دختری که در زلزله البرز جانش را از دست داد
روزنامه شهروند با «محمد سمایی» عموی حنانه ۱۰ساله که در زلزله اخیر در البرز جان خود را از دست داد مصاحبه کرده است. حنانه ساکن کردان بوده است.
روزنامه شهروند با «محمد سمایی» عموی حنانه ۱۰ساله که در زلزله اخیر در البرز جان خود را از دست داد مصاحبه کرده است. حنانه ساکن کردان بوده است.
این گفت و گو را می خوانید:
حدود ١٠ سال. کلاس پنجم دبستان بود.
حنانه دومین فرزند برادرم بود. آنها یک پسر به نام محمد دارند که حدودا ١٦ ساله است. حنانه دومین فرزند آنها بود و یک پسر ٥ ساله هم به نام محمدحسین دارند.
برادرم برای من تعریف کرد؛ همه خانواده در پذیرایی منزل نشسته بودند که زلزله آمد. آنها با عجله از ساختمان خارج شدند. خانه آنها ویلایی است و به اندازه ٥ پله با سطح حیاط فاصله دارد. برادرم سعید با همه اعضای خانوادهاش از پلهها به سرعت پایین آمدند. همان موقع حنانه شروع به جیغ و فریاد میکند. برادرم به تصور اینکه ترسیده است، سعی میکند او را آرام کند و به حنانه میگوید: «نترس بابا، چیزی نیست. زلزله بود که تمام شد.» بعد از چند دقیقه سعید به داخل خانه میرود تا لباس گرم بیاورد. چون هوای کردان خیلی سرد است. سعید وقتی به حیاط برمیگردد، میبیند که حنانه بیحال شده و مادرش او را در آغوش گرفته است. سعید چندبار او را صدا میزند، تکانش میدهد، اما حنانه هیچ واکنشی نشان نمیدهد.
حنانه فکش قفل شده بود. برادرم سریع او را با ماشین به درمانگاه کردان میبرد. اقدامات اولیه برای او انجام میشود و او را با آمبولانس به بیمارستان هشتگرد منتقل میکنند. تیم درمانی آنجا نیم ساعتی روی او کار میکنند و اقدامات احیا را انجام میدهند، اما حنانه دیگر برنگشت و همانجا پزشکان اعلام کردند که او فوت کرده است.
به ما گفتند مرگ او بر اثر شوک و استرس بوده است. جنازه برای نمونهبرداری در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت. البته ما با این موضوع موافق نبودیم، اما با توجه به سن کم حنانه براساس قانون باید پزشکی قانونی به این موضوع ورود کند تا علت دقیق مرگ مشخص شود.
نه؛ پیکر حنانه را بعد از نمونهبرداری به ما تحویل دادند. گواهی فوت و جواز دفن هم صادر شد. پنجشنبه هم مراسم تشییع جنازه و دفن را انجام دادیم. او را تشییع کردیم و به خاک سپردیم. مراسم ختم هم روز شنبه در مسجد جامع کردان برگزار میشود. جمعیت زیادی هم برای مراسم تشییع جنازه آمده بودند. حالا نه اینکه چون برادرزاده من بود، اما واقعیت این است که همه ساکنان کردان از این حادثه شوکه و ناراحت شدند. همان چهارشنبهشب تقریبا همه ساکنان کردان از این ماجرای تلخ باخبر شدند و برای عرض تسلیت به خانه برادرم رفتند. خب، به هرحال حادثه ناگوار و ناگهانی بود، بیاغراق مردم کردان شب یلدای غمگینی را سپری کردند. ما که خودمان اصلا حال و روز خوبی نداریم. هنوز برادرم در شوک این اتفاق است. همسر برادرم هم بیتابی میکند.
نه؛ این بچه سالم بود. حتی کادر درمانی بیمارستان هم این سوالات را از ما پرسیدند، اما نه سابقه تشنج داشت و نه بیماری خاصی.
هیچکدام از اینها برای حنانه و خانوادهاش پیش نیامده بود. حنانه کمی ظریف و حساس بود، اما خیلی از دخترها اینگونه هستند. به هرحال این رفتار ظرافتهای دخترانه است، اما تفاوت یا رفتاری که او را نسبت به بقیه دخترهای همسنوسالش شاخص و متمایز کند در او وجود نداشت. همین مسأله هم باعث تعجب است. او دختر سالمی بود و هیچ سابقهای هم از این بیماریها نداشت. پزشکان به ما گفتند که او دچار شوک شدیدی شده است.
تا جایی که به من اطلاع دادهاند، در زلزله چهارشنبهشب به هیچکس در کردان آسیبی وارد نشده است. هیچ مصدوم یا تلفاتی نداشته و جایی هم خراب نشده است. من رئیس شورای کردان هستم، به هرحال اگر آسیب مالی هم به بار میآمد، من از آن مطلع میشدم.
نظر کاربران
آخی عزیزم .خدا رحمتش کنه و به خانواده ی محترمش هم صبر عطا کنه . احتمالا از ترس و وحشت سکته کردن .