فرصتهای علی لاریجانی در چهار سال آینده
مثلث آنلاین: یادداشت هایی از زیبا کلام و جعفری ایمن آبادی درباره فرصتها و تهدیدهای لاریجانی در ۴ سال آینده را منتشر کرد.
«اگر از من بپرسید که دکتر لاریجانی شایسته ریاستجمهوری است، میگویم صددرصد. در فهم مسائل کشور و پرکاری و حکمت و تلاش حداکثریشان برای حل مسائل کشور تردید ندارم و فردی بیحاشیه هستند. اما اگر از من بپرسید آیا در این چند ماه که از انتخابات ریاستجمهوری گذشته، یک جلسه با ایشان داشتید که در مورد ریاستجمهوری بحث کنید، من میگویم والله العظیم نه.»
این سخنان جدید کاظم جلالی برای کسانی که بر درستی گمانه نامزدی علی لاریجانی اصرار میکردند نشانه مهمیاست که بر مبنای مولفه حضور لاریجانی در انتخابات معادلات خود را پیشبینی کنند.
حالا حتی کسانی که در مورد احتمال نامزدی علی لاریجانی نظر منفی داشتند هم به این فکر میکنند که او از گزینههای احتمالی خواهد بود.
این مساله البته همراه شده است با شکل تازه سیاستورزی حسن روحانی در ماههای بعد از انتخابات که هر چه از اصلاحطلبان دور شده به طیف علی لاریجانی نزدیک شده است. همین هم هست که برخی میگویند گوشهنشین کردن اسحاق جهانگیری در دولت بیارتباط با جدی شدن نامزدی علی لاریجانی نیست.
ایا لاریجانی به نامزدی در انتخابات فکر میکند؟
مداقه در مصاحبه جدید کاظم جلالی زوایای تازهای از ماجرای نامزدی احتمالی علی لاریجانی را روشن میکند. او در پاسخ به آن سوال که« شما هم از ایشان نپرسیدهاید که برنامهای برای این موضوع دارند یا نه. چون افرادی مثل شما باید آمادگیها را ایجاد کنند.» گفته است: «دروغ است که بگویم در بین سخنانم چنین چیزی نبود. شاید بعضی وقتها در نشستهای دیگری که داشتیم، یکی دو بار اشاره کرده باشم اما اینکه من اشاره کرده باشم و ایشان استقبالی کرده باشد، اینطور نبود. دوستان ما خیلی ناراحت هستند و مرتب از من میپرسند که چرا آقای دکتر لاریجانی کاری نمیکند؟ شاید شما این حرفهای مرا به نوعی تبلیغات برای دکتر لاریجانی حساب کنید ولی ایشان غرق در یافتن راهحل برای مسائل کلان کشور هستند، یادم میآید یک بار سر یک موضوعی که تصویب آن در مجلس میتوانست در انتخابات ١۴٠٠ اثر بگذارد، من به ایشان گفتم تصمیم را باید همه مسئولان کلان کشور با هم بگیرند و فردا اینگونه نشود که افراد به شکل پوپولیستی در انتخابات ١۴٠٠ از این موضوع سوءاستفاده کنند، بلافاصله ایشان گفت این چه حرفی است میزنید. ما باید به امروز کشور و حل مسائل آن فکر کنیم و حرف مرا در یک جمع محدود کارشناسی تخطئه کردند. بنده تلاشم این است که قیامت خودم را به پای دنیای دیگری نگذارم. اینکه آقای لاریجانی میخواهد رئیسجمهور شود و ما دروغ بگوییم و به جهنم برویم، چه نفعی دارد. خب بهتر است رئیسجمهور نشود. اما تا الان ایشان با ما حتی یک جلسه هم در مورد اینکه میخواهند برنامهای برای ریاستجمهوری داشته باشند، نداشتند.»
لاریجانی با تشکیلات جدید میآید
مصاحبه کاظم جلالی تنها نشانهای نیست که تحلیلگران را مجاب به بررسی جدی احتمال نامزدی علی لاریجانی کند. خبرهای دیگری نیز در این میان مطرح شده است که حکایت از تلاش برای پیدایش یک تشکیلات تازه برای مستظهر شدن علی لاریجانی به آن برای حضور در انتخابات است. برخی میگویند او حزب رهروان را به راه خواهد انداخت و برخی دیگر هم میگویند که او تشکیلاتی تحت عنوان پارلمان نمایندگان ادوار را به وجود خواهد آورد. بهروز نعمتی که از افراد نزدیک به علی لاریجانی است به رسانهها گفته است: «ما انشالله حزب را تشکیل خواهیم داد.اساسنامه تدوین شده و دنبال فرصت برای کار هستیم. یکسری از دوستان مشورتهایی را با هم کردیم و با آقای لاریجانی هم مشورت شده است اما اینکه بگوییم نظر قاطع ایشان را گرفتیم نه هنوز نظر قطعی را گفتند.آقای لاریجانی خیلی سخت درباره این موضوعات صحبت میکند.ایشان مخالفت به آن معنا ندارند اما بالاخره باید فضای کار ایجاد شود.ما این مدت مشغولیت داشتیم و موانعی وجود نداشته است. تشکیل این حزب با تلاش دکتر جلالی انجام میشود.» او البته به چند سوال تعیینکننده به این شکل پاسخ داده است:
حزب تا قبل از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ تشکیل خواهد شد
حتما بله.
حتی قبل از انتخابات مجلس یازدهم؟
بله. یک مقدار فراغ بال پیدا کنیم این کار انجام میشود. ما تا الان درگیر دولت و کابینه و انتخابات بودیم ولی آنچه حتمیاست این است که این کار انجام میشود و در اسرع وقت انجام میشود. کار تدوین اساسنامه تمام شده است و مشکل اساسنامه وجود ندارد.
نیروهایی که قرار است جذب حزب شوند از اعضای فراکسیونند یا از خارج از مجلس هم عضو میگیرید؟
نیروهای خارج از مجموعه هم هستند. بعد از انتخابات هم که ستاد اصولگرایان معتدل تشکیل شد، پتانسیل جدید برای ما ایجاد شد.
نمایندگان ادوار هم هستند؟
بله. به جز اینها بسیاری از چهرههای سیاسی دیگر نیز هستند. از اساتید دانشگاه هم هستند. در این راستا جلسه سنگینی در این باره داشتیم و دوستان از استانها تشریف آوردند که جمعبندی مناسبی برای تشکیل حزب صورت گیرد.
درباره چه مباحثی بحث شد؟
باید پیش برویم. اکنون نمیتوان بیش از این موضوع را رسانهای کرد.
در کجا برگزار شد؟
جزئیات جلسه فعلا خصوصی است و در تهران برگزار شد.
آقای جلالی هم بودند؟
من از طرف آقای جلالی نماینده بودم.
اما تشکیل این حزب در میان اصولگرایان نیز با واکنشهایی مواجه شده است. روزنامه صبح نو در این مورد نوشت: برای اولین بار نیست که مقربین « دکترعلی لاریجانی» هوای تأسیس حزب به سرشان میزند. دو سال پیش در همین ایام، نیروهای سیاسی نزدیک به رئیس مجلس که کنشگران اصلاحطلب، آنها را «اصولگرایان میانهرو» خطاب میکنند، تصمیم گرفتند برای حضوری چشمگیر در آوردگاه انتخابات مجلس دهم، یکی شوند و زیر چتر تشکلی واحد به نام «رهروان ولایت» مشق سیاستورزی کنند.در نهایت اما خبری از قالب یافتن اعضای فراکسیون رهروان ولایت در چارچوب حزبی با همین عنوان به بیرون درز نکرد. در عوض، علی لاریجانی طرحی دیگر در آستین داشت؛ ائتلاف با اصلاحطلبان در قالب لیست امید. لاریجانی و یارانش از خیر تشکیل حزب گذشتند تا بلکه با تشبث به پتانسیل اجتماعی اصلاحطلبان و لیست امید، بتوانند بار دیگر ردای نمایندگی بر تن کنند. لاریجانیون با حضور در لیست امید، ریسک بزرگی به جان خریدند؛ آنچنان که «کاظم جلالی» چند صباحی پس از سر و سامان گرفتن مجلس دهم، در گفت وگویی با «هفتهنامه مثلث» ضمن صحه گذاشتن روی این مساله، به مبهم بودن آینده لیست امید در انتخابات اشاره کرد و گفت: «نمیدانستیم چه میخواهد بشود؛ همه ما در حال ریسک بودیم.» هر چه بود، ریسک لاریجانی و یارانش با حضور دوباره در مجلس، منجر به سعادتی نیکفرجام برای ایشان شد. هرچند، بزنگاه انتخاب ریاست برای نخستین سال فعالیت پارلمان، به جداشدن راه اعتدالیون (نیروهای وفادار به روسای قوای مقننه و مجریه) از مسیر اصلاحطلبان انجامید؛ آنگاه که اعتدالیون و چه بسا بخشی از اصلاحطلبان، رای به سلطه مجدد لاریجانی بر بهارستان دادند و دیگرانی، پشتِ عارفِ تازه در کسوت نمایندگی درآمده، ایستادند.این واقعه برای عارف بسیار گران آمد؛ بهطوری که مرد اردکانی سیاست ایران، هر جا بساط تریبونی نصیبش شد، با خطاب و البته دو صد عتاب، درباره بیتعهدی اعتدالیون در جریان انتخاب ریاست مجلس صحبت کرد. گلایهها و طعنههایی که در نهایت معاون اول دولت اصلاحات را بر آن داشت تا از پایان عصر ائتلاف با اعتدالگرایان سخن بگوید. رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان روز یکشنبه ۲۶ شهریور در گفتوگو با سایت «شفقنا» درباره این موضوع تصریح کرد: «پیشبینی من این است که ما در انتخابات سال ۹۸ هم با پرچم اصلاحطلبانه وارد میشویم یعنی ائتلاف نمیکنیم؛ به اندازه کافی هم نیرو داریم.» هر چند سخن عارف پیرامون لزوم پایان ائتلاف، با استقبال نه چندان گرم اصلاحطلبان روبهرو شد، اما از تغییر کلی سیر مصلحتسنجیها نسبت به شبهگفتمان اعتدال در جبهه اصلاحات حکایت داشت.
علی لاریجانی چگونه سیاستمداری است؟
برای واکاوی شخصیت سیاسی علی لاریجانی باید کارنامه سیاستورزی او را در چند سال اخیر بررسی کرد. اینکه او خود را در چینش سیاست ایران چگونه جای داد و اکنون در کجا قرار دارد. علی لاریجانی وقتی بعد از اختلاف با محمود احمدینژاد شورای عالی امنیت ملی را ترک کرد؛ پیشبینی اینکه سرنوشت سیاسی او چه خواهد شد برای تحلیلگران اندکی سخت بود. آن برهه اما زمانی برای ظهور یک شخصیت مهم در سطح بالای سیاست ایران بود؛ علی لاریجانی. رودش به سیاست با رویای رسیدن به پاستور همراه شد. نامزد شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بود و نامداران اصولگرا پشت سر او قرار گرفته بودند. تحولات رخداده در روزهای منتهی به انتخابات اما سبب شد دیگر همطیفان سیاسیاش هم وارد گود انتخابات شوند تا در نهایت او از ورود به مرحله دوم بازماند. احمدینژاد که به پاستور رفت او در شورای عالی امنیت ملی جایگزین حسن روحانی شد. حسن روحانی ماجرای این اتفاق را اینگونه شرح میدهد: «در تاریخ ۱۸/۵/۱۳۸۴ قرار بود در آژانس، جلسه اضطراری شورای حکام تشکیل شود. آقای احمدینژاد دو روز قبل از آن ۱۶/۵/۱۳۸۴ به من زنگ زدند و خواستند که به ریاستجمهوری بروم. ایشان گفتند چرا آژانس میخواهد جلسه فوقالعاده بگذارد؟ گفتم میخواهند مساله راهاندازی اصفهان را بررسی کنند.
لاریجانی به جای جهانگیری؟
این روزها هیچ چیزی شبیه قبل نیست. حتی حسن روحانی هم اصلا شبیه آن روحانی که ما در سفرهای انتخاباتی انگشت به دهان حرفهای آنچنانیاش بودیم، نیست. واضح و مبرهن است او هماکنون به راست چرخیده است. مثل خیلیهای دیگر. آنچنان در تحلیف و تنفیذ سخن میگوید که تحسین راستگرایانی چون عباس سلیمینمین را برمیانگیزد تا آنجا که رک و صریح میگوید: «ما از او متشکریم.»
و این اعجاز دوران ماست که علی لاریجانی رخ به رخ رفقای سابقش شده و در تمام روزهای گذشته از ۲۴ خرداد ۹۲ تا امروز برای دفاع از حسن روحانی سینه سپر کرده. آنقدر در این راه ثابتقدم مانده که اگر هم به رویش نیاورند اما دلخورند از او برای همه کارهایی که به خاطر رئیسجمهور کرده است. همین هم بوده که یک روز مهر و سنگ به سمتش پرتاب و روز دیگر برای زمینگیرکردنش فیلم اخویاش را در صحن پخش کردند.
اصلاحطلبان لاریجانیخواه
درست در میانه همین تغییرات است که علیاکبر ناطقنوری به تمام اصلاحطلبانی که میهمان خانهاش شدند، گفته که گریزی نیست جز حمایت از حسن روحانی. دقیقا در چنین شرایطی است که غلامحسین کرباسچی و محمد قوچانی صاف و صریح از آرزویشان برای تشکیل مجلسی شبیه پارلمان پنجم سخن به میان میآورند و حتی محمد عطریانفر نترسیده از اینکه بدون هیچ رودربایستی بگوید علی لاریجانی را ترجیح میدهد بر محمدرضا عارف.
همهچیز تغییر کرده. سیدمحمد خاتمی همه تلاشش را میکند تا محافظهکاری ذاتا راستگرا رئیسجمهور زمانه ما باشد و همه کسانی که اعتراض به او میآورند از راستگرایی حسن روحانی را دعوت به سکوت میکند.
با چنین فکتهایی است که میتوان گفت اکنون بر خلاف تصور و پیشبینی قبلی همه، این راستگرایان میانهرو هستند که اختیاردار سیاست ایران شدهاند. سوال: این چرخش، چینش سیاست ایران را چگونه سامان خواهد داد؟
پرسش مهمی است. هم برای اصولگرایانی که در بدترین روزهای دوران سیاستورزیشان به سر میبرند و هم برای اصلاحطلبانی که مبهوت سیاستورزی رقیب سنتی خود شدهاند.
اول: اصولگرایان، آنها که راه خود را از راست میانه جدا کردهاند، به شکل سابق یعنی به همان صورتی که قبل از ۲۹ اردیبهشت حضور سیاسی داشتند، دیگر وجود خارجی ندارند. آنها در ادامه شکاف پس از انتخابات مجلس دهم اکنون به وضعیتی رسیدهاند که باید به فکر جانشینیها و جاگیریهای تازه در آرایش سیاسی کشور در آینده نزدیک و دور باشند. همنشینی آنها حالا سختتر از همیشه است. باید فکری کرده و راهی پیدا کنند. دوم: اصلاحطلبان که دلخوشتر از همه روزهای بعد از حوادث سالهای ۸۸ بودند اکنون در شرایط منحصربهفردی به سر میبرند. کار حسن روحانی گویا با آنها تمام شده است. محکوم شدهاند به تحمل شرایط این روزها. حکمشان این است: باید از رئیسجمهوری که برای رئیسجمهور شدنش تلاش کردهاند، حمایت کنند. آنها محکومند به این ائتلاف. آنها هم به راست چرخیدهاند؛ به همان سمتی که روحانی میرود. این را میشود از تعداد آرای رحمانی فضلی در مجلسی که فراکسیون امید صندلیهای پرشماری در اختیار دارد، کاملا متوجه شد. آنها هم به راست چرخیدهاند. این را میشود از رای آوردن عباسعلی کدخدایی هم فهمید.پس مختصرش این است: «حسن روحانی به راست چرخیده است؛ چپها هم همینطور.»
پس تا اینجای کار میتوان گفت که ممکن است ذائقه سیاسی اصلاحطلبان با تغییر به سمت راست علی لاریجانی را به اسحاق جهانگیری ترجیح دهد. این ایده البته همهگیر نیست. چنانکه میردامادی گفته است: «حمایت اصلاحطلبان از لاریجانی در انتخابات ١۴٠٠ خیلی دور از ذهن و شاید بتوانیم بگوییم غیرممکن است.» او هواخواهان قابل توجهی در میان اصلاحطلبان دارد.
به نظر میرسد با تغییر فضا برخی اصولگرایان حامی علی لاریجانی شدهاند هر چند که او مخالفان سفت و سختی در میان اصولگرایان هم دارد. غلامرضا مصباحی مقدم در این مورد گفته است: «لاریجانی نامزد انتخابات 1400 میشود. لاریجانی هم تجربه دارد،هم مدیریت درخشان. لاریجانی را تشویق کردم حزب تشکیل دهد.»
جعفرزاده از افراد نزدیک به لاریجانی در مصاحبهای گفته است: «آرای لاریجانی و حامیانش نه کمتر از این میشود و نه تعدادشان بیشتر میشود؛ به عبارت دیگر آقای لاریجانی به یک حد یقف رسیده است، کسانی که قبولش دارند که قبولش دارند، کسانی هم که قبول ندارند قبول ندارند؛ در هیچ کدام تغییر نظری صورت نخواهد گرفت. ضمن اینکه مجموعه اقتدارگراها نیز به احمدینژاد اعتماد ندارند و میدانند حرفهای او فارغ از ابعاد کارشناسی است. من هیچگاه این فرد را قبول نداشتم و از او خوشم نمیآمد. واقعا قلبم از بستنشینی به درد آمد هرچند این رفتار در او مسبوق به سابقه بود و پیش از این 11 روز بست نشست.
برخی مسئولان چه زمانی میخواهند بگویند آقای احمدینژاد یکی از افراد موثر در پدید آمدن وقایع سال 88 بوده است؟ کی میخواهند بگویند او بود که مردم را به جان هم انداخت؟ بگویند میخواهند باز بگذارند 8 سال از این ماجرا بگذرد و بگویند ما اینها را میدانستیم؟ اگر میدانستید چرا برخورد نکردید؟آقای لاریجانی هم با این تخریبها میزان رایش نه کم میشود و نه زیاد اما از همین امروز میگویم هم مجلس 98 و هم ریاستجمهوری 1400 اقبال بیشتر با اصلاحطلبان است چراکه هنوز اصولگرایان با مشکل پایگاه اجتماعی مواجه هستند. البته این مستلزم آن است که آقای روحانی تلاشش را بیشتر کند و وعدههای انتخاباتیاش را فراموش نکند. از این منظر هم مطالبه گریهایی وجود دارد. درست است که آقای روحانی میخواهد کشور را با یک جو آرام جلو ببرد اما به هر حال او شعارهایی مطرح کرده؛ آیا آن زمان که شعار میداده نمیدانسته که تحقق این وعدهها سخت است. روحانی باید یکسری اقدامات شجاعانه انجام دهد و رفاه اجتماعی رابالا ببرد.»
لاریجانی و دو انتخابات
حالا سوال اساسی این است که آیا علی لاریجانی به واقع نامزد انتخابات ریاستجمهوری و مجلس خواهد شد؟ پاسخ این سوال در مورد انتخابات مجلس حتما مثبت است. او حتی اگر بنا داشته باشد که نامزد انتخابات ریاستجمهوری هم بشود به خوبی این را میداند که راه پاستور از بهارستان میگذرد.
او باید رئیس مجلس بماند تا با پشتوانه بهتری بتواند نامزد ریاستجمهوری شود. ضمن اینکه ذات محافظهکار او به او این پیام را داده است که ریاست جمهوری 1400 چندان برای او گارانتی نشده است.پس او باید ریاست یک قوه را همچنان حفظ کند. علی لاریجانی در گفتمان و منش سیاسیاش بدون شک شخصیتی راستگراست که رفتار سیاسیاش شبیهترین است به حسن روحانی. او خود را با شرایط و گفتمان غالب این روزها تطبیق داده است. اما باید گفت که او در سیاست به نسبت حسن روحانی فاصله بیشتری با اصلاحطلبان دارد، در فرهنگ محافظهکارتر است و در سیاست خارجی نیز عقایدش به اصولگرایان نزدیکتر است.علی لاریجانی روزهای مهمی را پشتسر میگذارد. فعلا که همه به یاری او آمدهاند از حسن روحانی تا اصلاحطلبانی که او را برای روز مبادای خود کنار گذاشتهاند.
صادق زیباکلام: جهانگیری نباشد میشود از لاریجانی حمایت کرد
باوجودی که چندماه از انتخابات ریاستجمهوری سال 96 نمیگذرد، وقتی عرصه سیاسی کشور را رصد میکنیم، شاهد هستیم که سیاسیون زیادی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب درباره انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 صحبت میکنند، بهطوری که میتوان گفت هر دو جناح سیاسی تمرکز ویژهای روی تحرکات و اقدامات آقای لاریجانی دارند. سال 1384 یک مرتبه حضور آقای لاریجانی را در عرصه انتخابات ریاستجمهوری تجربه کردیم، اما آیا امروز علی لاریجانی همان علی لاریجانی 1384 است یا با یک علی لاریجانی متفاوتی به لحاظ فکر و بینش سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مواجه هستیم؟ از سال 1384 تا سال 1400 قریب 16 سال خواهد گذشت، آن هم در ایرانی که دچار قبض و بسطهای زیادی شده است. یعنی سپریشدن زمان در این 16 سال خیلی ساده و طبیعی نبود. 16 سال ایران مثل 16 سال نروژ، هند یا چین نگذشت، بلکه 16 سالی بود که تحولات و تغییرات خیلی زیادی در کشور به وجود آمد؛ نیروهای جدیدی در کشور متولد شدند، به علاوه جدا از داخل ایران، در خارج از کشور هم تغییر و تحولات خیلی مهمی اتفاق افتاد. طبیعی است که این تحولات روی علی لاریجانی هم مثل خیلی از ایرانیان و رجال، چهرهها و شخصیتهای ایرانی تاثیر گذاشته است و خیلی از آن باورهایش دچار تغییر و تحول شد.
من فکر میکنم این شاید بهنوعی شروع نزدیکشدن آقای علی لاریجانی به پایگاه اجتماعی عظیم اصلاحطلبان باشد. به هر حال همه میدانیم ریاستجمهوری در سال 1400 به اصولگرایان ختم نخواهد شد چون آقای روحانی در انتخابات امسال 24 میلیون رای آورد و توانست خیلی راحت مجموعه اصولگرایان جمعشده پشت سر آقای رئیسی را شکست دهد. این شکاف و فاصله بین 16 میلیون رای اصولگرایان و 24 میلیون رای اصلاحطلبان ظرف 4 سال آینده بیشتر و بیشتر خواهد شد چون اصولگرایان روی همان شعار آمریکاستیزی باقی خواهند ماند و سعی میکنند از دموکراسی و آزادی فاصله بگیرند. به عبارت بهتر بخت و اقبال اصولگرایان در انتخابات سال 1400 نسبت به انتخابات سال 1396 کاهش پیدا میکند، مگر اینکه یک اتفاقی بیفتد و آن اتفاق هم شکست یا عدم موفقیت جدی آقای روحانی در عرصه اقتصاد است. اگر این اتفاق بیفتد من هیچ بعید نمیبینم که احمدینژاد دیگری در سال 1400 رئیسجمهور ایران شود اما یقینا او علی لاریجانی نخواهد بود چون علی لاریجانی ظرف یک دهه گذشته بهخصوص بعد از 22 خرداد 88 داشت، بهشدت مورد بغض و کینه تندروها است، بنابراین به هیچ وجه اصولگرایان پشت علی لاریجانی اجماع نمیکنند.
شاید آقای لاریجانی و مشاورانش به این جمعبندی رسیدند که اگر همین طوری جلو بروند، رئیسجمهور 4 سال بعدی یا محمدجواد ظریف یا اسحاق جهانگیری میشود، بعد آن وقت باید یک دوره دیگر از قوه مجریه دور باشند. بنابراین آقای علی لاریجانی آرامآرام دارد شروع میکند. او خودش میداند که جناح رقیب اصلاحات خیلی پایگاه رای ندارد و ممکن است این مختصری رایی هم که دارد در چهارسال آینده کاهش پیدا کند، بنابراین تنها سبد رای جدی را در همان 24 میلیون رای آقای روحانی میبیند. حتی بعضا امیدوار است که موفقیت آقای روحانی خیلی زیاد نباشد، البته نه در آن حد که منجر به فاجعه شود و یک احمدینژاد دوم و مصیبت دیگری سال 1400 به کشور تحمیل شود. چون اگر آن سیل راه بیفتد، قطعا آقای علی لاریجانی را نیز با خود خواهد برد، بنابراین آقای علی لاریجانی میگوید من یک نامزد جدی برای انتخابات ریاستجمهوری 1400 هستم و نگاهش هم به سبد 24 میلیون رای اصلاحطلبان است.
آیا اصلاحطلبان حاضرند همچون روحانی در را روی علی لاریجانی باز کنند؟ میگویم پاسخ به این سوال هنوز زود است البته آقای علی لاریجانی دقالباب کرده است ولی معلوم نیست اصلاحطلبان در را روی او باز کنند. این را نباید فراموش کرد، فقط اصلاحطلب یا اصولگرا بودن ملاک حمایت از یک نامزد برای انتخابات ریاستجمهوری نیست، ملاک اصلی باید تواناییهای اجرایی او باشد. حقیقتش را بگویم تنها اصلاحطلب میانهرویی که توانمندیهایش را همانند علی لاریجانی میبینم فقط و فقط آقای اسحاق جهانگیری است. اگر آقای اسحاق جهانگیری نباشد از نظر توان اجرایی، من آقای علی لاریجانی را یک سروگردن بالاتر از مابقی نامزدهای اصلاحطلب همچون آقای موسویلاری، محمدرضا عارف و محمدجواد ظریف میدانم.
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی
روحانی، برجام را مدیون لاریجانی است
شناختی که از لاریجانی دارم، او یکی از ذخایر بزرگ انقلاب و نظام است. آقای لاریجانی شخصیتی منطقی، دانا، شایسته و بزرگ است و این ویژگیها را در نحوه مدیریتش بر مجلس نشان داد. کسی که اشرافیت بر همه موضوعات دارد و عادل و منصف است. این ویژگیها را ما در کمتر کسی میبینیم. اشرافیت او بر تقنین و قانونگذاری باعث شده با همه زوایای کشورداری آشنا باشد. لاریجانی نسبت به دلسوزان نظام اعم از اصلاحطلبان، اصولگرایان، یک نوع نگاه منصفانه دارد که ما این نوع نگاه منصفانه را در کمتر کسی میبینیم. من با همه این اوصاف فکر میکنم آقای لاریجانی یکی از بهترین گزینهها برای ریاستجمهوری است. البته کملطفی آقای احمدینژاد در مجلس نهم باعث شد، آقای لاریجانی از فضای انتخابات ریاستجمهوری فاصله بگیرد ولی قطعا یکی از گزینههای شایسته برای انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 خواهد بود. ارتباطش با رهبر معظم انقلاب، تعاملش با نمایندگان مجلس و دولت از جمله ویژگیهایی است که حکایت از آن میکند که او یکی از بهترین گزینهها برای قرار گرفتن در جایگاه ریاستجمهوری است.
برخی شاید بگویند آقای لاریجانی سال 1384 نیز در نهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری وارد شد و یک میلیون و 400 هزار رای آورد اما لاریجانی، لاریجانی سابق نیست. او امروز یک شخصیت سیاسی پخته، کارکشته و توانمند در حل مشکلات کشور است، پس گذشته برای امروز سند نمیشود.
اما آیا اصلاحطلبان حاضر میشوند همچون انتخابات ریاستجمهوری سالهای 92 و 96، در سال 1400 نیز پشت سر یک شخصیت از راست میانه قرار بگیرند؟ معتقدم تا زمانی که اصلاحات به هر دلیل نمیتواند جای خودش را در کشور باز کند، نیروهای این جریان مجبورند پشت سر یک نفر با پرچم دیگری قرار گیرند. آن فرد در سالهای 92 و 96 روحانی بود و سال 1400 امثال آقای لاریجانی هستند. یکی از ضعفهای بزرگ اصلاحطلبان عدم قدرت چانهزنی با ردههای بالای کشور است. این مشکل را کسی مثل آقای لاریجانی میتواند حل کند. اگر چنین رویکردی اصلاحطلبان پیش گرفتند به نظرم درست آسیبشناسی کردند و ضعفشان را خوب تشخیص دادند و الان دارند اقدام میکنند.
البته صحبتهایی هم مطرح میشود که آقای جهانگیری در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم وقتی به میدان آمد، در نگاه مردم خوب توانست از پس مناظرات برآید. بله، کسی منکر تواناییهای آقای جهانگیری نمیشود، اما خود آقای جهانگیری هم میداند آقای لاریجانی بهتر از او و با اشرافی بیشتر میتواند عمل کند.
اگر آقای لاریجانی رئیسجمهور شود، حتی بهتر از آقای روحانی میتواند فضای اصولگرایی و اصلاحطلبی را مدیریت کند چون من آقای لاریجانی را میشناسم و به او اعتقاد دارم. البته هنوز آقای لاریجانی در این عرصه نیامده و این حرفها حدس و گمان است. معتقدم کسی که میتواند 290 نماینده مجلس با افکار مختلف را مدیریت کند، قطعا کسی است که بسیار میتواند از این مسائل مفیدتر باشد. فقط کشورداری آقای لاریجانی را ببینیم، نظراتی که میدهد و مدیریتی که روی کارها انجام میدهد. آقای روحانی برجام را به نام خودش تمام کرد اما برجام را مدیون آقای لاریجانی است. اگر آقای لاریجانی خوب تعریف شود قطعا خیلی بهتر از آقای روحانی خواهد بود و خیلی از افرادی که اطراف آقای روحانی هستند بعدا لاریجانی را به آقای جهانگیری ترجیح خواهند داد. البته الان نمیتوانم بگویم همه اصلاحطلبان چنین رویکردی را دنبال میکنند ولی فکر کنم بهطور مشخص کارگزارانیها با اولویت بیشتر چنین رویکردی دارند.
نظر کاربران
فقط همین مونده بودکه لاریجانی وجهانگیری رییس جمهوربشن توروخداول کنیدبریداجازه بدیدکسی بیادکه دردمستضعف هارودرک کنه شماهامرفهان بی دردهستین که ۱۰روزباحقوق کارگری نمیتونین زندگی کنین
ایشان رای نخواهد آورد اگر هم بیاید
شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی مشت مشت خورد که دانه دانه
لطفا دیگه لاریجانی نه
تعریف و تمجید دروغ هم حدی دارد خخخخه
خخخخخخ از همین الان تبلیغات رو شروع کردن بسه ترو خدا بفکرمردم بیچاره باشین هرکی فقط بفکرقدرت ومقام خودشه والا
فقط احمدی نژاد حامی محرومان و مستضعفین
اقای لاریجانی شما برای کاندیدا شدن هزینه نکن رای نمیاری