دلالی «ترانه» توسط شاعران صاحب نام
داستان از یک نامه شروع شد. درددل یک شاعر جوان به روزنامه که در آن خواسته بود مشکلش را جوری حل کنیم یا صدایش شویم تا همه ببینند اوضاع حوزه شعر در حال حاضر چه وضعی دارد.
روزنامه فرهیختگان- زهرا جعفری: داستان از یک نامه شروع شد. درددل یک شاعر جوان به روزنامه که در آن خواسته بود مشکلش را جوری حل کنیم یا صدایش شویم تا همه ببینند اوضاع حوزه شعر در حال حاضر چه وضعی دارد.
این شاعر جوان در نامهاش نوشته بود: «حدود پنج سال است که با توجه به علاقه شخصی و گذراندن کلاسهای مختلف توانستهام اسم و رسمی در حوزه شعر داشته باشم. به آن قریحه ذاتی بسنده نکردم و باز هم به کلاسهای مختلف میرفتم تا از اساتید این حوزه بیشتر یاد بگیرم. کم کم شعرهایم در حال دیده شدن بود و در همین شبکههای اجتماعی شعرهایم پخش میشد.
یک روز از دفتر یکی از اساتید با من تماس گرفتند که برای یک جلسه بروم. خیلی خوشحال بودم که کسی را میبینم که میتواند در اعتلای شعرم کمک کند. اما وقتی به آن دفتر کذایی رسیدم و بعد از جلسه انگار که دنیایم خراب شد. همه آن دنیای شاعرانه با آن استاد بزرگ!
استاد محترم با کلی مقدمهچینی که شعرهایم خوب است و حرف جدید دارد، از من خواست شعر بگویم و چون خودشان درگیر کارهای اجرایی هستند، شعر به اسم او به چاپ برسد. البته تاکید کرد که این مساله بین خودمان بماند! او هم در برابر این شعر گفتن، حاضر است که هم پول خوبی به من بدهد و هم اینکه شرایطی را برایم فراهم کنند که اسمم و شعرهایم بیشتر از این خودش را نشان دهد!
انگار که آن اتاق دور سرم میچرخید. این حرف یعنی من شعرم را بفروشم! شعری که با تمام احساس گفتهام را در برابر پول و جایگاه بگذارم.»
این نامه شاعر جوان که نمیخواست نامش فاش شود، باعث شد برای صحت و سقم فرستنده نامه به بحث فروش شعر در فضای ادبیات نگاهی بیندازیم. با شاعران زیادی صحبت کردیم؛ از شاعران جوان تا اساتید این حوزه اما همه معتقد بودند صحبت کردن در این حوزه میتواند برایشان ایجاد مشکل کند و ترجیح میدهند در این مورد به صورت مستقیم صحبتی نداشته باشند.
یک شاعر جوان که چند سال است در این حوزه فعالیت میکند و چند کتاب شعر به چاپ رسانده است در مورد این موضوع میگوید: «هم این موضوعی که شما اشاره کردید درست است هم موارد دیگر. مثلا اینکه یک نفر از من خواست برایش شعر بگویم و حاضر بود مبلغ زیادی را به من بپردازد تا بتواند کتاب شعری را به اسم خودش چاپ کند و برای خودش رزومهسازی کند.
البته این مساله محدود به این چیزها نمیشود. من این کار را قبول نکردم اما میدانم یکی از شاعران که شهرت فراوانی هم دارد این کار را انجام داد و آن فرد بعد از اینکه کتاب چاپ شد، کتاب را برایم فرستاد تا به من ثابت کند توانسته کتابش را با همان پول به چاپ برساند.»
البته برعکس این موضوع هم صدق میکند. شاعران جوانی که دلشان میخواهد پلههای پیشرفت را زودتر طی کنند و معروف شوند. برای همین حاضرند هر چقدر میتوانند هزینه کنند تا زودتر به آن قلهای که در ذهنشان متصور هستند، برسند.
اوضاع شعر فقط به همین چیزها ختم نمیشود. ترانهسرایی که این روزها بسیار بازار داغی دارد نیز وضعی بهتر از حوزه شعر ندارد. براساس شنیدههای «فرهیختگان»، حلقهای متشکل از برخی ترانهسراها ایجاد شده است که در این حلقه اقدام به فروش ترانه به کسانی میکنند که دلشان میخواهد ترانهسرا شوند؛ اما هنوز نتوانستهاند نامی در عرصه ترانهسرایی برای خود کسب کنند.
ترانههایی که قیمتی از ۵۰۰ هزار تا پنج میلیون تومان دارند و بسته به نوع ترانه و کسی که ترانه را میسراید قیمتها متفاوت است.
اینها شاید فقط کمی از وضعیت حال حاضر فروش شعر و ترانه در کشور باشد؛ اما نباید به آسانی از کنار مسالهای که در حوزه فرهنگ آن هم در عالیترین بخش، مثل شعر و ترانه میافتد، گذشت. این اتفاق میتواند آسیبهای جدی به حوزه شعر و ترانه وارد کند. یکی از آسیبهای این مساله اختلالی است که در فرآیند آموزش و تربیت شاعران جوان به وجود میآید.
ارسال نظر