چهار مجرم سابقهدار که با انگیزه تهیه ابزاری برای سرقت راحتتر اقدام به آدمربایی کرده بودند، دستگیر شدند.
روزنامه شرق: چهار مجرم سابقهدار که با انگیزه تهیه ابزاری برای سرقت راحتتر اقدام به آدمربایی کرده بودند، دستگیر شدند.
این چهار سارق سابقهدار که یکشنبه دستگیر شدهاند، مدتی قبل پسر ١٩سالهای را ربودند تا او یکی از اختراعاتش را در اختیارشان بگذارد و شماره حسابی هم از او گرفتند تا پول این خرید اجباری را برای او واریز کنند.
شاکی این پرونده، پسر ١٩سالهای است که چندی قبل به دادسرای جنایی تهران مراجعه کرد و گفت دانشجو است و از آنجایی که به الکترونیک و برق علاقه دارد، اختراعاتی در این زمینه انجام داده است که برای فروش آنها به چند شرکت مراجعه کرده؛ اما هیچکس علاقهای به خرید این اختراعات نداشته است، بهجز چند سارق.
او در توضیح ماجرا برای بازپرس آرش سیفی، گفت: یکی از اختراعات من دستگاهی است که به نوعی قابلیت هک ریموت درهای اتوماتیک را دارد. او ادامه داد: اگر کسی از ریموتی برای باز یا بستهکردن در یا کرکره پارکینگ استفاده کند و فردی که دستگاه من را در اختیار دارد در آن نزدیکی باشد، میتواند آن ریموت را هک کند و پس از آن، با دستگاه من میتوان در را باز یا بسته کرد. من مدتی قبل برای فروش این اختراع به چند شرکت مراجعه کردم؛ اما نتوانستم آن را بفروشم.
برای همین در شبکههای مجازی تصمیم به پیداکردن مشتری گرفتم و پس از مدتی متوجه شدم افرادی که میخواهند از آن استفاده مجرمانه کنند، قصد خرید آن را دارند. این جوان ادامه داد: با وجود اینکه آنها پیشنهاد خوبی به من دادند، دستگاهم را به آنها نفروختم؛ اما آنها دستبردار نبودند و با تهدید قصد داشتند هرطور شده این اختراع من را بهدست بیاورند. من هم موضوع را با پدرم در میان گذاشتم و او چند توصیه به من کرد. همینطور برای خانه دوربین مداربسته نصب کرد؛ چون تهدید آن افراد را جدی گرفته بود و احساس خطر میکرد.
به گفته این شاکی جوان، مدتی از این ماجراها گذشته بود که یک روز که قصد خروج از خانه را داشت، به دام این سارقان افتاد. آنها برای عملیکردن تهدید خود و بهدستآوردن آن ابزار خاص، به سراغش رفته بودند. شاکی جوان که همراه پدرش به دادسرای امور جنایی مراجعه کرده بود، دراینباره به بازپرس سیفی، رئیس شعبه چهارم، گفت: روز حادثه حدود ساعت ٩ صبح وقتی از پارکینگ خانه خارج شدم و منتظر بودم در بسته شود، فردی سراغم آمد و با تهدید اسلحه من را به ماشین دیگری برد.
بعد همدستش پشت فرمان ماشین من نشست و تا ساعت یک بعدازظهر من در اختیار آنها بودم و من را کتک زدند و تهدید کردند باید وسیلهای را که اختراع کردهام، در اختیار آنها قرار دهم. من اول بهانه گرفتم؛ اما وقتی فهمیدم موضوع جدی است، چارهای ندیدم جز اینکه با آنها همکاری کنم. به آنها گفتم آن وسیله در کارگاه است و کلید کارگاه در خانه. آنها با تهدید من را به خانه بردند و گفتند اگر کلکی بزنم، حتما بلایی سر من و خانوادهام میآورند.
به همین دلیل چارهای جز همکاری ندیدم. بعد که من دستگاه را به آنها دادم، خواستند آن را امتحان کنم. به همین منظور به مغازه دوستم رفتم تا شاید او با توجه به اینکه لباسهای من پاره شده بود و آن افراد هم هیچ ربطی به من نداشتند، بفهمد ماجرا چیست و پلیس را خبر کند یا با آنها درگیر شویم؛ اما آن موقع دوستم نبود و شاگردش در مغازه بود. من دستگاه را تست کردم و تحویل آنها دادم. دزدان هم به زور از من یک شماره حساب گرفتند تا پولش را بپردازند؛ اما من یک شماره حساب نادرست به آنها دادم.
بازپرس جنایی پس از شنیدن این جزئیات و شرح ماجرا، دستور دستگیری آدمربایان را صادر کرد و با توجه به تصاویر موجود در دوربینهای خانه این شاکی جوان، پلیس سرانجام یکشنبه گذشته موفق به دستگیری متهمان شد و درحالحاضر هر چهار آدمربای سابقهدار در بازداشت به سر میبرند تا تحقیقات درباره این پرونده ادامه یابد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
تو روز روشن سر جامعه کلاه میگذارید
برادر من شما اون دستگاه رو اختراع کردی یا از روی نمونه خارجی کپی کردی خیلی زشته این نوع رفتار فکر میکنید عهد ناصرالدین شاهه مردم از دنیا خبر ندارن
بدون نام
بازم دم دزدا گرم از یه مخترع حمایت خواستن بکنن.
بدون نام
من موندم از این اختراع چطور میشه استفاده مثبت کرد...
خوب فقط به درد سارق ها میخوره و پلیس آگاهی...
بدون نام
زحمت دزدها روکم کرده ورفته کلانتری !!! ازاول می رفتی کلانتری نخبه !!
نظر کاربران
تو روز روشن سر جامعه کلاه میگذارید
برادر من شما اون دستگاه رو اختراع کردی یا از روی نمونه خارجی کپی کردی خیلی زشته این نوع رفتار فکر میکنید عهد ناصرالدین شاهه مردم از دنیا خبر ندارن
بازم دم دزدا گرم از یه مخترع حمایت خواستن بکنن.
من موندم از این اختراع چطور میشه استفاده مثبت کرد...
خوب فقط به درد سارق ها میخوره و پلیس آگاهی...
زحمت دزدها روکم کرده ورفته کلانتری !!! ازاول می رفتی کلانتری نخبه !!
ولی خودمونیما هوش پسره هم خیلی زیاد بوده.....