امين شول سيرجاني در روزنامه اعتماد نوشت: با فروكش كردن تدريجي هيجانات ناشي از زلزله استان كرمانشاه، حالا مسوولان در انديشه فراهم كردن شرايط اسكان موقت زلزلهزدگان هستند.
امين شول سيرجاني در روزنامه اعتماد نوشت: با فروكش كردن تدريجي هيجانات ناشي از زلزله استان كرمانشاه، حالا مسوولان در انديشه فراهم كردن شرايط اسكان موقت زلزلهزدگان هستند. درباره جزييات برنامه اسكان موقت زلزلهزدگان هنوز برنامه مدوني اعلام نشده اما اظهارات برخي مسوولان از جمله دبيركل جمعيت هلال احمر نشان ميدهد ممكن است اشتباهات گذشته در هنگام اسكان موقت زلزلهزدگان اينبار در كرمانشاه هم تكرار شود.
مصطفي محمديون، دبيركل جمعيت هلالاحمر در گفتوگو با «شهروند» گفته است: «دولت بايد با تخصيص بودجه آني در راستاي حل مشكلات زلزلهزدگان گام بردارد. بايد در اسرعوقت چند شهرك ساخته شود تا با تدارك كانكس به عنوان يك مسكن اوليه اقدام شود. » رييس بنياد مسكن كشور گفته است: «تلاش ميكنيم اسكان موقت را دو ماهه جمع كنيم.»
عليرضا تابش از دو الگوي اسكان موقت سخن گفته كه با اظهارنظر دبيركل هلال احمر مبني بر ساخت شهرك همخواني ندارد: «در مرحله اسكان موقت به دو شكل عمل خواهيم كرد. يا يك سرپناه ۱۲ متري با كمك خود افراد درون واحدهاي مسكوني تخريب شده ميسازيم كه بعد به اسكان دايم اضافه ميشود يا در روش ديگر به هر فردي كه مايل باشد اجاره پرداخت ميكنيم، مشروط بر اينكه چادرهاي خود را جمع كنند. » پيشنهاد دبيركل جمعيت هلال احمر ايجاد چند شهرك اسكان موقت براي زلزلهزدگان است؛ الگويي كه پيش از اين در زلزلههاي ديگر از جمله زلزله بم هم تجربه شده است.
الگوي آسيبزاي اسكان موقت در بم
اين الگو دست كم در بم با شكست جدي مواجه شد. چنان كه تا سالها پس از زلزله - و حتي هنوز هم- كانكسهايي وجود دارند كه برخي شهروندان در مقام خانه دايمي از آن استفاده ميكنند. دو سال پس از زلزله بود كه روزنامه ايران در گزارشي از افزايش آسيبهاي اجتماعي در اردوگاههاي اسكان موقت زلزلهزدگان خبر داد: «بخش قابل توجهي از واحدهاي اردوگاهي شهر بم پس از بازگشت زلزلهزدگان اسكانيافته در آنها به واحدهاي مسكوني بازسازي شده، به كانون تجمع اوباش و عوامل ايجاد ناامني دراين شهر تبديل شده است.» امين باقري، معاون وقت فرمانداري بم، گفته بود: «ضرورت دارد براي پيشگيري از وقوع بحران در اين اماكن، پايان دادن به حاشيهنشيني و آلونكنشيني در بم و پيشگيري از گسترش آسيبهاي اجتماعي در برچيدن اين اردوگاهها تسريع شود.»
اردوگاههاي اسكان موقت در بم پيامدهاي اجتماعي متعددي داشت و موجب شد تا سالها پس از زلزله همه مديران اجرايي اين شهر و حتي استان با معضلات الگوي اسكان موقت روبهرو باشند. يكي از اين اتفاقات عجيب و غريب در مرحله اسكان موقت زلزلهزدگان به سكونت افرادي در كانكسها مربوط ميشد كه تا پيش از زلزله ساكن شهر بم نبودند اما در اردوگاه اسكان موقت به عنوان زلزله كانكس گرفتند و صاحب حق شدند. شمار اين افراد به قدري زياد بود كه برخي با طعنه تلخ ميگفتند انگار كه جمعيت شهر بعد از زلزله بيشتر هم شده است. ٩ سال پس از وقوع زلزله در بم خبرگزاري مهر در يك گزارش از شهرك «سيدطاهر الدين» در حاشيه اين شهر بخشي از پيامدهاي خطاهاي اسكان موقت را نشان داد.
يكي از ساكنان اين شهرك كانكسي گفته بود: «ساكنان اين منطقه اگر توان ساخت و ساز و تامين مصالح ساختماني را داشتند يا ميتوانستند زميني در شهر بخرند حتي يك لحظه نيز زندگي در كانكس را تحمل نميكردند اما در حال حاضر تنها گزينه ادامه زندگي براي ما كانكسنشيني است.» كانكسنشيني آن هم سالها پس از زلزله باعث شده بود كه مسوولان وقت شهرستان بم براي ساكنان كانكسها پيشنهادهاي جايگزين روي ميز بگذارند. چنان كه زابليزاده، رييس وقت اداره راه و شهرسازي شهرستان بم از كانكسنشينان دعوت كرده بود كه در طرح مسكن مهر ثبت نام كنند يا اينكه براي دريافت زمين به روستاهاي زير ٢٥ خانوار مراجعه كنند.
اسكان موقت، دايمي نشود!
وزير كشور از طراحي فرآيند اسكان موقت زلزلهزدگان استان كرمانشاه در كوتاهترين زمان ممكن خبر داده است. رحماني فضلي در جلسه ستاد بحران كه روز شنبه هفته جاري با حضور معاون اول رييسجمهور تشكيل شد، گفت: مقرر شد بنياد مسكن تا سه شنبه، آخرين تاريخ اتمام اسكان موقت را اعلام كند. بنا بر آنچه دبيركل جمعيت هلال احمر و وزير كشور گفتهاند اسكان موقت زلزلهزدگان به زودي آغاز ميشود. اما آيا آنچه درباره زلزله بم رخ داد اينبار هم تكرار ميشود و شهركهاي حاشيه نشيني جديد با همان پيامدها ايجاد ميشود؟ پيروز حناچي، استاد دانشگاه و دبير سابق شوراي عالي شهرسازي درباره نحوه انتخاب الگوي اسكان موقت ميگويد: «شدت زلزله و تخريبهاي بعد از آن نحوه تصميمگيري در اين خصوص را تعيين ميكند كه لازم است اردوگاه بسازيم يا از الگوهاي ديگر بهره بگيريم. مثلا اگر ساختمانها صدمه اساسي ديده باشند معمولا تا حل مشكل بحث اردوگاه مطرح ميشود.
در اين اردوگاهها هم معمولا خدمات متنوعي از جمله خدمات رواني و بهداشتي و آموزشي و توانمندسازي تا اتمام بازسازي ارايه ميشود. اسكان موقت در بازسازي بسيار مهم است. با توجه به در پيش بودن زمستان، اسكان موقت هر چه سريعتر بايد انجام شود. در زلزلهها چون در منطقه وسيعي خسارت به بار ميآيد معمولا بحث احداث اردوگاه متمركز مطرح ميشود تا زيرساختهايي مثل برق و آب وگاز و فاضلاب راحتتر براي افراد آسيب ديده تامين شود.»اما اين اردوگاههاي موقت بايد چگونه برپا و مديريت شوند كه بعد از اتمام بازسازي دايمي شهرها و روستاهاي آسيب ديده، بتوان آنها را به سهولت جمع كرد؟
حناچي ميگويد كه باقي ماندن اردوگاهها پس از اتمام دوره بازسازي يك مشكل مديريتي است: «به راحتي ميتوان در مرحله اسكان موقت با استفاده از بانكهاي اطلاعاتي موجود ساكنان واقعي شهر و روستاهاي آسيبديده شناسايي شوند تا مهاجراني از مناطق اطراف به عنوان زلزلهزده وارد اردوگاه نشوند. همه شهروندان كارت ملي دارند و كارت ملي هم برمبناي كدپستي و نشاني محل سكونت است.» پيشنهاد حناچي مراجعه مديران اسكان موقت به اطلاعات جامع شهري است. اينكه آيا چنين اطلاعاتي اكنون در اختيار مسوولان قرار دارد و اينكه ميتوانند از آن استفاده كنند به زودي روشن ميشود.
غلطهايمان را تكرار نكنيم
اما حالا كه بنا بر اسكان موقت است چه شاخصهايي بايد در اين زمينه رعايت شود؟ حناچي پاسخ ميدهد: «از آنجا كه معمولا بعد از زلزله، پسلرزههاي شديد و خفيف هم وجود دارد و مردم هم تحتتاثير هستند؛ اسكان موقت بايد در سازههاي سبك و قابل حمل و ايمن انجام شود كه شرايطي مثل دفع فاضلاب هم در آن پيشبيني شده باشد. در ايران هم الگوهاي متعددي امتحان شده است. مثلا در بم الگويي استفاده شد كه يك سازه هشتاد متري ابتدا به عنوان سازه موقت استفاده شد و بعد از تكميل به صورت سازه دايم درآمد.
سازه از قبل ساخته شده بود و پي آن را اجرا ميكردند و سازه براي هميشه ميماند. ولي منطبق با شرايط بومي طراحي نشده بود اين كاري است كه سالها پيش بايد در مورد روستاهايمان انجام ميداديم و از اين طريق زمينه مقاومسازي ساختمانها را برمبناي الگوهاي بوميمان فراهم ميكرديم. متاسفانه با وجود تمام زحمات براي مقاومسازي مسكن روستايي، هنوز اين نقيصه را كه ما نتوانستهايم الگوهاي متنوع معماري بومي خود را مقاومسازي كنيم، برجاي مانده است و بيتوجهي به آن ميتواند موجب شود تمام نقاط شهري و روستايي بيهويت و شبيه هم شوند.»
او به يكي از تجربههاي موفق بينالمللي در زمينه بازسازي پس از زلزله هم اشاره ميكند: «يكي از تجربههاي موفق به بازسازي پس از زلزله گجرات هند مربوط است. آنجا طرحهايي ارايه شده بود كه افراد بيسواد هم ميتوانستند بفهمند خانههاي با الگوي بوميشان را چگونه بايد مقاومسازي كنند. ما هم ميتوانيم در هر دو منطقه شهري و روستايي بر مبناي الگوهاي بومي اين كار را انجام دهيم. البته اين كار قبل از اجرا به مطالعات عميق وافراد اهل فن و معتقد به موضوع نياز دارد اما اجرايش موضوع پيچيدهاي نيست و ساده است.»
اما چه تضميني وجود دارد كه اشتباهات گذشته دوباره تكرار نشود؟ تضميني وجود ندارد مگر اينكه از تجربههاي قبلي درس بگيريم. راهكاري كه پيروز حناچي آن را به صراحت اينگونه ترسيم ميكند: «در هر زلزلهاي ما با تجربههاي جديدي مواجه ميشويم كه نيازمند جمعبندي است. ما بايد تمام اين تجربيات را جمعبندي كنيم. بايد نقاط مثبتمان را تقويت كنيم و كارهاي غلط را تكرار نكنيم. مثلا قضيه مسكن مهر به اين موضوع بستگي دارد. آييننامه را در اسكلت رعايت كرديم و در ساير اجزا رعايت نكردهايم. خب بايد يك گزارش علمي جامع تهيه شود تا دوباره اين غلط تكرار نشود.»
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر