روزنامه آسمان آبی نوشت: اعتراضات خیابانی به مهمترین موضوع سیاسی ایران تبدیل شده است. در این میان آنچه برای تمام جناحهای سیاسی، از جمله اصلاحطلبان، به مسئله تبدیل شده موضعگیری نسبت به این اعتراضات است.
روزنامه آسمان آبی نوشت: اعتراضات خیابانی به مهمترین موضوع سیاسی ایران تبدیل شده است. در این میان آنچه برای تمام جناحهای سیاسی، از جمله اصلاحطلبان، به مسئله تبدیل شده موضعگیری نسبت به این اعتراضات است.
درباره چگونگی موضعگیری اصلاحطلبان در قبال وقایع اخیر، با دکتر مجید فراهانی، عضو شورای شهر تهران و رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، گفتوگو کردهایم. در ادامه متن تفصیلی این مصاحبه را از نظر میگذرانید.
وقایعی که در برخی از شهرها در حال بروز است، چه زمینههایی داشته و شما علل وقوع آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
مسائلی که با آن مواجهایم نشاندهنده مطالبه لایههای زیرین اجتماعی است که صرفنظر از وسعت و تعداد مشارکتکنندگان در این وقایع، مهم این است که در شرایط فعلی کشور، بهخصوص در بعد مسائل اقتصادی در طبقاتی از مردم نارضایتی وجود دارد و این نارضایتی ابعادی مثل اعتراض به بیکاری و تورم و کاهش قدرت خرید را دربرمیگیرد. امروز اعتماد و امید مشارکتکنندگان در این حوادث برای حل مسالمتآمیز وضعیت از بین رفته است. مسئله مهم این است: هرقدر ما به سمت مردمسالار کردن همه ابعاد و ارکان ساخت قدرت، یعنی دستگاههای اجرایی و تقنینی و قضایی، پیش برویم این موضوع در رأی مردم و مطالبات مسالمتآمیز آنها تاثیر میگذارد. اتفاقات اخیر بیانگر این است که بخشی از مردم اساسا از صندوق رأی نومید شدهاند.
این موضوع باید تحلیل شود؛ به نظر من این اتفاقات، پسلرزههایی بودند که باید جدی گرفته شوند. اگر فکری به حال گسل اقتصادی موجود نشود این گسل میتواند گسلهای دیگر جامعه ما را نیز فعال کند. هر چند آسیب رساندن به اموال عمومی موضوعی غیرقابل پذیرش است و اساسا این نوع آسیبرسانیها دودش به چشم خود مردم میرود، اما به نظر من این حوادث باید بهعنوان یک میزانالحراره قلمداد شده و در باب آن تحلیل و چارهاندیشی شود. بحث دیگر این است که حق اعتراض آزاد و مسالمتآمیز در جامعه ما باید به رسمیت شناخته شود. در قانون اساسی، تجمعات بدون حمل سلاح آزاد است و مردم میتوانند دیدگاههای خود را بیان کنند. متأسفانه وقتی این حق به رسمیت شناخته نشود و چنانکه در سالهای گذشته اعمال شده، محدودیتهایی برای آن گذاشته شود، در نهایت به این شکل انفجاری خود را نشان میدهد.
شما بهعنوان عضو شورای شهر، در این زمینه چه کارهایی انجام دادهاید؟
ما از منظر شورای شهر تلاش میکنیم با هماهنگی با وزارت کشور پارکی را به این تجمعات مسالمتآمیز اختصاص دهیم که فعلا نیز پارک لاله مدنظر ماست. اگر وزارت کشور از شهردار تهران درخواست کند و نامهای بزند، ما در شورای شهر این آمادگی را داریم که یکی از پارکهای مرکزی تهران را به تجمعات اینچنینی اختصاص دهیم تا مردم با هر دیدگاه و نظری بتوانند بهطور آزادانه مطالبات خود را بیان کنند و امنیت نیز برقرار باشد. طبیعی است که در چنین تجمعاتی، نه آسیبی به اموال عمومی میرسد و نه در حملونقل عمومی خللی وارد میشود. این نکته بسیار مهمی است. فرض کنید در یکی از این تجمعات که در خیابانی مثل انقلاب برگزار شده اگر یکی از ساکنان مشکل یا بیماری خاصی داشته باشد و نیاز باشد بهسرعت به بیمارستان منتقل شود، بسته بودن خیابان چه فجایعی میتواند به بار بیاورد و چه آسیبهایی ممکن است به مردم وارد شود. به همین دلیل لازم است از این حیث این نوع تجمعات را محترم بشماریم و بدترین رفتار این است که برخورد خشن یا قهرآمیز داشته باشیم یا این اعلام نظرات را به خارج از کشور منسوب کرده یا بهعنوان تئوری توطئه به آن نگاه کنیم. باید چارهاندیشی شود،
گفتوگوی ملی شکل بگیرد و بهخصوص در سطوح بالای حاکمیت به استفاده از روشهای دموکراتیک مردمسالار فکر شود تا نیاز به چنین روشهایی منتفی شود. به نظر میرسد راه آن هم دموکراتیک کردن ساخت قدرت و همه عوامل آن است.
در این میان، اشخاص و احزاب اصلاحطلب چه موضعگیریهایی باید داشته باشند؟ زیرا به نظر میرسد در حال حاضر، معترضان خیلی اصلاحطلبان را ملجأ و پناهگاه خود نمیبینند و به نوعی در شعارهای خود از آنها نیز عبور کردهاند.
به نظرم شخصیتهای اصلاحطلب باید بنا بر اقتضائات اصلاحطلب بودن خود، در دو جبهه، دو کار مهم انجام دهند: یک، سعی کنند با جریانات اصولگرا و ساخت سخت قدرت وارد گفتوگو شوند، تحلیل خود را مطرح کنند و به منصه ظهور برسانند و ساخت سخت غیراصلاحطلب را قانع کنند که راه نجات کشور در این است که بتوانیم فضای گفتوگوی مسالمتآمیز را نه در سطح قدرت بلکه در سطح جامعه گسترش دهیم تا همه اقشار اجتماعی احساس کنند نمایندگانی از خود در ارکان قدرت، در مجلس، در دولت و در حاکمیت دارند. وقتی به این شرایط برسیم، طبیعی است که نیاز به استفاده از روشهایی غیر از این، از سوی هر گروه و جریانی منتفی میشود. کار دوم، گفتوگو و ارتباط با بدنه اجتماعی ساختارشکنی است که چنین روشهایی را ترویج میکند.
اصلاحطلبان باید تلاش کنند با گفتوگو و برگزاری ایونتها و استفاده از رسانههای مختلف، آن بافت و ساختار را نیز قانع کنند که راه نجات کشور، اصلاحات و اقدامات مسالمتآمیز است و برخوردهای خشونتآمیز و آسیب رساندن به اموال عمومی صرفا توسعه کشور را عقب میاندازد و تجربیات تاریخی موجود و تجربه کشورهایی مثل سوریه را مطرح کنند. در واقع، بافت اصلاحطلب باید سعی کند پلی باشد بین دو جریانی که در جامعه و در دو سو قرار گرفتهاند. اگر بتواند نقش این محور مواصلاتی را بازی کند، جامعه به سمت ثبات و آرامش پیش میرود، اما اگر نتواند این کار را انجام دهد، ممکن است خداینکرده در دور باطل خشونت و سرکوب بیفتیم.
به نظر شما اصلاحطلبان نباید همدلانهتر با معترضان برخورد کنند؟ با توجه به حمایت اصلاحطلبان از دولت، این تلقی در مردم ایجاد شده است که اصلاحطلبان هم در مقابل آنها قرار دارند.
اصلاحطلبان یک طیف هستند؛ مثلا در صحبتهای من شما حرف غیرهمدلانهای دیدید؟ من خودم را اصلاحطلب میدانم، اما سعی میکنم رفتارم با معترضان همدلانه باشد.
اینکه آنها را ساختارشکن بدانیم، همدلانه است؟
خودشان هم این را که ساختارشکن هستند منتفی نمیدانند و به هر حال یا به ساختارها نقد دارند یا آنها را قبول ندارند و این حرف توهینی به آنها نیست و چنین چیزی را با فریاد در خیابانها میگویند. بنابراین در اصلاحطلبان هم دیدگاههای مختلفی وجود دارد و هیچ نظر خاصی نظر کل جریان اصلاحطلبی به شمار نمیآید.
به نظر شما، با توجه اعتراضات پیشآمده، این تلقی درست است که مردم به اصلاحطلبان هم بدبین شدهاند؟
اصلاحطلبان از این دفاع میکنند که تغییر در جامعه باید به روش مدنی و تدریجی اتفاق بیفتد، باید با روشهای شناختهشده در دنیا پیگیری شود، با تکیه بر صندوق رأی و کمهزینه صورت بگیرد. اینها اعتقادات اصلاحطلبان است. بنابراین کسانی که با خیابانیکردن اصلاح جامعه، آسیبرسانی به اموال عمومی و ایجاد خشونت در خیابان، تحریک طرف مقابل به خشونت متقابل و افتادن در تسلسل خشونت وارد عرصه میشوند، طبیعی است که با تفکر اصلاحطلبی بیگانه هستند. به همین دلیل راه درست، پیشگیری از چنین حوادثی است.
مهمترین کار این است که ما مخاطرات پیش رو و پیشزمینههای وقوع چنین حوادثی را بهدقت موشکافی کنیم و با تحلیل ریسک و مخاطرات پاسخهایی مدنی، و نه امنیتی، ارائه بدهیم. ما باید با توجه به این پاسخها تغییراتی را در ساخت سیاسی ایجاد کنیم که چنین برخوردهایی امکانپذیر نباشد.
در پایان اگر نکته خاصی هست، بفرمایید.
پیشنهاد مشخصم به دولت است؛ از مهمترین کارهایی که دولت باید انجام میداد و تاکنون انجام نداده، تشکیل اتاق فکرهایی در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی با حضور همه دیدگاههاست. ما ندیدم دولت چنین کاری انجام بدهد و چنین جلساتی تشکیل نشده است. اگر جلساتی بود و نمایندههایی از طیفهای مختلف، به موشکافی وقایع مختلف میپرداختند، اساسا برای پیشگیری از چنین مخاطراتی به دولت کمک میکردند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
به نظرمن اولین کاری که باید انجام بگیرد. پایین آوردن حقوق مدیران و وزیران ونماینده گان مجلس است.باید حقوقشان زیر ده میلیون باشد وتازه بازم درد یه بازنشسته را نمیفهمند
ابراهیم۱۱
والا اصطلاح طلبان عقده ترین سیاسیون این مملکتن که
سیاستهای این مملکتو در تاریکی فرو بردن .
و تا زمانی ساختار شفاف و انلاین شیشه ای تشکیل نشود و همه چی در دسترس عموم مردم نباشد
بدون نام
خداوند کسانی راکه به این انقلاب وکشور خیانت نموده اند رارسوا کند که سبب این ناامنی وگرانی شده اند اگرمسولین وظایف خودرا درست انجام دهند وازافراط واختلاس و...کوتاه بیایند این ملت صبور خود مشکلات رامدیریت میکنند این مسولین بی کیفیت هستند که شرایط این چنینی رافراهم میکنند وسبب سنگ اندازی آمریکای جنایت کار واسرایل کودک کش میشوند
نظر کاربران
مردم بیچاره دیگه طاقت این تفاسیر رو ندارن
به نظرمن اولین کاری که باید انجام بگیرد. پایین آوردن حقوق مدیران و وزیران ونماینده گان مجلس است.باید حقوقشان زیر ده میلیون باشد وتازه بازم درد یه بازنشسته را نمیفهمند
والا اصطلاح طلبان عقده ترین سیاسیون این مملکتن که
سیاستهای این مملکتو در تاریکی فرو بردن .
و تا زمانی ساختار شفاف و انلاین شیشه ای تشکیل نشود و همه چی در دسترس عموم مردم نباشد
خداوند کسانی راکه به این انقلاب وکشور خیانت نموده اند رارسوا کند که سبب این ناامنی وگرانی شده اند اگرمسولین وظایف خودرا درست انجام دهند وازافراط واختلاس و...کوتاه بیایند این ملت صبور خود مشکلات رامدیریت میکنند این مسولین بی کیفیت هستند که شرایط این چنینی رافراهم میکنند وسبب سنگ اندازی آمریکای جنایت کار واسرایل کودک کش میشوند