در بورس چه خبر است؟
رشد بیسابقه و ۱۱۳۰ واحدی شاخص کل بورس تهران باعث شده برخی آن را رسیدن به قله ای تاریخی تعبیر کنند. این رشد بیسابقه نماگر بازار سهام را برای نخستین بار وارد کانال ۹۰ هزار واحدی کرده است. برخلاف بسیاری از دفعات این بار برای صعود شاخص بورس از تعابیری مثل رشد حبابی یا هیجانی استفاده نمی شود. اما چه عواملی باعث این صعود در شاخص بورس شده است؟
حمید میرمعینی تحلیلگر بازار سرمایه درباره این افزایش بی سابقه شاخص بورس به فرارو می گوید: به این افزایش شاخص را باید از چند زاویه بررسی کرد. این کارشناس بازار سرمایه معتقد است رد پای رشدی که در بازار سرمایه اتقاق افتاده را نباید در شاخص بورس بلکه باید در قیمت سهم شرکتها و بعضی از صنایع بورسی دنبال کرد. او می گوید این رشد عمدتا ناشی از عوامل بنیادی بوده و این زوایه قابل توجیه است. افزایش قیمت کالاهای جهانی، افزایش نرخ دلار و کاهش نرخ سود بانکی از شهریور ماه بر بازار سرمایه تاثیر گذاشته اند. به گفته میرمعینی هرچند هنوز نشانههایی از انتقال سود سپردههای بانکی به بازار سرمایه دیده نمیشود اما کاهش نرخ سود بانکی به صورت غیرمستقیم در این مساله تاثیرگذار بوده است. برخی شرکت ها در چند ماه گذشته گزارش مناسبی از وضعیتی عملکردی خود داده اند و گزارش این شرکت ها رشد قیمتی را توجیه می کند و یک نوع خوش بینی را به وجود آورده است.
میرمعینی ادامه می دهد: با این حال مطبوعات، رسانهها و بورس شاخص بورس را مبنای ارزیابی عملکرد بازار سرمایه قرار میدهند. این باعث میشود خیلی از مردم تحت تاثیر این نمانگر تصور کنند تغییرات بسیار بزرگ محتوایی و ادامهداری در بازار سرمایه در راه است. در حالی که چنین نیست. شاخص بورس ما به دو دلیل عمده نتوانسته نمایانگر مناسبی برای نشان دادن اوضاع بازار سرمایه و اوضاع اقتصادی باشد. تعاریفی که عمدتا از شاخصهای بورس وجود دارد، شاخص بورس اوراق بهادار و شاخص بازار سرمایه را به عنوان یک شاخص پیشنگر قلمداد میکنند که به معنای این است این شاخص از انتظارات آتی از فعالیتهای اقتصادی سخن میگوید.
این تحلیلگر بازار سرمایه می گوید: اکنون اوضاع اقتصادی و شرایط اقتصادی به وسیله فعالان و تحلیلگران بررسی انتظارات به روز و تنظیم می شود و نهایتا اتفاقاتی که در آینده می افتد سریع اثر خود را در شاخص ها و قیمت سهام شرکتها میگذارد. اما این شاخص پیش نگر نیست. اول به دلیل اینکه این شاخص نماینده وضعیت کلی اقتصاد کشور نیست. در اقتصاد ما صنایع مختلفی هستند که سهم بزرگی از تولید ناخالص داخلی را دارند اما هنوز در بورس ما پذیرفته نشدهاند و بنابراین در شاخص تاثیر گذار نیستند. بنابراین نمی توان گفت آینده اقتصادی کشور خیلی از روی شاخص بورس قابل پیش بینی است و می توان بر اساس آن امروز گفت بازار سرمایه ما به پیشواز آینده خوب اقتصادی حرکت کرده است.
او با بیان اینکه شاخص بورس عمدتا شاخص گذشته نگر است ادامه می دهد: گذشتهنگر بودن شاخص بورس به معنای این است که اثرات برخی اتفاقات بعدها در گزارش مالی شرکتها خودنمایی میکند و بر قیمت سهام و شاخص بورس تاثیر میگذارد. این مساله خود یکی از دلایلی است که شاخص نه تنها نمیتواند کل اقتصاد کشور را نمایندگی بلکه نمیتواند پیشگو باشد.
میرمعینی میگوید: مساله دوم این است که شاخص ما به دلیل ناهمگون بودن وزن صنایع بورسی تاثیرات متفاوتی از تغییرات اقتصادی میبیند. به این معنا که نمیتوان وزن صنعت پتروشیمی یا فولاد را با صنایع خوراکی، سیمان یا خودرو برابر بدانیم. ارزش هرکدام از شرکتهای بورسی هم نسبت به همدیگر متفاوت است. مثلا با ۵ درصد مثبت شدن گروه پالایشی شاخص ممکن است حدود ۶۰۰-۷۰۰ واحد جابه جا شود. حالا مثبت شدن این ۷۰۰-۸۰۰ واحد میتواند به این صورت باشد که ۳۶ صنعت دیگر تغییری نداشته باشند و یا تغییراتشان منفی باشد. به این ترتیب شاخص بورس از ناهمگونی و ناهموزن نبودن صنایع تاثیر می پذیرد.
این تحلیل گر بازار سرمایه ادامه میدهد: مضاف بر این مسائل، در سالهای گذشته شاخص بورس مورد دستکاری مدیریتی بازار سرمایه قرار گرفته و شاخص قابل اطمینانی برای پویایی حوزه های بازار سرمایه نبوده است. ما در بدترین اوضاع و در شرایطی که مشکلات بازار سرمایه بسیار زیاد بوده مشاهده کرده ایم که شاخص بورس مثبت شده است. به این ترتیب در ارزیابی بازار سرمایه شاخص بورس، این کارایی را ندارد که بتواند عملکرد بازار سرمایه را به خوبی نمایش دهد و به مردم و مسئولین اقتصادی برای تصمیماتشان پیام بدهد.
او در پاسخ به این سوال که آیا رشد بازار سرمایه در آینده نیز ادامه خواهد داشت یا خیر اینگونه پاسخ میدهد: بوق و کرنایی که در روزهای اخیر درباره شاخص شده است، علی رغم اینکه تغییرات صورت گرفته بر مبنای تغییرات بنیادی بوده اما نمیشود به صرف این شاخص، پیش بینی کرد که افزایش شاخص ادامه دار خواهد بود. اینکه در آینده رشد شاخص ادامه دار باشد به عوامل زیادی بستگی دارد. مهمترین عامل افزایش شاخص در آینده عامل امنیت سیاسی است. این مسئله امنیت-سیاسی می تواند در قالب تحرکات منطقهای، بینالمللی و یا داخلی باشد. عامل دیگر روند بازارهای جهانی است که احتمالا در آینده بازارهای جهانی خیلی دستخوش تغییرات منفی قرار نگیرد. با توجه به گزارشهای اقتصادی کشورهای پیشروی جهان مثل آمریکا، چین یا اتحادیه اروپا، در بازارهای جهانی روند منفی دیده نمیشود، هرچند که ممکن است رشدی در این بازارها دیده نشود اما این روند مثبت ادامه دار خواهد بود. عامل سوم هم نرخ ارز است که به نظر نمی رسد در دو سه ماه آینده افت محسوسی در نرخ کنونی اتفاق بیفتد. اگر تنش سیاسی وجود نداشته باشد، احتمالا محدوده قیمتی کنونی ارز حفظ خواهد شد.
او با بیان اینکه این سه عامل در آینده دستخوش تحولات مهم نخواهند شد، انتظار افت شاخص بورس را نباید داشته باشیم.
میرمعینی درپاسخ به این سوال که «آیا افزایش شاخص منجر به اطمینان و سرمایه گذار بیشتر در بازار سرمایه می شود؟» نیز می گوید: با توجه به شاخص های پولی از جمله تورم، سیاست های پولی دولت در دوره جدید و بودجه ای که برای سال ۹۷ بسته خواهد شد، احتمالا دارندگان وجوه مازاد، بخواهند تصمیمات جدیدی درباره به سرمایه گذاری خود و تغییر مسیر این سرمایه گذاری از سپرده به بازار سرمایه بگیرند. احتمال دارد در آینده ای نزدیک با توجه به نزدیک شدن زمان بودجه بندی و اعلام سیاست های پولی دولت، موج جدیدی از تقاضا در بازار سرمایه ایجاد شود که همین افزایش تقاضا به واسطه جریان نقدینگی جدید می تواند چند واحد نسبت عایدی به درآمد را افزایش دهد. بنابراین اگر تنش سیاسی خاصی نداشته باشیم فعلا مشکل اقتصادی چندانی نداریم و امیدواریم فعلا افتی شاهد نباشیم و از طرفی هم شاهد ورود نقدینگی جدید یا تغییر مسیر سپردهگذاری به بازار سرمایه باشیم.
ارسال نظر