روزنامه ایران در گزارشی نوشت: تصادفات جادهای شبیه جنگی تمام عیار است که هزینه آن حتی از هزینه جنگ تحمیلی هشت ساله ایران وعراق نیز بیشتر است و از حدود ۹۰ سال پیش این جنگ در کشور ما شبانهروز قربانی میگیرد.
روزنامه ایران در گزارشی نوشت: تصادفات جادهای شبیه جنگی تمام عیار است که هزینه آن حتی از هزینه جنگ تحمیلی هشت ساله ایران وعراق نیز بیشتر است و از حدود ۹۰ سال پیش این جنگ در کشور ما شبانهروز قربانی میگیرد.
در حالی که در کشورهای پیشرفته توانستهاند میزان تصادفات رانندگی و تلفات ناشی از آن را در کشورشان به حداقل ممکن برسانند وحتی طوری برنامهریزی کردهاند که تعداد کشتههای تصادفات رانندگی خود را تا سال۲۰۲۰ به صفر برسانند ولی ما با این میزان تصادفات و تلفات هنوز برنامه جامع، منسجم و کاربردی برای کنترل این مسأله در کشورمان نداریم و حتی بعد از یک قرن هنوز الفبای اولیه فرهنگ ترافیک را در کشور اجرایی نکردهایم.
رفتار ترافیکی ما هنوز سنتی است؛ یعنی کاربران جاده و معابر فقط به مقصد فکر میکنند تا هرچه سریع تر خودشان را به آن برسانند ولی چگونه و از چه راهی مهم نیست. همچنین تحقیقات نشان داده است عامل انسانی بین ۷۰تا۹۰ درصد در تصادفات رانندگی نقش دارد و آنچه عامل انسانی را در صدر علل تصادفات قرار داده ضعف شدید فرهنگ ترافیکی در کشور است.
به نظر میرسد دولتهای گذشته کوچکترین قدم مثبتی در کنترل و پیشگیری این معضل اجتماعی برنداشتهاند و این موضوع جزو اولویتهای کاری آنها نبوده است. دولتهای گذشته تنها کاری که انجام دادهاند اینکه تمام مسئولیت ها را به پلیس واگذار کرده و پلیس هم با کمال میل قبول کرده است.با این اوصاف باید عرض کنم که با توجه به اینکه راهور ناجا تنها سازمانی است که از عمق فاجعه با خبر بوده بخوبی میدانست که خیلی از این مسئولیتها جزو وظایف پلیس نیست، چون حدود ۲۰-۲۵ سازمان و ارگان در کشور وجود دارد که در این حوزه وظایفی دارند که اگر آنها به وظایف خود عمل نکنند پلیس قادر به کنترل و پیشگیری از تصادفات رانندگی در کشور نخواهد بود ولی مدیران و فرماندهان ارشد راهور ناجا بنا به دلایلی این مسئولیتها را قبول کردهاند.
حال سؤال این است که با توجه به وظایف سنگین و خطیر پلیس، چرا این نهاد همه مسئولیتها را قبول کرده و همین امر باعث تداوم تصادفات و هدر رفتن بیت المال و فرصتهای طلایی در این حوزه شده است.
موضوع بعدی این است که مسئولان راهور ناجا مرتب اعلام میکنند آمار تصادفات جادهای روبه کاهش است یعنی عملکرد ما در کاهش تصادفات رانندگی درست بوده اما نگارنده بهعنوان کارشناس این حوزه معتقدم که کاهش تصادفات رانندگی هیچ ارتباطی با عملکرد خوب پلیس ندارد چون نهتنها پلیس و حتی دولت ما هیچ برنامه جامع و ملی برای کاهش تصادفات رانندگی در کشور نداشتهاند بلکه به نظر میرسد که کاهش تصادفات رانندگی ناشی از حرکت خود جوش مردمی است و مردم از ترس تلفات سعی میکنند با دقت بیشتر رانندگی کنند. اگر غیر از این است مسئولان محترم راهور ناجا میتوانند یکی - دو مورد از اقدمات خودشان را که باعث کاهش تصادفات رانندگی شده و تأثیر آن مورد ارزیابی قرار گرفته برای مردم و مسئولان رده بالای کشوری تشریح کنند.
مسأله بعدی این است که مسئولان راهور ناجا یکی از علل بالا بودن میزان تصادفات و تلفات ناشی از آن را بالا رفتن تعداد سفرها و افزایش تعداد وسایل نقلیه میدانند. در حالی که آمارهای زیرخلاف آن را نشان میدهد.
۱- ۹۰در صد مرگ ومیر تصادفات رانندگی در کشورهای عقب مانده و در حال توسعه رخ میدهد. در صورتی که این کشورها فقط ۴۸درصد خودروهای جهان را در اختیار دارند. کشورهای پیشرفته با ۵۲ در صد خودروهای جهان فقط ۱۰در صد مرگ ومیر تصادفات را به خود اختصاص دادهاند.
۲- در کشور انگلستان ۳برابر بیشتراز ایران،خودرو وجود دارد ولی میزان تلفات تصادفات رانندگی آنها ۳۲برابر کمتر از ایران است.
۳- در کشور ما به ازای هر ۱۰۰۰نفر ۳۰۰خودرو وجود دارد ولی کشورهای همتراز کشور ما به ازای هر ۱۰۰۰نفر ۴۰۰خودرو وجود دارد.
این نوع اظهارات وطبیعی تلقی کردن اوضاع ترافیک و تصادفات رانندگی در کشور نه تنها برای حل این معضل اجتماعی کمک نمیکند بلکه یک نوع فرصت سوزی و هدر دادن بیتالمال و سرمایههای ملی است. باید آشکارا به مسئولان رده بالای کشوری و مردم اعلام کنند که ما هنوز هیچ طرح جامع، ملی و کاربردی برای کنترل معضلات ترافیکی و تصادفات رانندگی در کشور نداریم. اگر طرحی وجود دارد میتوان آن را از طریق رسانهها اعلام کرد. موضوع بعدی آموزش و فر هنگسازی است. همه میدانند که اگر در کشوری سازمانهای آموزشی وجود داشته باشد، باید آموزش به آنها واگذار شود و راهور ناجا باید بهعنوان هماهنگکننده و یاری رسان در کنار سازمانهای آموزشی قرار گیرد. آموزشی که توسط راهور ناجا در مدارس انجام میشود صرفاً جنبه نمایشی دارد و کوچکترین تأثیری در رفتار ترافیکی بچهها نداشته است. چون آموزشی تأثیرگذار است که مداوم و مستمر، کارشناسی شده و همزمان برای تمام اقشار جامعه و از طرق مختلف و توسط استادان و معلمان و مربیان دوره دیده صورت گیرد. همزمان نیز باید مؤسسات پژوهشی تأثیر آموزش را در رفتار مردم بررسی کنند که آیا تأثیر داشته یا نه؟ در غیر این صورت فقط تلاشی
بیهوده خواهد بود.
موضوع بعدی آیین نامه نحوه صدور گواهینامه برای افراد متقاضی است. در تمام کشورهای پیشرفته اخذ گواهینامه چند مرحلهای است که از خیلی سالهای پیش وجود داشته است. یعنی در مرحله اول افرادی که گواهینامه میگیرند یکی دو سال اول حق رانندگی در جادههای برون شهری را ندارند ولی متأسفانه در کشورما تا مدتی قبل راهور ناجا به افرادی که هنوز فن رانندگی را کامل یاد نگرفته بودند اجازه میداد با اخذ گواهینامه در جادههای برون شهری رانندگی کنند و همین امر باعث کشتار و معلولیت خیلی از هموطنان در سالهای گذشته شده است.
سؤال اینجاست چرا حالا بعد از این همه کشتار و معلولیت ما تصمیم به تغییر آیین نامه گرفتهایم؟ اجرای این طرح از دهههای قبل میتوانست جلوی خیلی از خسارتها و کشتارها و معلولیتها را بگیرد ولی متأسفانه دیر انجام شد.
سؤال بعدی که از مسئولان محترم راهور ناجا دارم این است که تمام کشورها تا زمانی که جادههای خودشان را به استانداردهای جهانی نزدیک نکردهاند و ایمنی خودروهای خودشان را ارتقا ندادهاند حداکثر سرعت تردد وسایل نقلیه رادر جادههای کشورشان پایین نگه میدارند تا از این طریق بتوانند تصادفات خودشان را کنترل کنند و کارشناسان و متخصصان راهور ناجا بخوبی می دانند که کاهش ۱۰کیلومتر بر ساعت در سرعت ترددخودروها میتواند ۳۰در صد تصادفات مرگباررا کاهش دهد.
ولی با اینکه جادههای کشور ما استاندارد نیست و ایمنی خودروها پایین است اما سرعت تردد در جادههای کشور ما در حد سرعت کشورهای پیشرفته است. برای مثال حداکثر سرعت تردد در اتوبانها ۱۲۰(کیلومتر بر ساعـت) تعیین شده است. کدام خودرو تولید داخلی اگر با این سرعت تصادف کند یک نفر سرنشین آن سالم میماند؟!
موضوع بعدی برگزاری همایشهای داخلی و بینالمللی و جلسات مکرر جامعه اندیشمندان ترافیک در کشور است که متأسفانه خروجی مطلوبی نداشته. تنها کاری که دولتهای گذشته و پلیس راهور ناجا در سالهای گذشته انجام دادهاند افزایش هزینه جرایم تخلفات رانندگی بوده که آن هم هیچ اثر بازدارندگی نداشته و صرفاً به یک منبع در آمد برای دولتها بدل شده است و اگر کارهایی هم انجام شده متناسب با عمق فاجعه نبوده است.
لذا انتظار میرود برای جلوگیری از این حوادث یکبار دیگر ایفای نقشها را مرور کنیم و وظایف هر نهاد را بدرستی تعیین و به نهاد مورد نظر بسپاریم تا از این فجایع جلوگیری شود.
«ایران» آماده انعکاس ملاحظات انتقادی پلیس راهور یا کارشناسان حمل و نقل درباره محتوای مقاله حاضر است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
متاسفانه وضعیت رانندگی و جاده ها و ماشین ها تاسف بار است و هیچ آموزشی هم به مردم داده نمیشه. ما هنوز بلد نیستیم بین خطو ط حرکت کننیم و هنوز یاد نگرفتیم معنی خط عابر پیاده چیه
مجتبی
واقعا که مردم دیوانه وار می رانند.ماموران راهنمائی و رانندگی فقط روز کار میکنند.شبها بعد از شش هفت دیگر ماموری در خیابان نیست. من که ماشینم را از ترس تصادف ماه به ماه تکان نمیدهم. فرهنگ بد رانندگی کردن جا افتاده است.
نظر کاربران
متاسفانه وضعیت رانندگی و جاده ها و ماشین ها تاسف بار است و هیچ آموزشی هم به مردم داده نمیشه. ما هنوز بلد نیستیم بین خطو ط حرکت کننیم و هنوز یاد نگرفتیم معنی خط عابر پیاده چیه
واقعا که مردم دیوانه وار می رانند.ماموران راهنمائی و رانندگی فقط روز کار میکنند.شبها بعد از شش هفت دیگر ماموری در خیابان نیست. من که ماشینم را از ترس تصادف ماه به ماه تکان نمیدهم. فرهنگ بد رانندگی کردن جا افتاده است.