رسوایی جنسی از هالیوود تا سینمای ایران
پوریا ذوالفقاری کارگردان و بازیگر تئاتر و همچنین منتقد و روزنامهنگار است. او عضو تحریریه ماهنامه سینمایی فیلم نیز هست. نمایشهای «سحوری»، «غروب روزهای آخر پاییز» از آخرین نمایشهای او به عنوان کارگردان تئاتر به شمار میآیند.
به شخصه هیچ مشکلی با هیچ مدل افشاگری ندارم. از هر حرکتی که با پردهبرداری یک لجنزاری، دیگران را آگاه کند و آفتی را بزداید، حمایت میکنم و آن را درست میدانم. اتفاقی که این روزها در هالیوود رخ داده، به نظر کسانی سختگیرانه میآید. اینکه کسی را بابت حرکت اشتباهی در دوران جوانیاش امروز از قله فعالیت حرفهای به زیر بکشیم، چه بسا به نظر زیادهروی برسد اما پشت این حرکت، بالا بردن حساسیت جامعه به اتفاقهایی از این دست و حساس کردن سنسورهای مردم به هر تعرض و هر خشونت کلامی نهفته است. اتفاقاً عبور از کنار همین موارد است که جامعه را در مقابل آسیبهای بزرگتر بیتفاوت میکند.
این برخورد سختگیرانه پیامی را به گوش هر کسی که به اقتضای جایگاه اجتماعی و حرفهایاش امکان چنین سوءاستفادههایی را دارد، منتقل میکند؛ هرکسی باشید و در هر مرحله از زندگیتان، حتی شائبه وجود چنین تعرض و پردهدریهایی در سوابق شما میتواند لطمههای شدیدی به موقعیت کاری و اجتماعیتان بزند. یعنی از همان ابتدا که قدم در هر راهی میگذارید، حواستان باشد که شهرت و ثروت قرار نیست برایتان حاشیه امن بسازد. این پیام باید در ناخودآگاه تکتک شهروندان یک جامعه رسوب کند تا بتوانیم از پیشرفتن آن سرزمین سخن بگوییم.
سینمای ایران جزیرهای جداافتاده از جامعه نیست. عارضههایی که در سطح جامعه میبینیم حتما به اشکالی در سینما هم وجود دارند. پس با این افشاگری در سینما موافقم. اما یک نکته را با الگو گرفتن از اتفاقهای هالیوود باید گوشزد کرد.
در هالیوود فرد آسیبدیده با معرفی خود و بدون هراس از قضاوتهای سنگین دست به افشاگری میزند، نام طرف مقابل را میآورد، زمان و مکان اتفاق را میگوید و همانطور که گفته شد، هویت خودش را هم افشا میکند. مدتی قبل در یکی از رسانههای فارسیزبان خارج کشور، مطلبی با هدف همین افشاگری نوشته شد که نام آسیبدیدگان در آن نبود و از قول افرادی موهوم که مشخص نبود واقعا وجود دارند یا نه، اتهاماتی به چند سینماگر زده شده بود. این رویکرد حتی در همان امریکا هم راه را برای شکایت از آن رسانه باز میکند.
یعنی افرادی که اسمشان به عنوان متعرض در گزارش آمده میتوانند رسانه را بابت طرح اتهامات دروغین به دادگاه فرابخوانند. گام نخست در این افشاگری و این حرکت اصلاحی، نترسیدن از افشای هویت خود است. هراس از قضاوتهای اجتماعی و اخلاقی و... باید کنار گذاشته شود و جزییات رخدادها رسانهای شود. آنوقت هرجای دنیا که این اتفاق بیفتد به شخصه حامیاش خواهم بود اما نام نیاوردن از قربانیان، راه را برای گرفتن انتقامهای شخصی و انحراف موضوع باز میکند.
نظر کاربران
قربانی با این افشاگری آبروی خود و طرف مقابل را می برد.و خود را در معرض قضاوت عموم میگذارد
کجای این کار درست است؟
این کار را میتوان ترور آبرو و حیثیت اشخاص از نوع انتحاری نامید.
زمانی رسوایی جنسی در تلویزیون ایران رسوخ کرد که بدست اقازاده ها افتاد