنها به نقطه بدی رسید. این مطالبات مردم مطالبه از آقای روحانی یا مطالبه از اصلاح طلبان نیست، بلکه مطالبات انباشته مردم از کل نظام است و اگر به آن توجه نکنیم و فرصت ندهیم که آقای روحانی، آقای خاتمی و اصلاح طلبان این مطالبات را مدیریت و منظم کنند و یواش یواش اصلاح کنند، این مطالبات می آیند و نظام را هدف قرار می دهند. پس این دوستان باید بدانند که این اعتراض واقعی است و بیش از این که متوجه دولت و منتخبان دولت باشد متوجه حاکمیت است و اگر اشتباهی صورت بگیرد کل نظام را هدف قرار می دهد.

همچنین چه دولت و چه حاکمیت باید با سعه صدر با موضوع برخورد کنند. عجله در موضوعی که ریشه اجتماعی، سیاسی و داخلی دارد ما را به نقطه مناسبی نمی رساند. البته اطمینان دارم که هم مردم و هم حاکمیت از هوشیاری برخوردار هستند و این مسئله را حل و فصل می کنند. نه مردم ایران خشونت طلب هستند مانند مخالفان اسد و نه نظام ما نظام خشنی است که بخواهد با مردم برخوردی کند که ماجرای سوریه تکرار شود. چنین نیست و ما راحت و سریع از بحران عبور می کنیم اما باید با کمترین هزینه عبور کنیم. باید یاد بگیریم زمانی که مردم به صحنه می آیند و رئیس جمهور و شورا انتخاب می کنند، فرصت دهیم که خدمات آن را هم دریافت کنند. همچنین آقای روحانی هم باید تجدید نظری در تیم و روش و حرکت خود انجام دهد.

از اصلاح طلبان و احزاب آنها صحبت می کنید که واسطه های بین معترضان و حکومت شوند. از طرف دیگر از سید محمد خاتمی صحبت می کنید که چند روز پیش، از آقای روحانی مجدد اعلام حمایت کردند و مورد هجمه برخی هم قرار گرفتند. فکر می کنید با توجه به شدت عصبانیت مردم مصلحت هست که اصلاح طلبان بار دیگر ریش گرو بگذارند؟

- مملکت و مردم خودمان هستند. اگر این کار را نکنیم چه این اعتراضات سرکوب شود و چه به نقطه خطرناک تری برسد همه کشور ضرر می کنند. اعتبار ما برای مردم است، آبروی مان برای مردم است و فدایی این مملکت هستیم.

موضوع مورد توجه این است که عده ای در داخل از اتفاق افتادن چنین وقایعی خوشحال هستند و از خارج هم برخی رسانه ها و تحلیل ها بعضا از تغییر نظام صحبت می کنند. این ترس وجود ندارد که آرام یک موقعیت بحرانی بر پیشانی اصلاح طلبان زده شود؟

- فکر می کنم از سرمایه ای که در اختیار داریم باید در بحران ها برای مام وطن استفاده کنیم. ما نباید فقط زمانی که شرایط عادی است و وضعیت نرمال است در صحنه باشیم و وقتی کشور را خطری تهدید می کند، صحنه را ترک کنیم. معتقدم باید قاطع بایستیم تا آنچه حق مردم است را از حاکمیت مطالبه کنیم.

بحث بر سر این است که اصلاح طلبان را کنار زده اند و به نوعی می توان گفت که اصلاح طلبان به زور خودشان را در صف جا داده اند.

- اگر صد بار هم کنارمان بزنند، ایران و مردم آن و ناراحتی مردمش را فراموش نمی کنیم. ممکن است منتقد آقای روحانی و قسمت های دیگر حاکمیت شویم اما حتما مردم را ترک نمی کنیم. آبروی اصلاح طلبان امروز باید به درد ایران بخورد. امروزی که یک چالش و نابسامانی به وجود آمده است، وگرنه روزی که ایران آرامش داشته باشد، همه هستند.

یکی از موضوعاتی که به آن اشاره کردید مشهد بود، برخی تاکید دارند که اتفاقاتی که در آنجا روی داد و سرآغاز اتفاقات پس از آن در کشور شد از قبل سازماندهی شده بود.

- به هر حال مشهد جایی نیست که در آن اعتراض علیه نظام شروع شود. قاعدتا مشهد جایی ویژه است و به لحاظ ظرفیت هایی که جبهه پایداری در آنجا از دست داده و عصبانی است، علیه اصلاح طلبان و علیه آقای روحانی مطالبی از آن بیرون آمده است. اول ماجرا هم همین بوده، خود آقای علم الهدی در نماز جمعه گفته بود که قرار نبوده است این شعارها داده شود. برخی در مشهد فکر می کنند اگر مردم علیه آقای روحانی و اصلاح طلبان شوند بر می گردند و ایشان را تقدیس می کنند. اگر فرصت ندهید که ما برای اعتراضات واقعی مردم راه های مسالمت آمیز پیدا کنیم ممکن است راه به جاهای بدی برسد.
تنها مسیر ما اصلاحات است

پس این که قضیه از آنجا شروع شده و الان از کنترل خارج شده است...

- از کنترل خارج نشده است. باید این را هم بگویم که این به معنای پایان مشکلات نیست، مردم نسبت به برخی سیاست ها و حرف ها معترض هستند. یک بار دیگر باید یاد بگیریم که مردم محترم و اصل هستند. اگر ما این احترام را نگذاریم، دشمنان و رقیبان ما می آیند و دایه دلسوزتر از مادر می شوند و در خواسته های مردم انحراف ایجاد می کنند. این سیاست را حزب کارگزاران پیگیر است که صدای اعتراضات مردم را با دقت دریافت کنیم و بتوانیم به حاکمیت منتقل کنیم.

با وجود این که موضوع از مشهد آغاز شده است، آیا الان این حس وجود دارد که با جدی شدن قضیه حتی گروه های مخالف دولت پای میز بیایند و به آن گفتگوی ملی بپردازند؟

- هنوز آثاری نمی بینم اما امیدوار هستم که این خرد اتفاق بیفتد.

یعنی ممکن است برعکس این روی دهد و گروه مخالفان به موضوع دامن بزنند؟

- بعید می دانم، آنها خودشان به اندازه کافی متوجه اشتباه خود شده اند.

از نظر شما اگر مردم به خیابان نیایند تا اعتراضاتی داشته باشند چه راهی به جز به خیابان آمدن دارند؟

- این حرکت به طور طبیعی وجود دارد، حق اجتماعی و بحث سندیکاست. همین معترضین به موسسات مالی اعتباری مگر جلوی مجلس نرفته اند. اعتراض های زیادی داشتند اما کسی جلوی آنها را نگرفت. منتها باید مقداری در سازمان سیاسی کشور بتوانیم فضای اعتراضات گروهی و فردی را به وجود آوریم. احزاب و گروه ها مقداری آزادتر شوند و به نتایج انتخابات احترم گذاشته شود. اشکال اساسی که به دولت وارد است، گفتگو نکردن با مردم است. شاید امکان گفتگو را صدا و سیما نداده یا دولت خود کم کاری کرده اما مقدار زیادی از اینها با گفتگو قابل حل و فصل است. دولت باید شیب اصلاحات را متعادل کند. با این سرعت و تیزی نمی شود کار را پیش برد. مجلس و دولت باید توافق کنند و شیب اصلاحات را کم کنند.

چطور در این وضعیت می توان جلوی بسته و امنیتی شدن فضا را گرفت؟ به عنوان نمونه این روزها اینترنت در برخی ساعت ها و مکان ها قطع می شود یا اپلیکیشن ها محدود شده است؟

- از این محدود کردن ها دفاع نمی کنم اما اگر به دلیل امنیت نیاز باشد، می شود آنها را پذیرفت. منتها امیدوارم که سریع این محدودیت ها رفع شود. از طرفی کسانی که در فضای مجازی فعال هستند هم باید این موضوع را رعایت کنند،اگر این ابزار مهم اجتماعی را به یک ابزار سیاسی و ضد امنیتی تبدیل کنیم طبیعی است که حاکمیت نمی نشیند تا از این فضا ضربه بخورد اما در حالت عادی به نظر من دولت ایستادگی می کند و اجازه چنین اتفاقاتی را نمی دهد.

احزاب چقدر می توانند در این موضوع دخیل باشند؟

- احزاب می توانند یک نقش بسیار جامع را بازی کنند، به شرط این که ارتباطات مردمی گسترده ای داشته باشند. بدون داشتن پایگاه و ارتباطات وسیعی مردمی هیچ حزبی نمی تواند چنین نقشی را ایفا کند. حزب کارگزاران امیدوار است که در این دوره بتواند چنین نقشی را داشته باشد.

یعنی در حزب فعالیت های اجتماعی بیشتر شود؟

- بله بیشتر می شود، مشغولیم که حزب را به عنوان یک نقطه امید و اتکا برای صاحبان اندیشه و نظر تبدیل کنیم.

کمرنگ بودن نقش احزاب را در این اعتراضات دخیل نمی بینید؟

- حتما یکی از اجزای قضیه همین است. حتما اگر احزاب ما نیرومندتر بودند در این موضوع تاثیرگذارتر بودند. البته عده ای از مردم هستند که در انتخابات شرکت نکرده اند و حق حیات در این کشور را دارند. برای این گروه در نظام سیاسی اصلا حزبی به رسمیت نشناخته ایم.

فکر می کنید بعضی از این مردم که معترض هستند و در خیابان ها حضور دارند در انتخابات شرکت نکرده اند؟

- حتما چنین است، چون هیچ کدام از شعارهایی که این روزها از این گروه شنیده می شود شعارهای دوره انتخابات نیست. یعنی حتی شعارهایی که در خانواده انقلاب اعتراضی شناخته می شد در میان این شعارها نیست.

تصور و برآوردتان این است این عده ای که از آنها یاد می کنید در میان معترضان اکثریت هستند؟

- هنوز نمی دانیم، باید اجازه داد زمان بگذرد. درست است که دوستان کج سلیقه و بد سلیقه ما در برخی از نهادها این کار را شروع کردند اما الان هنوز مشخص نیست که ماهیت این جریان چیست و چگونه است.
تنها مسیر ما اصلاحات است

ارزیابی شما از واکنش و رفتار رسانه های جریان رقیب چیست؟ به نظر شما پالسی که این رسانه ها به افکار عمومی در این مدت منتقل کردند در راستای منافع ملی و حمایت از حاکمیت ملی بود؟ یا این که بر ضد امنیت ملی اقدام کردند؟

- موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که کسانی که تریبون های نظام را در اختیار دارند و روزنامه هایی که از بیت المال تغذیه می کنند به دلیل شکست در انتخابات تلاش کردند تا دولت را جدا و متفاوت از کل نظام معرفی کنند. بر همین اساس هم در این هفت ماه و نیم سعی کردند تا انتقادات را متوجه دولت کنند. به این دوستان تاکید می کنم این تصور که دولت خارج از نظام فعالیت می کند یکی از عوامل به وجود آمدن این فضا شده است. این که مردم بین حاکمیت و دولت تفکیک قائل شوند تصور اشتباهی است و وقتی نارضایتی ایجاد می شود به چشم کل حاکمیت دیده می شود و در چشم مردم نظام از دولت مستثنا نیست.

این تصور که برخی گمان می کنند اگر موتور دولت آقای روحانی را پایین بیاورند فرصتی سیاسی برای شان مهیا می شود واقعا تصور غلطی است. این یک خطای استراتژیک است. اینان باید بدانند امیدی که آقای روحانی برای مردم زنده کرده، عمر سیاسی آنان را نیز افزایش داده. این که بخواهند از نارضایتی های موجود بهره برداری سیاسی کنند بی تردید بیش از همه هم حاکمیت ملی و هم امنیت ملی را با تهدید مواجه می کند. پیشنهاد می کنم این آقایان به جای پمپاژ ناامیدی در دل مردم و تلاش برای زمین زدن دولت منتخب مردم، به کمک دولت و رفع مشکلات مردم بیایند.

یکی از مهم ترین مباحثی که این روزها تحلیلگران سیاسی به آن اشاره کرده اند و با واکنش مثبت توده های اجتماعی همراه شده، مرتبط با تجادل و تنازعی است که برخی مسئولان در سطوح بالا دارند. به نظر شما اتهام زنی مدیران و مسئولان چه تاثیری در بینش و قضاوت افکار عمومی به بدنه مدیریتی کشور داشته است؟

- علاوه بر این مدت هاست در جمهوری اسلامی، مسئولان و قوای مختلف یکدیگر را از تریبون های رسمی متهم به فساد و انجام کارهای خلاف می کنند. در این مدت به حدی این عادت نامناسب گسترده شده که مردم عادی و عامه به این اجماع رسیده اند که همه بخش های نظام فاسد است. علی رغم همه تبلیغاتی که بخش های مختلف علیه یکدیگر دارند و از فساد و اختلاس صحبت می کنند، هیچ یک از مواردی هم که به عنوان نمونه های فساد معرفی می شود و مورد پیگیری قرار می گیرد به نقطه ای ختم نمی شود که مردم نتیجه علنی و واضحی از آن ببینند. یعنی در نهایت مشخص نمی شود که تکلیف هر یک از گروه هایی که رقیبش را به فساد متهم می کند چه می شود. مردم نتیجه برخورد شفاف با این اتهام ها و فسادها را نمی بینند. از همین رو یکی از مهم ترین مسائل این است که پرونده های فساد با جدیت همه مسئولان ذیربط بسته شود. مردم می خواهند بدانند که اقتدار حاکمیت برای برخورد با مفسدان چگونه است و این حق آنان و انتظار آنان است که رفتار قهرآمیز و جدی با مفسدان را مشاهده کنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    تمامی دنيا باید اصلاح شود

  • بدون نام

    آقای مرعشی چون نون شما و امثال شما در این مسیر و موج سواری از مردم است

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج