حسین هاشمپور در روزنامه شرق نوشت: وقتی بخشی از جامعه هنری شایعات عجیبوغریب فضای مجازی را میپذیرند، مدیران فرهنگ و هنر متعجب میشوند که چرا اهل هنر باید این دروغهای شاخدار را باور کنند.
حسین هاشمپور در روزنامه شرق نوشت: وقتی بخشی از جامعه هنری شایعات عجیبوغریب فضای مجازی را میپذیرند، مدیران فرهنگ و هنر متعجب میشوند که چرا اهل هنر باید این دروغهای شاخدار را باور کنند.
یک: زلزله کرمانشاه خیلی چیزها را لرزاند؛ وقتی مردم بهجای نهادهای رسمی و خیریههای دولتی، کمکهای خود را به چهرههای شناختهشده سپردند، برخی بهدرستی صدای زنگ خطر را شنیدند؛ البته این مطلب در پی کالبدشکافی و یافتن چرایی این ماجرا نیست؛ موضوع این نوشتار این است که سایه این بدگمانی (اگر ننویسم بیاعتمادی) بلند است و به همه عرصهها، ازجمله فرهنگ و هنر تسری یافته؛ برهمیناساس زمانهای است که یک خبر جعلی در تلگرام و اینستاگرام باورپذیرتر از تکذیبیههای روابطعمومیها میشود.
دو: «چرا هنرمندان شایعات را باور میکنند؟» تیتر پرسشی این ستون در ششم مهر ماهی که گذشت بود؛ با این مطلع: «دولت مدعی دستاوردهایی است، اما جامعه هنری چشم و گوشش به شایعات است؛ برخی، شبکههای مجازی را دلیل این آسیب میدانند، اما این همه ماجرا نیست: اینکه هنرمندان بیانیه میدهند یا از طریق رسانهها دیدگاههای خود را با دولت در میان میگذارند، نهتنها تهدید نیست، بلکه دولت باید از چنین روندی استقبال هم بکند. دولت هوشمند، به پشتوانه مطالبات رسانهایشده هنرمندان، میتواند چانهزنیهای خود در سایر مراکز قدرت را استحکام بخشد، اما اگر بیانیههای هنرمندان درباره یک موضوع تکرار شود، دولت موظف است شاهراههای ارتباطی خود با جامعه هنری را وارسی و آن را نوسازی کند؛ بهحتم در حلقههای اتصال میان مدیریت هنری و هنرمندان اختلالهایی وجود دارد که هنرمند تصور میکند صدایش به مسئول مربوطه نمیرسد و آن را در رسانهها پرطنین میکند... .
سه: تعلل در شفافسازی و سهلانگاری در اطلاعرسانی بههنگام، بزرگترین خدمت را به فضاهای مجازی شایعهساز کرده است؛ مدیریت هنری ما باور نکرد تنها راهکار، بیشفعالی در معاشرت با اهالی این وادی و آنلاینبودن در زمینه انتشار اخبار است؛ اهمیت تحلیل و تفسیر به جای خود، اکنون روزگار پیشخبرهاست؛ مخاطب امروز هم شنونده صرف نیست، باید در خلق خبر و رویداد مشارکت کند؛ سپردن امور فرهنگ و هنر به اهالی این عرصه به همین معناست.
چهار: روزگاری است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در یک «اتاق شیشهای» زیست کند، زیرا اگر این صفحات هتاک و فحاش مجازی بتوانند میان جامعه هنری و مدیریت هنری فاصله اندازند، وزارت فرهنگ هویتش را از کف میدهد؛ کمااینکه این روزها در برخی عرصهها این بیم احساس میشود.
پنج: لابد شوخی میکنند آنها که میگویند برطرفکردن این بدگمانی آسان است و بیشتر اشتباه میکنند آنها که مدعیاند این بازگشت ناممکن است؛ مدیریت فرهنگ و هنر ما باید نسبت به آموزههای اطلاعرسانی در دنیای امروز بهروز شود؛ این مهم برای هنر توسعهخواه ایران، نقطه عزیمت است و بیتوجهی به آن به زمینگیرشدن هنرمان میانجامد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
مردم به شما دیگه اعتمادی ندارن