آقای حجاریان، خود شما هم گمراه می شوید
عبدالله گنجی در روزنامه جوان نوشت: سعید حجاریان در مقالهای با عنوان «کدام اصلاحات زنده است» در دوماهنامه چشمانداز ایران (از جریان ملی - مذهبی) به آسیبشناسی اصلاحات پرداخته و معتقد است همچنان تنها راه نه «انقلاب در انقلاب» است و نه «استمرار انقلاب» و نه «آمدن کف خیابان» بلکه همان اصلاحاتی است که هنوز جسارت تعریف چیستی و نسبت آن با اندیشه سیاسی امام را پیدا نکردهاند.
اما رفتار اصلاحطلبان که سوءظن حزبالله، متدینین و حاکمیت را بر انگیخت بعد از حضور در قدرت است. کارویژههای اصلاحطلبان که با معرفتی متفاوت از دستگاه معرفتی امام شروع شد و با دوبال «استحاله قانونی» و «جنبشهای اجتماعی» به رویارویی با حاکمیت و سیاستهای کلی آن رسید نمیتواند با این کدها و علل آسیبشناسی شود ونوعی خودفریبیآگاهانه در آن نهفته است. بد نیست یک بار از دید مقابل یا اصل حاکمیت به صحنه نگاه کنید و جزوات چندگانه خود را مطالعه بفرمایید شاید به آسیب نزدیکتر شوید. و اما خلاصه آسیبهای مدنظر حجاریان به شرح ذیل است:
آسیب دوم رفت و برگشت بین قدرت و روشنفکری است و گرفتار آمدن بین اقتضائات این دو است.
بهطور مثال طرح مسائلی مانند نفی مهدویت و عصمت(سروش و اکبر گنجی)، پروتستانتیسم دینی(آغاجری)، باز خواستن دروازه قدرت برای نیروهای تحت انقیاد که علیه آنان با امام قیام کرده بودید با طرح شعار قشنگ ایران برای همه ایرانیان از طریق قانون انتخابات و مطبوعات (محمدرضا خاتمی و رضا یوسفیان غیرمنافقین همه را مجاز دانستهاند حتی ساواکیها در صورتی که امام نهضت آزادی را هم اخراج کردند)، فقط از روشنفکران صادر میشود نه یک جریان سیاسی وابسته به چهارچوب نظام. علت اینکه نوشته اید به توسعه سیاسی توجه شد و از اقتصاد و فرهنگ غافل شدید نیز ریشه در روشنفکری دارد و گرنه مگر میشود یک جریان سیاسی که رأی مردم را میخواهد برای اقتصاد برنامه نداشته باشد؟ اما به صورت خلاصه میتوان آسیبهای زیر را برای پرداختن به آن به جناب حجاریان توصیه کرد.
۱۲- نسبت سیاسی خود با غرب به ویژه امریکا به عنوان گفتمان رقیب و دشمن را روشن نمیکنند و آنان را امیدوار کردهاند.
اما در بعد نگرشی ومعرفتی محورهای زیر باور به حوزه فکری اصلاحطلبان را سامان داده است و باعث گردید تا بر نظام معرفی شوند:جریان اصلاحطلبی در ایران همیشه از ویژگیهای نسبتاً ثابتی از تأسیس دارالفنون تاکنون پیروی نموده است زیرا در ۱۷۰ سال گذشته به دلیل عدم اعتقاد به مبانی بومی، الگوهای فرامرزی مدنظر بوده و نخبگان صرفاً مترجم بودهاند. توضیح شاخصهای فکری - معرفتی اصلاحطلبی در این مختصر نمیگنجد اما محورهای اساسی آن عبارتند از:
بدون توجه به آنچه گفته شد آسیبشناسی اصلاحات صرفاً برای طبیعی جلوه دادن مسیر اصلاحات و معمولی جلوه دادن ناکامیها است. شما سلیقه دیگری که امام در تأسیس مجمع روحانیون مبارز فرمودند نیستید. شما هویت دیگری هستید. حجاریان هم معتقد است ما آنچه در رأس نظام گفته میشود مثل طرف مقابل تکرار نمیکنیم و خودمان حرف دیگری داریم. معنی اش این است که سیاستهای کلی نظام را قبول نداریم و با دستگاه معنادهی دیگری انقلاب را تفسیر میکنیم و شاخصه اصلی این تفسیر انطباق آن با دموکراسی غربی است.
نظر کاربران
خوب اگه اینهمه مشکل دارن دیگه اصلا طلب نیستن یکی میخواد اینها را اصلاح کند با این مشکلاتی که اشاره گردید توقع دارید عدالت اجرا کنن