اگر روزی كسی كاغذ نفروشد تكليف چيست؟
كيلويي ٢ هزار و ٥٠٠ تومان، كيلويي ٣ هزار و ٥٠٠ تومان، فرق ميان اين دو عدد هزار تومان است و همين هزار تومان باعث شد كه در روزهاي گذشته يكي از بزرگترين ترسهاي مطبوعات خودش را عيان كند؛ مساله كاغذ. گران شدن و بعد كمبود كاغذ در بازار سبب شد تا رسانههاي كاغذي كشور كمكم دست به واكنش بزنند.
مشكل كمبود و گراني كاغذ در روزهاي گذشته تبديل به دغدغه اصلي رسانههاي كاغذي كشور شده است. شما به عنوان يكي از صاحبان اين رسانهها فكر ميكنيد شروع داستان از كجا بود؟
يك موضوعي كه در مورد بالارفتن قيمت كاغذ و كمبود آن مطرح شد، نقش روزنامههاي بزرگ بود، اين مساله چقدر در به هم خوردن تعادل بازار نقش داشت؟
مشكل ديگري كه وجود داشت اين بود كه مصرفكنندگان عمده مطبوعات مانند روزنامه همشهري و برخي از روزنامههاي بزرگ كه بخش عمده مصرف بازار را دارند، سابق بر اين يا كاغذشان را از محل توليد كاغذ مازندران يا از محل كاغذ وارداتي، راسا تامين ميكردند. متاسفانه به دليل مشكلات و ميراثي كه از مديريت قبلي روزنامه همشهري مانده و انبارشان تا حدي خالي مانده بود و از طرفي به اين دليل كه كاغذ مازندران هم كاغذي كه بايد را تامين نكرد، همه اينها منجر شد كه مديريت جديد روزنامه چارهاي نداشته باشد جز اينكه كاغذ مورد نيازش را از محل كف بازار تامين كند. طبيعتا مقادير زيادي هم كاغذ صرف تامين نياز اين روزنامه شد.
نكته آخر اين بود كه سياستهاي حمايتي وزارت ارشاد در طول يك سال گذشته تغيير كرد و به سمت طرح اشتراك نشريات رفت. بسياري از مديران مسوول مطبوعات مخالفت خودشان را با آن اعلام كردند اما متاسفانه به هر دليلي مديريت وقت معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد تصميم گرفت كه اين موضوع كه مبني بر حمايت از توزيعكنندگان طرح اشتراك بود را پيش ببرد. بنابراين مطبوعاتي كه تا قبل از اين براي بخشي از كاغذ مصرفيشان يارانه دريافت ميكردند، ناگهان با عدم حمايت يارانهاي از محل توليدشان مواجه شدند و نقدينگيشان بهشدت كاهش پيدا كرد و در نهايت اين مشكل منجر شد به اينكه بخشي از تاجران نتوانند به موقع مطالبات خودشان را از ناشران مطبوعات دريافت كنند. پس تجار هم دچار كمبود نقدينگي شدند. همه اين عوامل كه گفتم باعث شد تا در طول دو ماه گذشته قيمت كاغذ بيش از ٥٥ درصد افزايش پيدا كند. اين تجربه تلخ و بدي براي ناشران و مديران مطبوعات است و حقيقتا ناراحتيم. اميدمان اين است كه با مداخله هر چه سريعتر دولت اين موضوع حل شود و اين نكته مغفول نماند كه كاغذ يك كالا و محصول استراتژيك است و خوراك فكري و فرهنگي جامعه را تامين ميكند و بايد شرايط ثبات در بازار
كاغذ به وجود آيد.
به هر حال مايه تاسف است كه ما در كشور يك ذخيره استراتژيك كاغذ نداريم، يعني اگر فردا يك اتفاقي بيفتد و هيچكس به ما كاغذ نفروشد نبايد يك ذخيره استراتژيك شامل ٥ تا ١٠ هزار تن داشته باشيم كه توسط دولت نگهداري شود؟ به هر حال اگر مثلا تجار يك كار اشتباهي خواستند انجام دهند دولت بايد بتواند وارد عمل شود و قيمت كاغذ را در سطح منطقي نگه دارد. الان مهمترين موضوع اين است كه ثبات بازار هر چه سريعتر بازگردد و ما جز اين هم انتظاري از دولت آقاي روحاني نداريم.
در اين چند روز و با پررنگ شدن مساله بالارفتن قيمت كاغذ بارها در فضاهاي مختلف عنوان «مافياي كاغذ» مطرح شد، شما وجود چنين مافيايي و نقش آن را در به هم خوردن تعادل بازار كاغذ قبول داريد؟
من معتقدم ما چيزي به اسم مافيا نداريم و اينها همه حرف است. من همه دلايلي كه به نظرم تاثيرگذار بود را اسم بردم، به نظرم بزرگترين مشكل اين است كه بخشهايي كه بايد با هم هماهنگ عمل ميكردند، توجه كافي به تغييرات بازار نشان ندادند و اين مشكل پيش آمد. مافيا يعني چه؟ اين حرف كاملا بيمعنا است. من صددرصد معتقدم كه سوءمديريت در اين كار مشهود است نه هيچچيز ديگر. ما در نمايشگاه مطبوعات به مسوولان هشدارهاي لازم را داديم و گفتيم اين مشكلات دارد به وجود ميآيد. متاسفانه برخلاف پيشبيني كارشناساني كه در جريان بودند و آمارها را رصد ميكردند، برخي از مسوولان ما تا وقتي مشكل را به چشم نبينند آن را باور نميكنند، اگر به موضوع ارز مبادلهاي اينقدر ميدان نميدادند و كنترل را در دست ميگرفتند اين مشكلات به وجود نميآمد. در آخر به پنجمين دليل وضعيت بازار فعلي كاغذ هم بايد اشاره كنم. نبايد فراموش كنيم كه رشد قيمت جهاني كاغذ نيز يكي از دلايل افزايش قيمت كاغذ در بازار داخلي بوده است و اين عامل را نميشود ناديده گرفت، اين عامل پنجم ديگر نه در كنترل تاجران بوده است و نه مسوولان و شرايط داخلي.
نظر کاربران
مجله و روزنامه اینترنتی بنویسند درختان هم بی خود قطع نمیشن.. البته به زودی این اتفاق میوفته