چرا معذرت خواهی نمیکنیم؟ چون ایرادی نداریم؟
چرا معذرت خواهی نمیکنیم؟ این سوال مهمی است که سالها از طرح آن میگذرد، اما به جوابی که بتوان در آن به نتیجه عملی دست یافت نرسیدهایم. برای رسیدن به پاسخ باید یک موج راه بیفتد. نخستین موجها نیز باید توسط رسانهها ایجاد شود.
برهمین اساس لازم است روانشناسها، جامعهشناسها، معلمها، ورزشکارها، استادان دانشگاه و... دور هم جمع شوند و این موضوع را که بسیار حائز اهمیت است مورد بررسی علمی قرار دهند. در قانون و حتی در دین داریم که ذرهای خیر باعث خیر و ذرهای شر باعث شر میشود، بنابراین باید با منطق سراغ بیمنطقی رفت. به قول افلاطون اگر کسی بخواهد فلسفه را رد کند باید فلسفه بداند، بنابراین لازم است قشرهای مختلف جامعه با هم به بحث و تبادل نظر بپردازند و به جوابهایی درباره اینکه چرا از هم معذرت خواهی نمیکنیم برسیم. بعد از رسیدن به پاسخ است که میتوان وارد گام بعدی یعنی نهادهای آموزشی شد. آموزش معذرتخواهی از زمان مهدکودک تا دانشگاه باید ادامه داشته باشد، اما متاسفانه در حال حاضر میبینید که در این مسیر با فاجعه روبهرو هستیم.
اگر فرهنگ معذرتخواهی در جامعه جا بیفتد و در سخنرانیها به این موضوع پرداخته شود و در بحثهای اجتماعی برای خودش جایی باز کند در این صورت است که روح، آمادگی تلطیفشدن را خواهدداشت و برای مردم و برای همدیگر حق قائل خواهیم شد. در این زمان است که هر فرد بهدنبال روشهایی در رفتار و کردار خود میگردد که کمتر مجبور شود عذرخواهی کند. درحالحاضر ما با جامعهای روبهرو هستیم که قلدرمنشانه است. همه ما میدانیم که معذرتخواهی خوب است و در پس زمینه ناخودآگاهمان متوجه این موضوع هستیم، اما نمیخواهیم معذرتخواهی کنیم که به آموزش ما برمیگردد. آموزش ادب در کشورهای مختلف متفاوت است.
خطا بیخطا
یک جمله دو کلمهای است؛ بیان کردنش هم اصلا سخت نیست، اما بهندرت بهزبان میآید؛ یکی از مشکلات جامعه ایران نبود فرهنگ عذرخواهی است و این مسئله نهتنها در آدمهای معروف، سلبریتیها و سیاستمداران بلکه در مردم عادی هم وجود دارد. در یک کلام گفتن «معذرت میخواهم» برای ما ایرانیها سخت است و به جایش ساعتها اشتباهاتمان را توجیه میکنیم و هر توضیحی میدهیم که عذرخواهی نکنیم. در نگاه کلی جامعه، معذرتنخواستن کسانی که در هر حوزهای مشهور یا محبوب هستند، تاثیر منفی زیادی در جامعه میگذارد. بیاعتمادی اجتماعی و بدبینشدن مردم نسبت به مسئولان و نسبت به هم را میتوان جزو بدترین تبعات نبود فرهنگ معذرتخواهی بهحساب آورد.
عذرخواهی در ادبیات سیاسی ایران
معذرت نخواستن در عرصه سیاست تاثیر منفیاش در جامعه بهمراتب بیشتر است. جدا از تبعاتی که خود اشتباه میتواند داشته باشد، مردم را متحمل بار روانی مضاعفی میکند. فرهنگ عذرخواهی در عرصه سیاست ایران سابقه زیادی ندارد و موارد انگشتشماری را میتوان پیدا کرد که یک مسئول بابت اشتباهی که کرده است از مردم عذرخواهی کند یا اینکه استعفا بدهد، اما این قضیه در بسیاری از کشورهای دنیا امری رایج است.
مسئولیت اجتماعی در برابر افکار عمومی
عذرخواهی تبعات اشتباه را کم نمیکند ولی دستکم انتقادات را نرمتر میکند.از تازهترین نمونههای آن، میتوانیم استعفای محمود غیبی، مدیر سازمان دانشآموزی هرمزگان در پی حادثه واژگونی مرگبار اتوبوس حامل دانشآموزان هرمزگان در شهرستان داراب یا حتی همین عذرخواهی اخیر محمدرضا حیاتی،گوینده خبر به دلیل آن گاف مشهور «به سفر، قطر کرد» را به یاد بیاوریم.شاید مهمترین نمونه سالهای اخیر هم اقدام محسن پورسیدآقایی، مدیرعامل پیشین شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران بود که با حضور در بخش خبری ساعت ۲۱ شبکه اول سیما و در مقابل چشم همه مخاطبان روی آنتن زنده، ضمن عذرخواهی بابت برخورد مرگبار دوقطار مسافربری در ایستگاه هفتخوان سمنان و جان باختن بیش از ۴۰ نفر از هموطنانمان، استعفا کرد و وزیر راه و شهرسازی نیز در پاسخ به استعفای او ضمن پذیرش استعفا، این اقدام را نشاندهنده «حس مسئولیت اجتماعی در برابر افکار عمومی» خواند و در پایان نامه خود نیز به مدیر مستعفیاش اطمینان داد که یاد و خاطره نیک او همواره در اذهان همه باقی خواهدماند.
مردم فراموش نمیکنند
عذرخواهی نکردن همیشه در ذهن جامعه باقی میماند؛ هیچکس روزهای آخر دیماه 95 را از یاد نمیبرد وقتی که ساختمان پلاسکو، نماد آسمانخراش مدرن ایران با ارتفاع ۴۲متر دچار آتشسوزی شد و فروریخت حادثهای که برای جامعه بسیار دردناک بود؛ عملیات نجات و آواربرداری ۹ روز زمان برد و ۱۶ آتشنشان فداکار طی این حادثه به شهادت رسیدند و درنهایت متاسفانه هیچ مسئولی خود را مسئول حادثه ندانست و کسی هم از این بابت از مردم عذرخواهی نکرد.
مراقب روان اجتماعی ایرانی باشیم
سال 75 وقتی یک فرد خطایی میکرد( در مقام استاد، دانشجو، نماینده مجلس، مدیر یک کمپانی و...) تاثیرات و تاوانهای محدود خودش را داشت و معذرتخواهی نکردن بهمراتب تبعات کمتری داشت؛ ولی الان در سال 96 قصه فرق کردهاست. یک خطا میتواند آخرین خطای هر فرد باشد چراکه ناگهان دهها میلیون نفر خطا کار را میبینندو از کارش مطلع میشوند. به عبارتی باوجود توسعه ارتباطات و شبکههای مجازی دیگر کسی فرصت توجیه و دفاع از خود ندارد و اگر بخواهد از یک معذرتخواهی ساده سرباز بزند، زندگی برایش سخت میشود. سحر قریشی سر یک کلمه منقلبشدن، لج میلیونها نفر را درآورد.
فرهنگ عذرخواهی نه فقط بین مسئولان و افراد مشهور بلکه بین مردم عادی هم رواج چندانی ندارد. قطعا همه ما شاهد چنین رفتارهایی بودهایم و هستیم اما واقعا چرا گفتن جملهای دو کلمهای «معذرت میخوام» آنقدر برای ما ایرانیها سخت شدهاست؟ یعقوب موسوی، جامعهشناسی است که درباره این موضوع میگویداعتراف به اشتباه، یک موضوع شخصی است که الزامات خاص خودش را دارد. یعنی فرد باید در درجه اول مسئولیت اعمال و کنشهای خود را بپذیرد.
با یک جمله کوتاه میتوانید آبی روی آتش بریزید
معذرت میخواهم
آزاده باقری: در حال گذر از خیابان، ناگهان ماشینی بهشکل خطرناک از کنار شما عبور میکند، در پیادهرو در حال حرکت هستید، ناگهان یک موتورسوار از پشت بهطرز خطرناکی میگذرد، در حال عبور از یک کوچه یک نفر به شما تنه میزند، در بانک نوبت شماست، اما یک نفر بدون توجه به اعلام شمارهتان این حق را از شما میگیرد، در حال رانندگی، یک خودرو از فرعی بهشکل خلاف میپیچد و به بوق ممتد شما توجهی نمیکند، در مترو میخواهید روی صندلی بنشینید شما را هل میدهند تا خودشان بنشینند، ظرف موردعلاقهتان از دست یکی از نزدیکانتان میافتد و میشکند، ظرف شیر روی فرش دلخواهتان از دست فرزند دوستان میریزد، کسی در یک فضای بسته سیگارش را روشن میکند و به سرفههای شما بیتوجه است و... در طول روز ممکن است بارها و بارها از این دست اتفاقات برای شما رخ دهد و توقعتان از کسی که این اتفاقات را باعث میشود این است که عذرخواهی کند، اما بهطور معمول میبینید که خبری از این جمله ساده نیست و بسیاری بهجای عذرخواهی بابت اشتباهاتشان یا آن را توجیه میکنند یا فحاشی! که درنهایت، نتیجهای جز بحث و جدل، ناراحتی و دلخوری و... در پی نخواهد داشت.
عدهای بر این تصور هستند که اگر عذرخواهی کنند یعنی کم آوردهاند، غرورشان لکهدار شده، زیر بار حرف زور رفته، شکسته خوردهاند و... درصورتیکه در بسیاری از کشورهای دنیا کسانی که دست به عذرخواهی زدهاند ارزششان در نگاه جامعه چندبرابر افزایش پیدا کرده است. محمد 35ساله بوده و 10سال است که در بازار تهران کار میکند و وقتی از او درباره عذرخواهیکردن میپرسیم، میگوید: «مردم طوری با هم برخورد میکنند انگار از هم طلب دارند. همه فکر میکنند اگر کمی کوتاه بیایند سرشان کلاه رفته است.
خودمان را مقصر ندانیم، خبری هم از عذرخواهی نیست
معصومه یک زن ۵۸ساله و صاحب دو فرزند دختر است. وقتی از او درباره جمله «معذرت میخواهم» سوال میکنیم میگوید: «همیشه در بین ما باب شده است که کوچکتر از بزرگتر عذرخواهی کند؛ برای همین، کسی توقع ندارد مثلا همسر من حتی اگر اشتباهی هم کرده باشد از دخترم عذر بخواهد. شاید با هم سر موضوعی که من یا پدرشان مقصر است دعوا نکنیم یا واژه معذرتخواهی را به کار نبریم، اما درنهایت، اگر متوجه اشتباهمان شویم سعی میکنیم در رفتارمان آن اشتباه را جبران کنیم. دخترهایم هم همینطور هستند، مگر آنکه مثلا من از یک کارشان ناراحت شوم و به آنها بیاعتنایی کنم دیگر دلشان طاقت نمیآورد و تا از دلم درنیاورند من را رها نمیکنند، اما وقتی کسی از خانواده ما متوجه اشتباهش نباشد، خبری هم از عذرخواهی نه در عمل و نه در گفتار وجود ندارد که بالاخره دلخوریها و کدورتها از همینجا نشئت میگیرد.»
عذرخواهی بار روانی مثبت دارد
محمدحسین، دانشجوی رشته علوم سیاسی است و درباره فرهنگ عذرخواهی دربین آدمها میگوید: «در کشوری که فرهنگ عذرخواهی درونی شده است و کسی دلیلی برای فرار از بار مسئولیت کارهایش نمیبیند، اما در کشور ما، همه از همان کودکی بهدنبال راههای شانه خالیکردن از زیر بار مسئولیت کارهایشان هستند و هر کسی هم بیشتر از زیر بار مسئولیت اشتباهاتش فرار کند، از دیدگاه دیگران زرنگتر جلوه میکند!
اوضاع اقتصادی بهتر شود عذرخواهی هم روال خواهد شد
در چنینی شرایطی که عذرخواهی به حلقه مفقوده فرهنگ کشورمان تبدیل شده است، نهادهایی مانند آموزشوپرورش و رسانه بهویژه رسانه ملی میتوانند در این زمینه فرهنگسازی کنند تا عذرخواهی بهعنوان یک ارزش در جامعه مطرح شود و مردم بهدنبال فرار از آن نباشند. زهره، دانشجوی ارشد ادبیات، با تاکید به این موضوع میگوید: «همین چند وقت پیش بود که رامبد جوان بهدلیل توهینی که به صفر کشکولی کرد، در رسانه ملی رسما از او عذرخواهی کرد.
وقتی عذرخواهی جواهری نایاب میشود
آقای شاهرخی 25 سال است که راننده تاکسی است و وقتی از او درباره عذرخواهیکردن سوال میکنیم میخندد و میگوید: «در این خیابانهای شلوغ، پر از رفتوآمد، ترافیک و آلوده همین که سر هم را نمیبریم، باید خدا را شکر کنیم. دیگر اعصابی باقی نمانده که بخواهیم بابت اشتباهاتمان هم عذرخواهی کنیم. خودم بعضی وقتها اشتباه پیچیدهام یا اشتباه جلوی من پیچیدهاند. گرما، سرما و آلودگی روی اعصاب بسیار تاثیر دارد. بعضی وقتها واقعا دعوا سر همین اشتباه پیچیدنها به قفل فرمان و زد و خورد هم میرسد، درصورتیکه واقعا با یک عذرخواهی میتواند همهچیز تمام شود، اما این عذرخواهی بااینحال و روزی که ما در آن گرفتاریم و بیپولیها و... مانند یک جواهر گرانبها نایاب شده است.»
بابت هر چیزی که نمیشود عذرخواهی کرد
نازنین کارمند بانک است و هشتسال سابقه کار دارد و درباره نحوه برخوردش و فرهنگ عذرخواهی میگوید: «بعضی وقتها توقعات باعث کدورت میشود؛ مثلا از ما توقع دارند سریع کار را پیش ببریم و بابت تاخیرها عذرخواهی کنیم، درصورتیکه اگر همین آدمهای عجول یک ساعت به جای ما بنشینند متوجه خواهند شد کار ما بسیار حساس است و هر اشتباهی اتفاق بیفتد باید بابت آن جواب پس بدهیم. فرهنگ عذرخواهیکردن بهدرستی در کشورهای پیشرفته جا افتاده است.
نظر کاربران
چون شعورنداریم
غدیم
مغروریم
: