احسان اقبال سعيد در روزنامه قانون نوشت: هر قدر که اوضاع جوی در ایران ثبات دارد و آسمان دست از خست برنمیدارد و بارش را باید از قاب تلویزیون نظاره کرد و تابستان را در پاییز و زمستان نظاره کرد، جوگیری سیاسی و اجتماعی با تناوب و تکرار حیرت انگیزی ادامه دارد.
احسان اقبال سعيد در روزنامه قانون نوشت: هر قدر که اوضاع جوی در ایران ثبات دارد و آسمان دست از خست برنمیدارد و بارش را باید از قاب تلویزیون نظاره کرد و تابستان را در پاییز و زمستان نظاره کرد، جوگیری سیاسی و اجتماعی با تناوب و تکرار حیرت انگیزی ادامه دارد.
در تازهترین موارد، اظهار پشیمانی از رای به حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری تبدیل به سکه رایج روز شده و برائت از حضور در اردیبهشت ۹۶ ،پای ثابت دورهمیهای روشنفکرنمایانه در کافه های دودگرفته شهر شدهاست. در ابتدا باید بگویم قصد دفاع از حسن روحانی و عملکرد دولت او را ندارم و نمیخواهم گزارشهای یکسره گل و بلبل رسانه های دولتی در باغ سبز نشان بدهم اما پدیده عاشقی و فارغی در ساحت سیاست این سرزمین را نمی توان نادیده گرفت. رد پشیمانی زودرس را میتوان در تاریخ سیاسی معاصر ایران پررنگ و به وفور مشاهده کرد.
آنگاه که ظلم ناصری با مجاهدت و جانبازی به مشروطه ملت ایران تبدیل شد و جمعی از هواداران مشروطه به مردم نوید می دادند فردای مشروطه در هر خانه دو نان سنگگ مجانی هر کدام به قد یک انسان خواهند داد، جمعی از مشروطهخواهان و مردم به سرعت از نهال نوپای مشروطه ناامید شدند و گفتند«خود غلط بود آن چه می پنداشتیم »و نظم آهنین و فرار از آنچه كه هرج و مرج مشروطه مینامیدند، آرزومند شدند.
تا جایی که بخش بزرگی از روشنفکران و مردان خوشنام سیاست ایران هم به پیشواز حاکمیت رضاخان سردار سپه رفتند و چندی از استبداد رضاخانی نگذشته بود که حتی بزرگان سیاست نيز نوشتند كه در کف شیر نر خونخوارهای/غیر تسلیم و رضا کو چاره ای و زمانی که انگلیسی ها دیکتاتور خمیده را راهی تبعید میکردند، برخی ها خواهان بازرسي چمدان آن دزد بودند و برای شاه جوانبخت جدید هورا می .کشیدند. دکتر مصدق، نمونه گلدرشت پز عاشقی و فارغی در سیاست ایرانی و ريیس دولت اصلاحات نيز نمونه ای عبرتانگیز و نزدیک است. جایی که گروهی جوان دانشجو که تازه مجالی برای ابراز وجود پیدا کرده بودند، از تبدیل نشدن ایران به سويیس در طي دوسال به دست اصلاحات نگران شدند و تز مشعشع عبور از او را مطرح کردند و اکنون نيز گويي روحانی پشیمانیم، از هنرمندان تا برخی قهرمانان فضای مجازی توسعه کمنظیری یافته است. عزیزان مخترع این ندامت از رای به روحانی باید چند سوال و نکته ساده را پاسخ دهند:
فرجام پشیمانی و قهر چیست؟ این گروه اگر به قهر خود با دولت و ابراز پشیمانی به عنوان یک عمل و تاثیر سیاسی اجتماعی نگاه کنند، باید به طور دقيق نسبت به آنچه به دست خواهند آورد، پاسخ دهند؟ در برخی ساختارهای سیاسی به طور مشخص سیستمهای پارلمانی وقتی گروه پرشماری از مردم از عملکرد دولت ناراضی هستند، دست به اعتراض مسالمتآمیز میزنند و با راهپیمایی، تحصن، اعتصاب، همراهی و حمایت احزاب مخالف، دولت را وادار به استعفا كرده یا نمایندگانشان در پارلمان را مجبور به برداشتن رای اعتماد از کابینه کرده و تغییر ایجاد میکنند اما ساختار و واقعیت سیاسی در ایران بهطور دقيق چیست؟ با توجه به شرایط منطقه و بحرانهای امنیتی گسترده در خاورمیانه، آیا چیزی مشابه آنچه موجب کنار رفتن خانم دیلما روسف در برزیل شد در ایران نيز امکانپذیر است؟ آیا پیوستگی میان دولت و حکومت و نوعی آبروی نظام بودن دولت و تمایل به حفظ ویترین سیاسی آرام در ساختار سیاسی، اجازه حرکت به سمت استیضاح دولت و برکناری آن را میدهد؟ مخاطبان شايد به یاد دارند سوال ساده و خنثای علی مطهری از احمدی نژاد، ريیسجمهور وقت چقدر خرق عادت و ناخوشایند حتی محافل مخالف احمدی نژاد
تلقی شد. در واقع ساختار سیاسی ایران دولت دوره اش را تمام خواهد کرد.
بهتر است که تمام کند، چراکه دولتهای مستعجل وبحرانهای ناشی از آن را در کشورهایی چون لبنان و ایتالیا به وضوح می توان مشاهده کرد. بخشی از مردم با رای خود، حضور روحانی را در پاستور برای چهار سال تمدید کردند و بهتر است فارغ از تصورات رویایی در پی بهبود ولو جزيی در امور باشند.
تا پایان دنیا عاشقی و فارغی؟ در عرف سیاسی در موسم هر انتخابات موج و شوری به راه می افتد و امید جوانه امید می زند و یار دبستانی و همراه شو عزیز، پرتکرارترین نواها هستند. اندکی بعد ناامید از نماینده منتخب یا عضو شورای شهر یا ريیسجمهور می گوییم اشتباه کردیم و او را نشناختیم و چند سالی منتظر می مانیم تا انتخابات بعد، بهراستی این روند تا کی میتواند ادامه داشته باشد؟ این زمان و فرجههای پیاپی تا کی باید هدر برود؟ ما مردم همین سرزمینیم و تجربه تاریخی باید به ما نشان داده باشد که فرشته وشیطانی وجود ندارد و سیاسیون نیز چون مردمان عادی ضعف و قوت هایی دارند و باید با تقویت رسانههای آزاد و در قالب تشکل های مردم نهاد آن ها را رصد کرد تا ضعف ها اصلاح شود و روند توسعه حتي به قدر سرسوزنی به جلو حرکت کند.
روحانی را سهل و آسان واگذار نکنیم. در موج ناامیدی و پشیمانی که انتقادات تندی را متوجه روحانی کرده، واکنش طرف مقابل و رقیب روحانی از طیف اصولگرا نيز جالب بوده است.
صدا و سیما و بسیاری رسانه ها رسالت دفاع از روحانی را برعهده گرفته اند و مایل هستند روحانی را در سه سال باقی مانده دولتش در احاطه خود بگیرند و روحانی نيز کرشمه های سیاسی برای جناح قدرتمند و رقیب دیروز را نشان داده و بیمیل به پیوند جدید نیست. نباید به طور عملي، راه را برای ازدواج و طلاق سیاسی بی دردسر فراهم کرد.
وعدههاي دردسرساز
البته در پایان نمیتوان نقش سیاستمداران گزافهگو را نيز نادیده گرفت که در ایام نامزدی چنان مشکلات ساختاری را قابل حل نشان میدهند که مخاطب کمحافظه را به امیدواری بیهوده دچار ميكند و در فرداهای پس از پیروزی که ناتوان از عمل به وعدهها می شوند، ترجیح می دهند با پنهان شدن در پشت ساختمانهای عظیم دولتی با مخاطبانی متفاوت از دوران تبلیغات عصرانه کاری میل کنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ما اگر از روحانی هم چشم پوشی کنیم به سمت شما اصولگراها هم کشیده نمیشویم ...
بدون نام
مردی که از طرف رضا خان،واز طرف من نمک نشناس ،رضا خان ایران را آباد کرد ایران ویرانه ای بیش نبود تمام بناهای تاریخی بیمارستانها وهر آنچه زیر بنای ایران هست با همت ملت وبا رهبری بیسواد رضا خان کبیر هست ،شما میتونی افراد رو اعدام کنید ولی تاریخ راچی؟!!!!!!!!!
بدون نام
مردم از آلودگی هوا و گشنگی دارن میمیرن این بنده واسه ما خاطره مشروطه تعریف میکنه.
یکی نالید ز درد بینوایی
یکی میگفت آقا شلغم میخواهی؟
اسفندیار
روحاتی چه گلی به سرما زده تا پشیمان هم نشویم .؟آن جسارت انتخاباتی کجا رفت!؟ ...
نظر کاربران
ما اگر از روحانی هم چشم پوشی کنیم به سمت شما اصولگراها هم کشیده نمیشویم ...
مردی که از طرف رضا خان،واز طرف من نمک نشناس ،رضا خان ایران را آباد کرد ایران ویرانه ای بیش نبود تمام بناهای تاریخی بیمارستانها وهر آنچه زیر بنای ایران هست با همت ملت وبا رهبری بیسواد رضا خان کبیر هست ،شما میتونی افراد رو اعدام کنید ولی تاریخ راچی؟!!!!!!!!!
مردم از آلودگی هوا و گشنگی دارن میمیرن این بنده واسه ما خاطره مشروطه تعریف میکنه.
یکی نالید ز درد بینوایی
یکی میگفت آقا شلغم میخواهی؟
روحاتی چه گلی به سرما زده تا پشیمان هم نشویم .؟آن جسارت انتخاباتی کجا رفت!؟ ...