حضور در گیمتئاتر، حس داستانسرایی تماشاگر را افزایش میدهد تماشاگر ایرانی خیلی اهل مشارکت نیست.
روزنامه شهروند- حمیدرضا عظیمی: «غیره منتظره»! این نام نخستین «گیم تئاتر» ایران است. نمایشی که برای نخستینبار در ایران تجربه میشود و این روزها در شهر کتاب دانشگاه تهران در حال اجراست! «گیم تئاتر» گونهای است از تئاتر که بازیگران هر کدام در مکانهای خاصی مستقر هستند و این تماشاگرانند که باید سراغ بازیگران بروند و با آنها بازی کنند. در اینگونه از تئاتر، در واقع تماشاگر خودش یک بازیگر است و باید در صحنه حضور پیدا کند و «دَم به دَم» بازیگر اصلی بدهد و داستان را پیش ببرد. «غیر منتظره» هم از همین گونه است. کارگردان که موضوعات اجتماعی را در تیررس قرار داده، هفت معضل روز جامعه ایرانی را در نظر گرفته و مسیری چون «هفتخوان» طراحی کرده است. هر بازیگر در یک اتاق تقریبا دو در دو متر مستقر است و هر تماشاگر به تنهایی و در هر مرحله وارد مسیری میشود که این اتاقها سر راه آن مسیر قرار دارند. اتاقهایی که تماشاگر در هر کدام، با یکی از معضلات روز جامعه ایرانی مواجه میشود و همراه بازیگر داستان را پیش میبرد. تماشاگر زمانی که داستان هر مرحله تمام شد، به مرحله بعد هدایت میشود! اینکه داستانها چیست، جای خود؛ چون به نظر
میرسد همانطور که نباید داستان یک فیلم را برای مخاطب لو داد، در اینجا هم نباید داستان را لو دهیم تا اگر تماشاگری میل تماشا و حضور در چنین تجربهای را دارد، مزه و لطفش از دست نرود! در این کَرَّت، در یکی از همین شبها، در ميهمانی «غیرمنتظره» همراه بازیگران و تماشاگران شدیم و از حال و هوای این تجربه نخستین پرسیدیم. روایت هر کدام از تماشاگران هم در همین مجال آمده است.
فاصلهای در میان نیست
آنطور که اهل هنرهای نمایشی میگویند، تئاتر به این دلیل جذابیت بیشتری نسبت به سینما (هم برای بازیگر و هم برای تماشاگر) دارد که بازیها زندهاند؛ هر چه هست، در حضور اتفاق میافتند؛ غیابی در کار نیست! نفس بازیگر و نفس تماشاگر به هم میخورد و حس جاریبودن به تماشاگر و البته بازیگر میدهد و هر دو را تا حدودی راضی میکند. این بخش و تعریف از تئاتر که تقریبا تئاتری و سینمایی هر دو آن را قبول دارند، سر جای خود (که اگر تجربه کرده باشید، لذت و حظش را بردهاید) اما در «گیم تئاتر» این احساس دو چندان که چه عرض شود، «چند» چندان میشود؛ زیرا همان فاصله معمول که در هر نمایش، بین محل نشستن تماشاگران و محل بازی بازیگران (صحنه) وجود دارد، هم از میان میرود؛ دیگر فاصلهای وجود ندارد. تماشاگر حتی میتواند بازیگر را لمس کند. میتواند با او خوش و بش کند و مانند دو نفر که در اتوبوس و مترو یا هر جای دیگر با هم گپ میزنند و کنش و واکنش رفتاری دارند، در این نوع از تئاتر هم همان نسبت برقرار است.
«علیاکبر پژاوند» یکی از تماشاگران «غیرمنتظره» بود. او بعد از تماشای نمایش، در محوطه شهر کتاب احتمالا به آنچه در نمایش گذشته، فکر میکرد. علیاکبر ٤٠ساله و دارای تحصیلات لیسانس وقتی در مواجهه با این سوال قرار گرفت که آیا «غیرمنتظره» غیرمنتظره بود، گفت: بله برای من که بود و توضیح داد: در این نمایش چیزهایی وجود داشت که در جامعه دیده بودم اما به آنها فکر نمیکردم ولي حضور در این نمایش باعث شد به آنها فکر کنم. درواقع خیلی از موضوعات بوده که من شخصا تجربه کردم اما اینجا تلنگری به من میخورد و درباره آن فکر میکنم. از باورپذیری موضوعات و نوع طرح آنها هم بحث به میان آمد: در یکی از مراحل آن آقای شیکپوش که میخواهد باج بگیرد، دقیقا برایم اتفاق افتاده بود. البته موضوع درباره خودم نبود برای یکی از نزدیکان اتفاق افتاده بود که من وارد داستان شدم و تمام آنچه در آن اتاق بازگو شد، برای من آن داستان واقعی را تداعی کرد. تمام مراحل که هر کدام یکی از معضلات را به ما نشان میدهد، برایم ملموس بود و موردی نبود که بگویم نمیتوانستم آن را باور کنم. «پژاوند» درباره نوع تجربهای که در این نمایش به دست آورده و اینکه آیا در بازیها
با بازیگران مشارکت کرده است یا خیر، گفت: ببینید! موضوع این است که من با ذهنیت تئاترهایی که دیده بودم، وارد صحنه شدم و گمان میکردم که حداکثر این نوع تئاتر (reality show) نمایش واقعیت است؛ به همین دلیل دیر درگیر بازی شدم. جاهایی بود که موضوع من را تکان داد و به قولی من را به هم ریخت اما خیلی نتوانستم به بازی وارد شوم که شاید به تجربه من هم بستگی داشت. به هر حال، باید تأکید کنم که از نظر من بازیها خوب بود ولي من بیشتر بیننده بودم تا اینکه بخواهم وارد بازی دو طرفه بشوم. این تماشاگر تئاتر گفت: اگر من تجربه تماشای قبلی چنین تئاتری را میداشتم، حتما به بازیها وارد میشدم و میتوانستم از بازیگر بازی بگیرم و آن وسط هم نقش خودم را بازی کنم اما به دلیل نداشتن تجربه، خلاقیت لازم برای حضور در این نمایش زنده را نداشتم.
موضوعاتی که فقط شنیده بودم
«فاطمه کریمیان» دانشجوی دانشکده خبر هم از غیرمنتظره بودن این کار گفت و در پاسخ به این سوال که «این موضوعات را در جامعه دیده بودید، چطور میشود غیرمنتظره باشد؟» گفت: بله درست است اما هیچوقت فرصتی پیش نیامده بود که آنها را از نزدیک ببینم. برخی موارد، به هیچ عنوان از شنیدن برایم فراتر نرفته بود و این امکان که از نزدیک بتوانم با یکی از آنها وارد بحث شوم، برایم به وجود نیامده بود. او ادامه داد: در یکی از موارد (او دقیقا نام میبرد اما برای لو نرفتن داستان نام موارد را حذف میکنیم) کاملا وحشت کردم و واقعا برایم ترسناک بود؛ چون خیلی واقعی به نظر میرسید. کریمیان تأکید داشت: من فقط در یک مورد وارد بازی شدم و آن هم تناقضی بود که در گفتار یکی از این شخصیتها پیدا کردم. او شرایطی را بر این توضیح داد و این را گفت که در این لحظه نیاز به پول دارد و از من طلب پول کرد و من هم تناقض گفتههایش را یادآور شدم.
«اشکان قزلّو» عکاس است. او از غیرهمنتظره نبودن نمایش صحبت به میان آورد. قزلّو درباره دلیل غیرمنتظره نبودن نمایش و در پاسخ به این سوال که «آیا غیرهمنتظره نبودن کار، به این دلیل است که نمونه این موارد را قبلا دیده بودید؟» گفت: نه! موضوع به این ربط ندارد بلکه به نظر من باید کار کمی سیال میبود؛ یعنی اینکه دیالوگها در مواجهه با تماشاگران که خود درواقع بازیگر هم هستند، باید بر اساس نبوغ بازیگر اصلی پیش میرفت؛ یعنی باید دیالوگها بداهه میبود اما این اتفاق نیفتاده است. به نظر من کل کار ایده بسیار خوبی دارد که اگر ابتکار و بداههگوییها در کار افزایش پیدا کند و بازیگران خارج از چهارچوب از پیش تعیینشده حرکت کنند، عالی میشود.
به هر روی، نخستین «گیم تئاتر» ایران تولید شده و در حال اجراست. این نوع تئاتر سابقهای در ایران ندارد و هر چند کارهایی بوده که در آن تماشاگران به بازی گرفته میشدند اما گیم تئاتر نبودهاند. در این نمایشها قاعده این است که تماشاگران باید یک طرف کار را بگیرند و مشارکت کنند اما این اتفاق مطابق سوال که از تعداد زیادی از تماشاگران شده، معمولا رخ نمیدهد و بیشتر در سطح تماشا باقی میمانند تا حضور فعال؛ ممکن است یکی از دلایل این موضوع که تماشاگران خیلی وارد بازیها نمیشوند، به این ربط داشته باشد که اساسا ما ایرانیها بیشتر تماشاگریم تا مشارکتکننده.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر