۶۳۵۰۷۶
۲۳ نظر
۵۲۴۱
۲۳ نظر
۵۲۴۱
پ

روایت دوجنسه‌ ها از یک رابطه شیطانی

صبح ۲۲ آبان ماه مأموران کلانتری ۱۰۱ تجریش در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند جسد غرق در خون مرد جوانی در خیابان شریعتی، خیابان هدیه کشف شده است که دقایقی بعد سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت به همراه اکیپ تشخیص هویت آگاهی و کارشناسان پزشکی قانونی در صحنه جرم حاضر شدند.

خبرگزاری تسنیم: صبح ۲۲ آبان ماه مأموران کلانتری ۱۰۱ تجریش در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند جسد غرق در خون مرد جوانی در خیابان شریعتی، خیابان هدیه کشف شده است که دقایقی بعد سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت به همراه اکیپ تشخیص هویت آگاهی و کارشناسان پزشکی قانونی در صحنه جرم حاضر شدند.

بررسی اولیه حاکی از آن بود که جسد متعلق به مرد چهل و پنج ساله‌ای است و ظاهراً در یک نزاع به قتل رسیده است.

تحقیقات از اهالی محل حاکی از آن بود که متوفی با دو خانم درگیر شده و دو خانم پس از درگیری از محل گریخته‌اند که کارآگاهان ساعتی بعد با شناسایی دو متهم متواری موفق به بازداشت آنها شدند.

پس از بازداشت دو متهم مشخص شد آنها دو جنسه هستند و به خاطر روابط غیر اخلاقی با متوفی با وی درگیر شده‌اند.

دو متهم این پرونده پس از انتقال به دادسرای امور جنایی تهران به درگیری با متوفی (شهروز) اعتراف کردند و یکی از متهمان که مرجان نام دارد، در اظهاراتش درباره جزئیات این حادثه به بازپرس امور جنایی تهران گفت: من و دوستم میترا چند ماه قبل در یک مهمانی با هم آشنا شدیم و شب حادثه با هم سوار بر خودرویم بودیم و در خیابان ولیعصر می‌چرخیدم که با شهروز آشنا شدیم؛ شهروز سوار بر یک خودروی بنز بود و قرار شد به منزل او در پاسداران برویم.

وی افزود: زمانیکه به خانه شهروز رفتیم قرار شد با وی روابط غیراخلاقی داشته باشیم و او به ما در قبال این روابط یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پرداخت کند که با یکدیگر ارتباط برقرار کردیم اما شهروز پولی به ما نداد، زمانیکه به وی گفتیم چرا پولی به حسابمان واریز نشده مدعی شد که مبلغ یک میلیون تومان به حساب من واریز کرده و از من خواست به عابربانک مراجعه کنم؛ شهروز می‌گفت میترا در خانه بماند و من به تنهایی به عابربانک بروم اما من پذیرفتم.

این متهم که ۲۸ سال سن دارد، اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: در نهایت من و میترا و شهروز از خانه خارج شده و به پارکینگ خانه شهروز رفتیم؛ شهروز می‌گفت او با خودروی بنز خودش می‌آید و ما با خودروی خودمان برویم که من قبول نکردم و در پارکینگ با هم دعوایمان شد، شهروز می‌گفت داخل پارکینگ سر و صدا نکنیم و می‌گفت از خانه خارج شویم و حرف بزنیم که من با سنگ، شیشه‌های بنز او را شکستم و شهروز از خانه فرار کرد که میترا دنبال او رفت و داخل خیابان او را گرفت، من نیز با خودرویم از خانه خارج شده و به خیابان رفتم.

مرجان ادامه داد: در خیابان به او گفتم چرا پولمان را نمی‌دهی که گفت به خانه‌اش برویم تا پولمان را بدهد که من قبول نکردم و با قفل فرمان چند ضربه به پای او زدم اما شهروز روی صندوق عقب خودرویم افتاد؛ در صندوق عقب باز بود و شهروز در صندوق عقب را گرفته و رها نمی‌کرد که من دستش را کشیدم و در صندوق عقب را بستم، به محض اینکه در صندوق عقب را بستم، شهروز عقب عقب رفت و با پشت سر به زمین خورد، من در آن لحظات با اورژانس و پلیس تماس گرفتم و به سر کوچه رفتم؛ سر خیابان یک کانکس نگهبانی بود، ماجرا را برای نگبهان تعریف کردم که او گفت حالا که با پلیس و اورژانس تماس گرفته‌ام از آنجا بروم.

مرجان در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: در نهایت من و میترا با خودروی من از آنجا رفتیم اما حدود ۱۵ دقیقه بعد به آنجا بازگشتیم؛ هنوز کسی آنجا نرسیده بود که من با خودرویم به سمت شهروز رفتم، قصد داشتم او را سوار بر خودرویم کرده و به بیمارستان ببرم اما ناگهان دو پسر جوان را دیدم که از انتهای خیابان به سمت ما می‌آیند، در نهایت با خودرو از آنجا متواری شدیم و به منزل من رفتیم.

وی افزود: شهروز زمانیکه در خانه حضور داشت چندین بار کوکائین مصرف کرد و حالش بسیار بد شده بود، در زمان درگیری نیز حال مناسبی نداشت و نفس نفس می‌زد، من و دوستم او را نکشتیم و او خودش سرش به زمین خورد.

میترا متهم دیگر این پرونده نیز اظهارات مرجان را تأیید کرد و به بازپرس گفت: من فقط با مشت چند ضربه به پاهای شهروز زدم، زمانیکه مرجان دست او را رها کرد، او عقب عقب رفت و سرش به زمین خورد به نحوی که خون خیابان را پر کرد، چون آن خیابان شیب داشت.

مرجان و میترا پس از این اظهارات با دستور سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شدند و برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفتند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    ب همین راحتی.ببین چ شیرتوشیری شده
    براحتی رابطه برقرار وبه راحتی ادم کشته اند.

    پاسخ ها

    • بدون نام

      خوب شد مرد. سزای مرد هوسباز همینه

    • بدون نام

      این پیرمردها دیگه ترمز ندارند در هوسرانی هاشون! ..... خبر نداشته جون حقیرش رو هم میده!سیرمونی ندارند مردجماعت

  • بدون نام

    ولشون کنید برن خب. تقصیر خود اون دروغگو بود.عاقبت شم دید

  • بدون نام

    میخاست پولشونو بده تا نمیره خلف وعده کرد

  • بدون نام

    یاخدا

  • بدون نام

    واقعا جای تاسف دارد تا به این حد سقوط اخلاقی اجتماع

  • بدون نام

    یعنی دوتادوجنسه انقدر زورداشتن که یک مرد رو بکشن ..ازبی عرضگی مرده بوده البته سزای ادمی که دنبال گنده کاری هست همینه وان دوتادوجنسه هم بایداعدام بشن ..هرسه تانجسن مرده که گندش پاک شدان دوتادوجنسه هم بایداعدام بشن

    پاسخ ها

    • بدون نام

      برو بچه جون مگه کی هستی که فتوا میدی برا خودت؟

  • بدون نام

    بنز داشته باشی بخاطر یه میلیون مثل سگ بیوفتی بمیری اونم توسط یه دو جنسه حداقل یه مرگ با عزتی انتخاب میکرد خاک تو سرت کنن بدبخت خر

  • مونتلا

    ای خاک تو سرتون که به راحتی تن تون رو به پول فروختی حالا حالاها باید اب خنک بخورید و بعد هم اعدام و قصاص بشین به همین راحتی زندگیتون رو خراب کردید

  • یک اریایی

    اون پیر احمق خجالت نمیکشه اگه پول داره بره به کرمنشاه کمک کنه البته که دستش از این دنیا کوتاه شد حالا تو اون دنیا با چه اعمالی باید جواب بده

  • امیر

    کجا داریم زندگی میکنیم مردم کلا رد دادن

  • بدون نام

    معامله کردید.
    مردو و قولش

  • علی

    ماکه نفهمیدیم .
    که باکه رابطه برقرار کرده مگه نمید دوجنسه بود پس پول برای چه میخواسته ؟؟؟؟؟

  • بدون نام

    برای یک میلیون پول حروم آدم کشته اند!

  • بدون نام

    به نظر من تقصیر خود مرده بوده واقعا 1 میلیون و 500 رقم زیادی هست ...

  • بدون نام

    یاد مستند فقر و فحشا افتادم
    چقدر راحت این دو جنسه ها رابطه بر قرار کردن

  • محمد حسین

    من هیچ وقت مشتری چنین خدماتی! نبودم و بعید میدونم که تا اخر عمرم مشتری بشم اما اون بی وجدانایی که میان کار خودشون را میکنن و پول اینا رو نمیدن دیگه هر چی به سرشون بیاد حقشونه چون دیگه خوردن حق اینا اخر نامردی و بی شرفیه
    دولت و مقامات باید بدونن که این افراد هم حالا چه خوششون بیاد چه بدشون بیاد هستن و جزوی از همین ملت اند و دولت و حکومت نسبت به اینها هم مسئوله.اگر وزارت بهداشت یا هر جای دیگه یک فکری میکرد که این افراد سازمان دهی بشن دیگه نه کسی حقشون را میخورد نه گرفتار بیماری و غیره میشدن.

  • بدون نام

    حالا خوبه مرده بنز داشته دو تا زنه هم ماشین داشتن یعنی در اون حد فقیر نبودن که مجبور به هر کاری بشن وگرنه یه سری میومدن میگفتن مسئولین خجالت بکشن و شرایط اقتصادی جامعه فلان و ...

  • بدون نام

    امان از بی دینی و دسیسه شیطان برای جهنمی کردن بنی بشر

  • NAZANIN

    چقد همه به موضوع علاقه مندن ! حالا بماند که نفری چهارتا نفرین و فحشم دارن میدن که خالی از عریضه نباشه :)

  • گندم مجیدی ...۱۵ساله ... پونک قزوین

    دو جنسه هم بد میشه ها ....

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج