۶۵۸۹۶۷
۲ نظر
۵۰۱۴
۲ نظر
۵۰۱۴
پ

بررسی مواضع مخالفان روحانی در روزهای اخیر

هنوز زمان زیادی از شروع به کار دولت دوازدهم نمی‌گذرد، اما مواضعی که برخی مخالفان و رقبای دولت به‌ویژه پس از اتفاقاتی که اخیرا رخ داد، گرفته‌اند، به‌طور عمده بر بحث عبور اصلاح‌طلبان از روحانی تأکید دارد.

روزنامه آسمان آبی: هنوز زمان زیادی از شروع به کار دولت دوازدهم نمی‌گذرد، اما مواضعی که برخی مخالفان و رقبای دولت به‌ویژه پس از اتفاقاتی که اخیرا رخ داد، گرفته‌اند، به‌طور عمده بر بحث عبور اصلاح‌طلبان از روحانی تأکید دارد.
ادعایی که قریب به اتفاق اصلاح‌طلبان آن را رد می‌کنند و معتقدند این افراد پس از ناامید شدن از صندوق رأی، از طریق رسانه‌های مختلف، می‌کوشند این‌گونه به جامعه القا کنند که خود اصلاح‌طلبان نیز دیگر امیدی به روحانی ندارند. برای بررسی این ادعا و مواضعی که برخی رقبای دولت به‌ویژه پس از اتفاقات اخیر اتخاذ کرده‌اند با الله‌کرم میرزایی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو بازنشسته هیئت‌علمی دانشگاه صنعت نفت، گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید:

اتفاقاتی که اخیرا در کشور رخ داد، می‌تواند زنگ خطری باشد نسبت به این موضوع که در آینده‌ای نه‌چندان دور با بحران‌های بزرگتری مواجه خواهیم شد. تحلیل شما درباره این موضوع چیست؟
همین‌طور است، سال‌هاست که بذر بحران در کشور می‌کاریم و نسبت به پیامدهای این کار، غفلت می‌ورزیم. حال آن‌که وقتی عوامل یک پدیده به‌صورت عینی در جامعه شکل می‌گیرد، به ناگزیر باید منتظر نتایج آن بود. از همان بدو انقلاب در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی اتفاقاتی افتاد که به‌نوعی به تجزیه جامعه منجر شد؛ برای مثال ابتدا با طاغوتی و یاغوتی کردن، سپس با تعهد و تخصص کردن، گاهی با خودی و غیر‌خودی کردن، یا متدین و روشنفکر کردن، زمانی با چپ و راست نامیدن گروه‌های سیاسی و اجتماعی، پیوسته سرگرم تحلیل‌بردن و تقلیل استعداد‌های ملی خود بودیم. این روند، کار گزینش کادرهای مدیریتی و رهبری را در سطوح مختلف با مشکل و محدودیت مواجه کرد و شایسته‌گزینی را به امری حاشیه‌ای و کم‌اهمیت تبدیل کرده است. به‌جای تقویت و توسعه اخلاق کریمانه، تحمل، بردباری و مدارا، تنگ‌نظری و سفله‌پروری را ترویج کرده‌ایم. نفاق گسترده در جامعه محصول این نوع سیاست‌ورزی‌هاست. تخریب سرمایه اجتماعی، معنای دیگرش همان کاشتن بذر بحران است.
همه ابرروندهای سیاسی و اجتماعی به‌گونه‌ای تطور پیدا کردند که آثار جانبی ناخواسته آن‌ها بر کارکردهای طبیعی و مورد استفاده آن‌ها غلبه پیدا کرده است و به هر حال، پس از مدتی ویژگی غالب کنش‌های اجتماعی جامعه ما می‌شود. این یک وجه قضیه است؛ وجه دیگر آن افزایش جمعیت کشور است، بدون توجه به افزایش ظرفیت‌های کشور و بدون عنایت به توانایی‌های تربیتی و آموزشی جامعه. وقتی جامعه، افراد را با برچسب‌های گوناگون تقسیم کرده است به‌صورت جدی و مؤثر دغدغه نسل جوان در او شکل نمی‌گیرد. ما نسلی تربیت کرده‌ایم که آرمان ملی در او ضعیف است. جامعه به روان‌شناسی و نیازهای این نسل جدید بی‌توجه بوده و حتی نسبت به آن تجاهل و تغافل ورزیده است.
این نسل، در دوردست‌ها نیز روزنه امید و کورسویی برای رهایی از مشکلاتش نمی‌بیند و چون چنین است، عصیانگر شده و با باز شدن کوچک‌ترین روزنه و رخنه به عرض اندام و ابراز باورهای خود می‌پردازد. وجه سوم در شرایط کنونی که با اهمیت‌تر از وجوه دیگر است مسئله معیشت مردم و اقتصاد بی‌بنیاد جامعه است. ما در آینده با تورم افسارگسیخته برای بار چندم مواجهیم، هم با رکود گسترده اقتصادی و هم با بیکاری وسیع. آمار رسمی می‌گوید هفت میلیون نفر بیکار داریم و شاید اگر کمی واقع‌بینی به خرج دهیم شاید رقم واقعی بیکاران به 13 میلیون نفر برسد و این یعنی چیزی در حدود 40 درصد نیروی کار کشور. این وضعیت معنا و مفهوم متجسد بحران است. بحران اقتصادی و اجتماعی یعنی حدود 40 درصد جمعیت آماده به‌کار کشور بیکار باشند. این جمعیت عظیم بیکاران علاوه بر این‌که خودبه‌خود بحران است در همه عرصه‌ها نیز انواع بحران را تولید می‌کند و به تخریب ارزش‌های اعتقادی، ملی و سنتی می‌پردازد و حس وطن‌پرستی در آن ضعیف می‌شود و پذیرای هر پیامی از هر منبع صوتی‌ای می‌شود که فکر می‌کند ممکن است به او کمک کند و این یعنی زمینه مساعد بهره‌برداری کشورهای معاند و بدخواه ایران. ما در بسیاری از ابرروندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گرفتار بحران مزمن شده‌ایم و با بزک و دوزک هم نمی‌توانیم از این بحران‌ها رهایی پیدا کنیم؛ نیاز به خانه‌تکانی بنیادی وجود دارد.
به نظر شما چگونه می‌توان نقش نیروهایی را که بعد از انتخابات اخیر دولت را تحت فشار قرار داده‌اند ارزیابی کرد؟
متأسفانه گروهی در این کشور بقای نظام و تمامیت ارضی کشور را مفروض و مصون از هر خطری انگاشته‌اند، گویی نظام به‌صورت ذاتی از امنیت ابدی برخوردار است و تمامیت ارزشی کشور نیز از هر تعرضی در امان است. این است که به خود اجازه می‌دهند در میدان رقابت‌های سیاسی بدون دغدغه و نگرانی نسبت به دو رکن فوق بر طبل خصومت و دشمنی و نه رقابت بکوبند. در نظر برخی، رقیب را باید از پای درآورد و مهم نیست که این عمل چه هزینه‌ای بر کشور و ملت تحمیل می‌کند. این نیرو به فکر بهره‌برداری از بحران اقتصادی کشور و بستن دست دولت افتاده‌اند تا از طریق ایجاد آشوب‌های اجتماعی، بحران‌زایی و مشغول‌کردن دولت و سنگ‌اندازی محقق کنند و بدون توجه به ظرفیت‌های بالفعل مالی دولت و با برنامه‌ریزی اتاق فکرشان تصمیم به کلید زدن پروژه سرنگونی دولت و اگر نشد دست کم زمین‌گیر کردن آن گرفتند، اما به قول مولانا «از قضا سرکنگبین صفرا فزود». یعنی ناگهان سیلی برآمد و کف دولت‌شکنان را با خود برد و حسرت و وحشت برای آنان به جای نهاد. شاید حوادث اخیر فرصتی پیش آورد که عقلای آن قوم، نهیبی بر کم‌خردان تحریک‌شده بزنند که دهنه این اسب چموش را باید بکشند، مبادا راکب آن از صدر زین فروافتد.
آیا می‌توان گفت روند طبیعی جنگ روانی آنان، یعنی ابتدا عبور از روحانی و سپس اعلام این‌که مردم پشیمان شده‌اند و در نهایت تشویق آنان به شرکت در تظاهرات علیه دولت، یک بسته تهاجمی برای سقوط دولت روحانی بوده است؟
جواب این سوال را تا حدودی در پاسخ به سوال فوق داده‌ام. به نظر من، ریاست‌جمهوری آقای حسن روحانی را در همان دور اول نیز با اکراه پذیرفته بودند و با شیوه‌های مختلف سعی کردند این پیام را به او بدهند که دور دومی برای او وجود ندارد و او را متقاعد کنند که در انتخابات دور دوم شرکت نکند، اما چنین نشد؛ روحانی آمد و در عرصه تبلیغات انتخابات، با استقبال جامعه روبه‌رو شد؛ البته باید نتایج انتخابات مجلس شورا و مجلس خبرگان را نیز بر این بیفزاییم. این وضعیت آن نیروها را با این شرایط روبه‌رو کرد که بپذیرند به‌تدریج از متن صحنه سیاست کشور به حاشیه رانده شده‌اند و ممکن است برای همیشه به محاق بروند یا این‌که با توجه به شیوه‌های جنگ روانی و تبلیغاتی به جامعه القا کنند که در انتخابات اشتباه کرده‌اند و به‌دنبال آن بحث عبور از روحانی که هیچ، بلکه عبور از اصلاح‌طلبان را رقم بزنند. بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه‌های تهران که خواستار استعفای رئیس‌جمهوری شده بود نیز آشکارا پرده از منویات آن جناح برداشته و سندی است بر فعال‌سازی پروسه سرنگونی حسن روحانی.
جناح تندروی اقتدارگرا فکر می‌کند اگر دولت دوم روحانی حتی با اندک توفیقی همراه باشد، در انتخابات آتی مجلس و به تبع آن، در انتخابات 1400 ریاست‌جمهوری توفیقی حاصل نخواهد کرد. این است که برنامه خود را کلید زده بودند ولی حوادث اخیر علی‌القاعده باید موجب تجدید نظر اساسی در این پروژه شود زیرا رقیبی وارد میدان شده که به‌دنبال جارو کردن چپ و راست و اصول‌گرا و اصلاح‌طلب است. آن‌ها باید اکنون فهمیده باشند که آلترناتیو دولت کنونی، آن‌ها نیستند اگر هنوز جایی برای آلترناتیوسازی باشد. به قول سعدی علیه‌الرحمه، «یکی خشکسالی شد اندر دمشق / که یاران فراموش کردند عشق». ارزیابی واقع‌بینانه حکم می‌کند جناح تندرو این‌بار دست‌کم به بقای خود به‌طور جدی بیندیشد و استراتژی تضعیف دولت را کنار بگذارد.
اخیرا آقای ترقی عضو شورای مرکزی مؤتلفه در گفت‌وگویی گفته‌اند که «اصلاح‌طلبان از این‌که دولت بتواند مشکلات‌شان را حل کند ناامید شده‌اند و دچار اختلاف هستند.» از طرفی به نظر می‌رسد صدا و سیما نیز در مواجهه با دولت روحانی، رویکردی تخریبی را در پیش گرفته است. با توجه به این روند، آیا تحرکات علیه دولت را پس از فرونشینی موج اعتراضات، ادامه‌دار ارزیابی می‌کنید؟
جناب آقای ترقی اگر تخصصی داشته باشند در جنگ روانی و تفرقه‌افکنی است. آیا تاکنون یک اظهارنظر کارشناسی که کاشف از واقع باشد و بر گوشه‌ای از تحولات جامعه پرتو بیفکند از ایشان شنیده یا خوانده‌اید؟ به نظر من، اصلاح‌طلبان ضمن گلایه از آقای روحانی، تنگناها و محدودیت‌هایی را که دولت ایشان را که با آن‌ها روبه‌روست، می‌دانند. دولت علاوه بر محدودیت‌های واقعی در سطوح تصمیم‌گیری و عدم دسترسی به منابع مالی و تکنولوژی خارجی، با محدودیت‌های تصنعی بسیار شدیدی نیز مواجه است. تأمین نظر ذی‌نفعان حکومت در ایران بسیار مشکل است. آقای روحانی تنها در برابر قانون و مردم مسئول نیست، او ذی‌نفعان رانت‌خوار بسیاری را باید مجاب و مراعات کند. وقتی گفته می‌شود ایشان یا باید تمکین کند و کوتاه بیاید یا باید برود، وضعیتی را پیش می‌آورد که مصداق این بیت شعر است: «اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی/ برآورند غلامان او درخت از بیخ». برخی از عملکرد‌ها را باید در همین راستا ارزیابی کرد. در واقع تولید آنتروپی مثبت که تعبیر اجتماعی آن تولید فساد، ناکارآمدی و تخریب است با حداکثر ظرفیت و سرعت در جریان است.
به نظر شما دولت تاکنون در مواجهه با این اتفاقات چگونه عمل کرده است؟

دولت سعی کرده است از تجارب سال 88 درس بگیرد. با توجه به این‌که امپریالیسم آمریکا، رژیم صهیونیستی و ارتجاع عرب با تمام توان تبلیغاتی خود و بنابه اعتراف خودشان به‌صورت عملی بر آتش این شورش دمیده‌اند، عملکرد نیروهای اطلاعاتی و امنیتی که در کنترل دولت هستند به نظر این‌جانب قابل قبول است. از نظر اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران اعم از نیروهای سیاسی و احزاب و مردم عادی آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان خیرخواه ملت و کشور ایران نیستند. آن‌ها به تعبیر مرحوم امام خمینی‌(ره) همچون نجاستی هستند که به هر دریایی بخورند، آن را آلوده می‌کنند. دولت باید در مقابل این حرکت می‌ایستاد و در عین حال حق اعتراض مردم به کاستی‌ها را نیز به رسمیت بشناسند. به نظر من این یک پیشرفت است و باید تداوم یابد.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • علی

    بنده به هیچ جناحی رای نداده ونخواهم داد ولیکن از آقای روحانی ومشکلاتی ک دولت ایشان باآن مواجه هست تا حدی آگاهم،به نظر بنده ی زره ازخاک ایرانم به کل دنیا می ارزه،وهمه مااز مسعولین بالا تا کارگر ساده باید بدانیم هیج جا دنیا جای ایران عزیزمان نمیگیره،وهیچ کشوری برای خاک وناموس وایرانمان محرم نمیشه،پس به جای اختلاف جناحی،تخریب همدیگه بهتره دست به دست هم بدیم دلسوزانه باحمایت ریاست جمهوری محترم ورهبر معظم انقلاب در آبادکردن ورفع مشکلات ایران عزیزمان از هیچ تلا شی دریغ نکنیم،پایدار باش ایران من

  • بدون نام

    ۱۰ملیون شغل افغانیاس خارجی گرفتن دارین ایران وایرانی ونابودمیکنید

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج