چرا رفتارهای احمدی نژاد تعجب برانگیز نیست؟
رویداد ۲۴ نوشت: یکی از تأملبرانگیزترین حالاتی که در دوران زندگی برای افراد مختلف، تجربه میشود حالتی است که با اشخاصی مواجه میشوند که بهصورت صریح و علنی، ادعاهایی را در مورد خود مطرح میکنند که هیچگونه سنخیتی با آن نداشته و ندارند و در ادامه، دیگران را به عناوینی متهم میکنند که در حقیقت،این اتهامات به آنها نچسبیده و با واقعیت، فرسنگها فاصله دارد.
رویداد ۲۴ نوشت: یکی از تأملبرانگیزترین حالاتی که در دوران زندگی برای افراد مختلف، تجربه میشود حالتی است که با اشخاصی مواجه میشوند که بهصورت صریح و علنی، ادعاهایی را در مورد خود مطرح میکنند که هیچگونه سنخیتی با آن نداشته و ندارند و در ادامه، دیگران را به عناوینی متهم میکنند که در حقیقت،این اتهامات به آنها نچسبیده و با واقعیت، فرسنگها فاصله دارد.
اشخاصی که بهطور مثال، ادعای بصیرت میکنند ولی ذرهای از جامعنگری و دوراندیشی در وجود آنان، یافت نمیشود و درعینحال، فریاد خطابه شدیداللحن آنان برای بیبصیرت خواندن دیگران، گوش عالم را کر کرده است، یا دم از عدالت و برقراری جامعه عدالت محور میزنند و عدل و داد را در وجود خویش معنا میکنند؛ درحالیکه حضور آنان در مناصب، اولین نشانه برای عدم وجود عدالت در جامعه است و بهرهگیری از تریبونهای بیتالمال برای حمله به مخالفان نیز نشانهای دیگر، و یا آنکه خود را انقلابیترین افراد موجود در جهان میدانند و مکرراً آرمانهای انقلاب و شعارهای آن را یادآوری میکنند ولی نتیجه عملکرد آنان، موجب وارد آمدن بیشترین لطمات به انقلاب و خروج آن از ریل اصلی میشود؛ درحالیکه مخالفان نکتهبین و دلسوز آنان با کوله باری از تجربه و تخصص، دوران محکومیت خود را به جرم اقدام برای براندازی انقلاب سپری میکنند.
محمود احمدینژاد را سالهاست که میشناسیم. همان فردی که همان دیروز، دیروز و امروز و فردایش را تشریح کردیم ولی اصولگرایان، او را به نحو دیگری به خورد ما دادند و ما را متهم به بیبصیرتی کردند. همان فردی که گفتند اطاعت از او، اطاعت از خدا است و امام زمان(عج) برای پیروزی او در انتخابات، دعا کرده است، همان شخصی که گفتند سراسر وجودش، عدالتخواهی است و تخصصش، مناظره با رقبا و «ناک اوت» کردن آنها. همانکه گفتند مفسدان از شنیدن نامش، لرزه به اندامشان میافتد و محرومان از ساده زیستیاش خشنود میشوند. همان فردی که گفتند قطار انقلاب را به ریل اصلی خود بازگردانده و دست رانتخواران و زیاده خواهان را قطع کرده است. همانکه به ما گفتند همگان از فعالیت زیاد و خستگیناپذیرش، انگشت حیرت به دهان بردهاند و باید برای افزایش توان و تحمل دولتمردانش، دست به دعا برداشت، همانکه گفتند برخی از بزرگان، حاضرند عبادت تمامی عمر خویش را با یک دعای فرج او در سازمان ملل، معامله کنند، و همانکه گفتند اگر قرار بود پیامبر دیگری بر زمین ظهور یابد حتماً اولویت خداوند برای معرفی بود.
احمدینژاد را سالهاست که میشناسیم، از همان زمان که هزینههای هیئت عزاداری تهران، توسط شهرداری تأمین شد، از همان زمان که دین و علائم مذهبی و دینی، ابزار رأی آوری در انتخابات شد، از همان زمان که آب بر آسیاب تفرقه و تشتت در کشور ریخته شد، از همان زمان که به بزرگان کشور و امثال آیتالله هاشمی رفسنجانیها که از ماهیت احمدینژاد آگاه بودند هتاکی شد، از همان زمان که برای پیشبرد اهداف گروهی و منافع شخصی، توپخانههای هتاکی به سمت جماران نشانه رفت، از همان زمان که دروغ، نقل محافل سیاسی کشور شد، از همان زمان که ارزش آبروی افراد در مجامع عمومی و تریبونهای رسمی، کمتر از عطسه بز شد، و از همان زمان که حفظ صندلی قدرت، تمام هموغم افراد شد تا جائیکه حاضر شدند برای پیروزی در انتخابات، تصویر همسر رقیب خویش را با دروغگویی و خلافگویی منتشر کنند.
آری احمدینژاد را شناختیم؛ آنهم با بصیرت و آیندهنگری نافذ، اما اصولگرایانی که با بیبصیرتی تمام، روزی از هتاکی به ارکان نظام و بزرگانی همچون آیتالله هاشمی رفسنجانی در پوست خود نمیگنجیدند، همانها که به مخالفینش، برچسب فتنهگری میچسباندند، همانها که او را ذوب در ولایت میدیدند، همانها که منتظر افشاگریهایش بودند، و همانها که او را از یاران اصلی امام زمان(عج) معرفی میکردند و برای تداوم قدرتش، بهنظام و مملکت، خسارتهای فراوان وارد کردند، امروز چنان غافلگیر شدهاند که احساس میکنند احمدینژاد، قرص روانگردان مصرف کرده است.
امروز اصولگرایان، چنان از رفتارهای احمدینژاد، بهتزده شده و سرگیجه گرفتهاند که دعا میکنند هرچه زودتر از این خواب عمیق، بیدار شوند و اینگونه نباشد که او را همانند «تف سر بالا» مشاهده نمایند.
سیاه نمایی، نصیحت ناپذیری، هتاکی، ضربالاجل مشخص کردن، معرکهگیری و نقش بازی کردن با زنبیل قرمز، اگر امروز برای اصولگرایان تعجبآور است اما برای اصلاحطلبان و دلسوزان نظام، سالهاست که توسط جریان انحرافی، در حال تکرار است و این بینش دقیق اصلاحطلبان، نمایان گر بصیرتی است که در زمان لازم، هشدارهای مکفی را صادر کرد ولی بیبصیرتان را از خواب خوش مستی قدرت، بیدار نکرد.
احمدینژاد امروز، همان احمدینژاد سال۸۲ و سال ۸۴ است، با همان ویژگیها و رفتارها و همان خصایل. اما فقط آگاهان و افراد با بصیرت هستند که این موضوع را درک میکنند.
نظر کاربران
احمدی نژاد در قلب ماست جانم فدای احمدی نژاد
پاسخ ها
چراقبول ندارید حقیقت یعنی این مردم هیچ حسی ندارن کی خوبه کی بد دیگه اگر قبلا نمیدونستن حالا فهمیدن توهم کم یک طرفه گاز شوبگیر پیاده شو بامردم راه برو معلومه سیری
همه بد هستن،شما و اربابات خوبین استاد!!!!!!!!
همانطور که دروغ گفتنهای روحانی تعجب بر انگیز نیست
فعلا مردم درگیر گرانی و هزینه ها هستند.وقت نداریم که ببینیم داره چیکار میکنه
اکثریت تیتر خبراتون و تحلیلهاتون طرفدارنه از اصلاح طلبهاست ولی واقعیت اینه که حرکات اشتباه هر دو جریان مردم رو بیچاره کرد
هی از این وازون بد میگین زورتون به احمدی نژاد رسید ه راس میگین ی کاری برا مردم بکنید رو کارا تون وبا این حرفا نپوشونید
از اول نه احمدی نژاد را قبول داشتم ونه فعل وگفتارش بدلم نشست..ونخواهد نشیند..چون..سیماههم فی وجوههم...مردم خیلی کسان هستند..که (یقولون بأفواههم.ما لیس فی قلوبهم) خدا میداند..من طرفدار هیچکس نیستم..وایشان را هم دوست ندارم..وبدل نمی نشیند..البته رأی همه محترم است..من رأی خودم را نوشتم...