رفتارهای ضدونقیض امانوئل مکرون در قبال ایران
سید محمد حسین هاشمی در عصر ایران نوشت: وقتی مکرون جوان به ریاستجمهوری فرانسه رسید، خیلیها تصور کردند در جهان بدون اوباما، ایران میتواند از به قدرت رسیدن او استفاده کند. مردی که نشستنش بر صندلی اصلی کاخ الیزه، دستکم نشان از تغییر در مدل سنتی انتخابهای مردم فرانسه داشت.
به دنبال نقش پررنگ در منطقه پرتلاطم
بیراه نیست اگر بگوییم که امانوئل مکرون، به دنبال ایفای نقشی پررنگ در منطقه پرتلاطم خاورمیانه است. بازیهای سیاسی رئیسجمهوری فرانسه از زمان روی کار آمدنش تا کنون، نشان داده که او به شطرنج این منطقه علاقمند است و میخواهد کشورش را به یک کشور تاثیرگذار در منطقه تبدیل کند.
دیدار مکرون با حسن روحانی، رئیسجمهوری کشورمان در حاشیه اجلاس سازمان ملل متحد، سفر یکباره و بدون مقدمهاش به عربستان سعودی، ایفای نقش در لبنان، همکاریهای هماهنگ با آمریکا در مورد سوریه و همچنین پررنگکردن تاثیر فرانسه در ماجرای برجام آنهم در شرایطی که آمریکا، این توافقنامه را وارد چالش کرده است، نشان میدهد که مکرون، میخواهد در بازیهای سیاسی منطقه، حضوری فعال داشته باشد.
کمااینکه در تماس تلفنی دیروز او با حسن روحانی هم، مکرون به صراحت تلاشش برای ایفای این نقش را با این جمله که «ما در یک موضع میانجیگرانه دنبال کاستن از فعالیتهای خصمانه در منطقه و تقویت ثبات هستیم.» مورد اشاره قرار داد.
بازی اول؛ حامی برجام
تا امروز، آنچه رئیسجمهوری فرانسه نشان داده، حمایت از برجام است. در روزهایی که دونالد ترامپ از هر ترفندی برای خروج از برجام استفاده میکند، مکرون با روحانی تماس تلفنی میگیرد و به او درباره تعهد فرانسه به توافق هستهای با ایران اطمینانخاطر میدهد. آن هم نه یک اطمینان خاطر تلویحی چرا که در همین تماس او به مخالفت با اقدامات آمریکا پرداخت و گفت که تصمیم ایالات متحده برای اعلام عدم پایبندی ایران به برجام به منزله پایان آن نیست و فرانسه و شرکای اروپاییاش به تعهدات خود در چارچوب این توافق ادامه خواهند داد.
از آن روز، هر باری که صحبت از برجام شده است، رئیسجمهوری فرانسه به همراه وزیر امور خارجهاش، همواره در نقش حامی تمام و کمال برجام، نشان دادند که به عنوان دوست ایران در این توافقنامه ایفای نقش میکنند. آنقدر دوست که ممکن است برای اولین بار از سال ۱۹۷۱ تا کنون، مکرون اولین رئیسجمهوری از فرانسه باشد که از کاخ الیزه به پاستور میرود.
بازی دوم؛ شریک اقتصادی
شاید بتوان گفت که یکی از مهمترین کشورهایی که پس از به ثمر نشستن برجام، دایره فعالیتهای اقتصادیاش را با کشورمان توسعه داده، فرانسه است. قراردادهای متعدد این دو کشور در حوزههای مختلف از خودرو گرفته تا هواپیما و صنعت نفت نشان داده که همانطور که ایران به دنبال استفاده از منافع برجام است، فرانسه با آگاهی از این منافع تلاش کرده تا بازار حاصل از این توافق را از آن خود کند.
در این بین، شکی نیست که امانوئل مکرون، به عنوان رئیسجمهوری فرانسه و فردی که به گفته خود در اقتصاد لیبرال عمل میکند، از این اتفاق در قبال ایران حمایت میکند. آنچه در لابلای مصاحبههای مردان اقتصادی از فرانسه به وضوح مشاهده شده هم نشاندهنده این است که آنها با پشتیبانی دولت خود، قدم در این راه گذاشتهاند؛ هرچند در این راه بعضی از شرکتها نگران توافق احتمالی مکرون و ترامپ به منظور کاهش سطح همکاریهای اقتصادی فرانسه و ایران هستند اما آنچه تاکنون به نمایش گذاشته شده، ایفای نقش شریک اقتصادی ایران از سوی فرانسه است؛ همان چیزی که در مذاکره تلفنی دیروز او با حسن روحانی به آن تاکید کرد: «پایبندی به برجام باعث تقویت اعتمادسازی و دولت فرانسه همه تلاش خود را بکار گرفته تا بانکها و تجار بتوانند روابط خود را با ایران تقویت کنند.»
بازی سوم؛ مخالف سرسخت
جایی بیشتر متوجه میشویم که مکرون در شطرنج سیاسی خود خانه به خانه حرکت میکند که رویکرد او در قبال برنامه موشکی ایران را دنبال کنیم. مردی که در توافق هستهای ایران و قدرتهای دنیا، مدافع ایران است، حالا و در پردهای دیگر از صحنه سیاست، به عنوان یکی از مخالفان سرسخت برنامههای موشکی ایران، ایفای نقش میکند؛ آنقدر که در روزهای گذشته، همین رویکرد او، جدال لفظی قابل توجهی را بین ایران و فرانسه به وجود آورده است. مکرون در شرایطی خود و تیماش را در مقابل برنامه موشکی ایران قرار داده است که از میان کابینهاش خبرهایی مبنی بر تلاش فرانسه برای تحریم موشکی علیه ایران به گوش میرسد.
این در حالی است که در طول یکی دو ماه گذشته، فرانسه بارها اعلام کرده بود که میتوان درباره برنامه موشکی ایران با این کشور به توافق رسید اما در همین زمان، بازی مکرون در زمین آمریکا و عربستان، باعث شد تا مسئولان ایرانی به صراحت از عدم حق فرانسه برای ورود به موضوع موشکهای ایران که به گفته مسئولان کشورمان صرفاً جنبه دفاعی دارد، حرف بزنند.
اختلافی که به نظر میرسد باعث دوری مقطعی فرانسه و ایران شود. در چنین شرایطی، مکرون به عنوان رئیسجمهوری که در برجام، خیال ایران را راحت کرده است، به نظر میرسد که میخواهد اینبار و در ماجرای برنامه موشکی کشورمان، طرف آمریکا و متحدان منطقهایاش را بگیرد. یک بازی دو طرفه از سوی مردی که به نظر میرسد بیشتر از هر چیز به دنبال قدرت کشورش است تا هر اتفاق دیگر.
بازی چهارم؛ میانجیگر منطقه
مکرون به ابوظبی میرود تا شعبهای از موزه لوور را افتتاح کند. در هیچ جای برنامه رئیسجمهوری فرانسه نیامده بود که او مقصد دیگری در خاورمیانه دارد. اما به ناگاه برنامه تغییر میکند. مکرون به عربستان سعودی میرود تا با ولیعهد جنجالی این روزهای عربستان دیدار کند.
آن هم دیدار در شرایطی که عربستان و ایران سردترین روزهای روابط خود را میگذرانند؛ سعد حریری، نخست وزیر لبنان در عربستان اعلام استعفا کرده و خیلیها بر این باورند که او به واسطه فشار عربستان دست به این کار زده؛ اوضاع یمن به شدت به هم ریخته است و عربستان هر روز بیشتر از دیروز در باتلاق این جنگ فرو میرود و از همه مهمتر، درون این کشور آنچنان متلاطم است که هیچ تحلیلگری نمیتواند به درستی آینده آن را پیشبینی کند.
در چنین شرایطی سفر یکباره مکرون به عربستان سعودی میتواند حامی پیامهای فراوان باشد. شاید یکی از مهمترین این پیامها به دست آوردن دل عربستان بعد از حمایت فرانسه از برجام و دریافت کمک مالی این کشور برای تامین مالی ارتش مشترک آفریقایی باشد. اما قطعاً این، نمیتواند همه داستان باشد. بیشک باید این سفر را ادامه تلاش مکرون برای ایفای نقشی پررنگتر در منطقه بدانیم. مکرون، صحبتهای جنجالیاش درباره برنامه موشکی ایران در عربستان مطرح کرد. همانجا بود که درباره لبنان و یمن هم با محمدبن سلمان به گفتوگو نشست.
او در این سفر غیرمترقبه عملاً کاری کرد که اولین مقصد نخستوزیر (مستعفی) لبنان، پیش از رفتن به کشورش فرانسه باشد. به عبارتی کاری کرد که بگوید من برای خروج لبنان از بحران تلاش کردم. از سوی دیگر، درباره موشکهای ایران هم حرف زد. حرفی که هم به دل عربها خوش نشست و هم به دل ترامپ؛ نشانه این خوشآمدن را هم میتوانیم در تماس مکرون و ترامپ و تاکید دوباره بر ادعای این دو کشور درباره بیثبات کردن منطقه از سوی ایران بدانیم.
در چنین شرایطی بود که مکرون به الیزه برگشت، وزیر خارجهاش را به عربستان فرستاد، خودش از سعد حریری شبیه یک نخست وزیر تمام عیار استقبال کرد؛ با ترامپ گفتوگوی تلفنی داشت و از آن سو، دیروز با حسن روحانی گپ زد. تمام اینها را که کنار هم بگذاریم و از خودمان این سوال را بپرسیم که «حالا اگر فرانسه، خود را در هیچ کدام از این قضایا دخالت نداده بود چه میشد» و پاسخ بدهیم «تقریباً هیچ» بیشتر به این نتیجه میرسیم که مکرون به دنبال هژمونی قدرت در منطقه است. کشور او حالا و در شرایطی که داعش، تمام شده، عملاً درگیر جنگ در منطقه نیست؛ اقتصادش برپایه مراودات مالی مختلف با کشورهای توسعه یافته، بدون دردسر پیش میرود؛ در داخل، کاریزمایی که مکرون جوان به دست آورده عملاً شرایط با ثباتی را برای دولت به وجود آورده است و اینکه سر مکرون برای حضور در منطقه درد میکند، چیزی نیست جز نمایش قدرت فرانسه در منطقه.
ارسال نظر