۶۵۸۹۱۲
۱۶ نظر
۵۰۰۷
۱۶ نظر
۵۰۰۷
پ

محاکمه مردی که ۳۰ سال قبل زنی را کشت

دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی به پرونده قتل زنی را که تابستان سال ٦٦ به دست پسر نوجوانی به قتل رسیده اما راز قتلش ٣٠ سال سربه‌مهر باقی مانده ‌بود، در دستور کار خود قرار داد.

روزنامه شرق: دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی به پرونده قتل زنی را که تابستان سال ٦٦ به دست پسر نوجوانی به قتل رسیده اما راز قتلش ٣٠ سال سربه‌مهر باقی مانده ‌بود، در دستور کار خود قرار داد.
متهم این پرونده زمانی که نوجوانی ١٦ساله بود، زنی را به قتل رساند و بعد متواری شد و ٣٠ سال بعد زمانی که ٤٦ساله بود شناسایی و بازداشت شد. تابستان سال ٦٦ مردی نزد پلیس رفت و گفت مادر پیرش به قتل رسیده است. او گفت: خانه ما در شهرک احمدیه است. مادرم با من و خانواده‌ام زندگی می‌کرد. چند روز قبل چون یکی از اقوامم فوت شده بود، برای شرکت در مراسم ترحیم به شهرستان رفتیم و دختر چهارساله‌ام را نزد مادرم گذاشتم. اما وقتی برگشتیم، با جسد مادرم در وسط خانه روبه‌رو شدیم. او با ضربات چاقو به قتل رسیده و نمی‌دانم چه‌کسی این کار را کرده بود.
مأموران پلیس از این مرد خواستند درباره قتل مادرش چند مظنون معرفی کند اما او گفت به هیچ‌کس مظنون نیست. در این شرایط مأموران پلیس راه دشواری را برای شناسایی عامل این جنایت پیش‌رو داشتند. با وجود اين تلاش‌ها ادامه یافت اما بعد از مدت‌ها تحقیق پرونده به نتیجه‌ای نرسید.

با وجود اینکه عامل قتل زن سالخورده شناسایی نشده بود، اما این پرونده در اختیار مأموران پلیس آگاهی قرار داشت و آنان همچنان به ‌دنبال رازگشایی از این جنایت بودند. تا اینکه با گذشت ٣٠ سال از تشکیل این پرونده آنها به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می‌داد مردی به نام جمشید عامل قتل پیرزن است. شواهد به‌دست‌آمده حاکی از آن بود که هنگام وقوع جنایت خانه خواهر این مرد در همسایگی خانه مقتول در شهرک احمدیه قرار داشت اما چند هفته پس از جنایت خواهر جمشید خانه‌اش را فروخته و از آنجا نقل مکان کرده است.

در این شرایط مأموران ابتدا باید خانه خواهر این مظنون را پیدا می‌کردند.
این کار چند روز زمان برد تا اینکه در شرایطی که هیچ اطلاعاتی از جمشید و خواهرش وجود نداشت، افسران اداره دهم آگاهی موفق شدند محل سکونت جمشید را کشف کنند. این اطلاعات نشان می‌داد او در منطقه قلعه حاج‌موسی در جنوب تهران زندگی می‌کند. به‌این‌ترتیب صبح روز سوم تیر‌ماه در عملیاتی غافلگیرکننده این قاتل فراری را پس از ٣٠ سال فرار دستگیر کردند. با وجود اعتراف اولیه جمشید، هیچ‌کس از جزئیات جنایتی که او مرتکب شده بود، اطلاعی نداشت. به همین دلیل وی تحت بازجویی‌های فنی- تخصصی قرار گرفت.
او گفت: ٣٠ سال از این ماجرا می‌گذرد. آن زمان ١٦ سال داشتم. پدرم مشکل مالی داشت و من را از خانه بیرون انداخت. من هم که جایی را نداشتم، به خانه خواهرم در شهرک احمدیه رفتم و یک ‌ماه در خانه او زندگی ‌کردم. در این مدت پیرزنی که در همسایگی خانه خواهرم زندگی می‌کرد، توجهم را به ‌خودش جلب کرده بود. او یک بز داشت و با پسرش زندگی می‌کرد. وی ادامه داد: روزی خواهرم گفت که یک نفر برای پیرزن ٣٥٠ هزار تومان پول آورده است.
من هم به ‌دلیل مشکلات مالی که داشتیم وسوسه شدم تا این پول‌ها را که آن زمان ارزش زیادی داشت، به‌ دست بیاورم. روز حادثه برای سرقت پول‌ها وارد حیاط خانه پیرزن شدم. او نشسته بود و سبزی خرد می‌کرد. وقتی من را دید، پرسید که چه کار می‌کنی و چرا وارد خانه‌ام شده‌ای؟ من هم به دروغ گفتم دلم درد می‌کند و از او نبات خواستم اما پیرزن که به من مشکوک شده بود، گفت نبات ندارد و به طرفم آمد و من را هل داد. روی زمین افتادم و ناگهان دستم به چاقویی خورد که پیرزن با آن سبزی خرد می‌کرد. آن را برداشتم و به پیرزن حمله کردم. نمی‌دانم چند ضربه به او زدم اما در ادامه جسدش را داخل خانه کشیدم و همه جا را جست‌وجو کردم اما هیچ پولی آنجا نبود. با ترس زیادی از آنجا به خانه خواهرم رفتم و لباس‌های خون‌آلودم را عوض کردم و با دوچرخه فرار کردم.
مدتی بعد وقتی خواهرم فهمید که پیرزن همسایه را من به قتل رسانده‌ام، خانه‌اش را فروخت و از آنجا رفت. متهم در ادامه اعترافاتش گفت: در این ٣٠ سال مدام عذاب وجدان داشتم و در زندگی‌ام همیشه مشکل داشتم. هیچ کاری در زندگی‌ام درست انجام نمی‌شد و همیشه گرفتار و بدهکار بودم. هر مرتبه که معامله‌ای انجام می‌دادم شکست می‌خوردم و ضرر می‌کردم و همه می‌گفتند من کلاهبردارم و از من شکایت می‌کردند.
عذابی که می‌کشیدم خیلی سنگین بود و می‌دانستم به خاطر این است که مرتکب قتل شده‌ام اما تاوانش را پس ندادم. در این مدت با خواهرم هم مشکل داشتم و او مرتب این موضوع را به روی من می‌آورد. حالا که بازداشت شده‌ام، تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم. بعد از اعترافات این مرد به قتل و بازسازی صحنه جرم با شکایت اولیای‌ دم و صدور کیفرخواست قتل عمدی پرونده برای رسیدگی به شعبه ٧ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت برترین ها هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نظر کاربران

    • راستگو

      خداقوت چه زود دستگیرشد قاتل اگر چند سال هم می گذشت دیگه مرده بود

    • رسول 10 ساله از تهران

      چی بگم من که گیج شدم فقط میتونم بگم متاسفم همین

      پاسخ ها

      • رها

        :/

    • بدون نام

      ۱۰بار‌‌
      باعناوین‌مختلف‌این‌خبر‌چاپ‌کردید

    • سایه:::؛

      هر بلایی که مردبه سرش میاد پشت ماجرا بایدیک زنی دخالت داشته باشه که بدبخت بشه

    • جوانه ی گندم 6 ماهه از تهران

      خدا کنه تو این 30 سال قتل دیگه ای انجام نداده باشه

      پاسخ ها

      • بدون نام

        اسمت منو کشت

      • رها

        وای چرا اینا اینجورین؟؟؟؟!!!6 ماهه؟!
        :)

    • مهدی گلپا

      چه عذاب وجدان صبوری بعداز سی سال تازه اونم گیر افتاده است باید به این آقا قاتل گفت خوتی تو اصلا چیزی بعنوان وجدان نداشتی اگرداشتی خیلی زودتراز اینکه گیربیفتی می رفتی خودتو معرفی می کردی. اگر قراربود بعداز قتل مشکل نداشته باشی که نمی گفتن از مکافات عملت غافل مباش حتما هر کاری انجام بدی نتیجه اش رو می بینی هم توی این دنیا هم توی اون دنیا .

    • جوانه ی گندم 6 ماهه از تهران

      خون نا حق بلاخره یه جایی پای قاتل رو میگیره خیلی خوش خیالیست که کسی فکر کنه قتل می کنه و قسر در میره

    • @@@@حدیث@@@@

      درسته ۳۰سال طول کشیده وای همین که اعدامش میکنن وبه سزای کارش میرسه خوبه ؛وای خدایابدترین صحنه اینه که ببینی مادرتوکشتن اونم الکی وبیگناه امیدوارم واسه هیچکی اتفاق نیافته چون زندگی بدون مادرزندگی نیست

    • سلین رادمهر...20ساله... فرمانیه تهران

      فقط اعدام

    • میترا از اهواز

      رسول اقا حق داری گیج بشی منم گیج شدم

    • حمیدازایلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

      حدیث جان درست میگین شما واقعابدون مادرنمیشه زندگی کردمن توبچگی مادرموازدست دادم الان میفهمم که زندگی نکردم فقط روزام گذشته توروخداهرکی مادرداره قدرشوبدونه دست بوس همه ماداریه ایرانم

      پاسخ ها

      • راستگو

        حمیدجان خدارحمت کند

      • رسول...

        فقط قصاص تاراحت شه.

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج