ادعاهای روزنامه اصولگرا از پشت پرده یک مستند
تا همين چند سال پيش تماشاي فيلمي مستند در سينما كاري خارقالعاده به شمار ميرفت. براي علاقهمندان به سينما، نشستن در سالنهاي تاريك و چشمدوختن به پرده نقرهاي به معناي ديدن فيلمي داستاني بود، نه مستند! اما ...
در عوض مستند «صفر تا سكو» كه به زندگي خواهران منصوريان، قهرمانان ملي ورزش ووشو پرداخته، اين روزها با حجم بالايي از آگهيهاي تلويزيوني و تبليغات محيطي، نظرها را به خود جلب كرده است. قاعدتاً حتي اگر قبول كنيم صداوسيما در بخش سياستهاي تشويقي خود، تيزرهاي فيلم «صفر تا سكو» را به رايگان از شبكههاي مختلف پخش ميكند، برخورداري از تبليغات رسانهها و بيلبوردهاي شهري كه همگي پولي و البته گرانقيمت است، براي فيلمي مستند، خيلي عجيب است. اگر فيلم «صفر تا سكو» اثري كمدي بود، ميشد در روزهاي فروش خوب فيلمهاي سينمايي كمدي همه هزينههاي تبليغات «صفر تا سكو» را با قبول بازگشت سرمايه از فروش بليت توجيهپذير دانست، اما تهيهكننده فيلم «صفر تا سكو» كه از بازيگران شناخته شده سينماست، عملاً در حال حركت بر خلاف قواعد اقتصادي سينماي ايران است؛ كاري كه يك تهيهكننده حرفهاي در شرايط برابر اصلاً سراغ آن نميرود و سرمايهاش را براي اكران فيلمي مستند به خطر نمياندازد.
شايد هم تهيهكننده «صفر تا سكو» با خودش حساب و كتابي جداگانه دارد كه كسي از آن با خبر نيست، ولي خروجي كار ميتواند نويددهنده اين باشد كه سينماي مستند نيز مستحق ديدهشدن در تبليغات شهري و آگهيهاي پرحجم رسانهاي باشد. حضور پر رنگ«صفر تا سكو» در فضاي تبليغاتي در صورت اينكه با بازگشت سرمايه از طريق فروش بليت سينما همراه باشد، نقطه آغازيني خواهد بود براي اينكه سينماي مستند نيز همپا با سينماي داستاني، جاي خود را در محيطهاي تبليغاتي باز كند و مخاطبان عام را به تماشاي سينماي مستند فرابخواند. چه بسا آثار فاخر مستند كه پيش از اين ساختهشده و در سانسهاي محدودي اكران شده و كمتر كسي به ارزش آن مستند و كاري كه فيلمساز انجام داده است، واقف شده باشد! حضور موفق «صفر تا سكو» ميتواند باور قديمي تماشاي مستند در تلويزيون را نيز به چالش بكشد.
ارسال نظر