سفرهای استانی رخداد مبارکی بود که آقای محمود احمدینژاد پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ آن را مطرح و از تعبیر یک اتفاق بزرگ، یک توبه و استغفار از جانب دستگاههای دولتی و مدیران کشور برای آن استفاده کرد.
روزنامه اصولگرای صبح نو: سفرهای استانی رخداد مبارکی بود که آقای محمود احمدینژاد پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ آن را مطرح و از تعبیر یک اتفاق بزرگ، یک توبه و استغفار از جانب دستگاههای دولتی و مدیران کشور برای آن استفاده کرد. حالا میراث او به یک نوستالژی ناتمام در دولت جدید آقای حسن روحانی تبدیل شده؛ سفرهایی که روحانی و دولت وی برای متفاوت نشان دادن آن با سفرهای رییس جمهور اسبق عنوان پایش و پویش را برای آن انتخاب کرد.
سرآغار این گونه سفرها با سفر احمدینژاد به مشهد مقدس آغار شد، اقدامی قابل تحسین از سوی دولت نهم که رضایت مردم و استقبال بیشمار آنان را نیز به همراه داشت؛ احمدینژاد در این گونه سفرها تمامی اعضای دولت را با خود همراه میکرد و جلسات دولت را نیز در همان استان تشکیل میداد و گاها اقامتی بیش از یک هفته در برخی استانها نیز داشت و در طول آن به دور افتادهترین روستاها سفر میکرد و از نزدیک با مردم آن مناطق به گفتوگو می نشست.
اما از همان روزها جناحرقیب احمدینژاد که قافله انتخابات را به او باخته بودند؛ واکنشهای منفی به سفرهای استانی نشان میدادند، عمده انتقاد و حمله آنان پوپولیستی بودن این سفرها بود، البته ناگفته نماند که رییسجمهور اسبق هرچه به پایان دوره ۸ ساله خود نزدیکتر میشد از رنگ و بو و شدت سفرهایش نیز کاسته میشد، طوری که در یک دوره ۲۶۰ روز به هیچ استانی سفر نکرد و آخرین سفرهایش نیز با رنگ وبوی انتخاباتی و حمایت از یار غارش اسفندیار رحیممشایی صورت میگرفت.
با روی کار آمدن حسن روحانی پیشبینی میشد این سفرها لغو یا دستکم به آن شکل سابق صورت نگیرد، اما با گذشت زمان روحانی تصمیم گرفت به سفرهای استانی ادامه دهد، سفرهایی که مشخص بود دولت میل و رغبتی به انجام آن به شکل سابق ندارد، بر همین اساس محمد نهاوندیان که ریاست دفتر رییسجمهور را بر عهده گرفته بود در توضیح چگونگی انجام این سفرها گفته بود: «حیف است اسم سفر مقامات به استانهای کشور را سفرهای استانی بنامیم. این اشتباه است که فکر کنیم استانها با یک یا دو سفر مقامات آباد میشوند. باید سفرهای مقامات عالی به استانها را تحت عنوان پایش و پویش استانی بنامیم».
اولین سفر روحانی به خوزستان بود،سفری که البته تمامی اعضای دولت را با خود به همراه نبرد، روحانی در دوره اول خود تقریبا به تمامی استان ها سفر کرد اما تنها به مرکز استانها میرفت و افتتاح پروژهها در شهرستانها نیز از طریق ویدئو کنفرانس صورت میگرفت. موضوعی که انتقاد کارشناسان و نمایندگان مجلس را به نیز همراه داشت، آنها میگفتند بهتر است رییسجمهور در این سفرها به برخی از روستاها از نزدیک سر بزند و در جریان مشکلات واقعی مردم قرار بگیرد.اما نکته جالب در سفرهای استانی روحانی سبک و سیاق آن بود که عینا به مانند دوره محمود احمدینژاد صورت میگرفت؛ راهاندازی کاروانهای تبلیغاتی و سخنرانیهای احساسی، نصب بنرهای چشمگیر، تشویقهای جمعیت حاضر در سخنرانی و گرفتن نامههای دستی از مردم در برخی سفرها شباهتهایی بود که در دوره روحانی نیز مشاهده شد و جالبتر اینکه اینبار اصلاحطلبان که در گذشته منتقد سرسخت این گونه سفرهای احمدینژاد بودند و آن را پوپولیستی توصیف میکردند این بار در برابر این موارد سکوت میکردند!
حذف دیدارهای چهره به چهره و جایگزین کردن سامانه تلفن گویا به جای نامههای دستی، نیز از تفاوتهای بارز پایش و پویش روحانی با سفرهای استانی محمود احمدینژاد بود؛ ضمن اینکه تعطیلی مدارس و صف هزینههای سنگین از مواردی بود که صدای بسیاری از مردم را درآورده بود. این مدل سفرها صدای موافق و حامیان روحانی را نیز درآورده بود؛ روزنامه جمهوری اسلامی ــ نزدیک به مرحوم هاشمیرفسنجانی ــ در نقد سفر روحانی به استان فارس نوشته بود: «استقرار تماموقت رییسجمهور در مرکز استان با توجه به اینکه استان فارس با ۳۰ شهرستان بزرگترین استان کشور در زمینه تقسیمات کشوری است شاید با سفر ایشان به حداقل ۳ نقطه محوری فارس، جذابیت بیشتری مییافت.
بدیهی است حضور طولانی در شهر شیراز بیشتر صرف جلسات و ملاقاتهای محدودتری میشود که شور و نشاط شایسته دولت یازدهم را به وجود نمیآورد.»رییسجمهور روحانی با تمامی بیمیلی که او و دولتش نسبت به این گونه سفرها داشتند اما در دوره ۴ ساله خود یکبار به تمامی استان های کشور و سه بار به مناطق مختلف تهران سفر کرد؛ اما با تمام شدن دولت نخست تدبیر و امید حالا سفرهای استانی یا همان پایش و پویش نیز پایان یافته است.
آقای محمد شریعتمداری که در دولت گذشته معاون اجرایی روحانی را بر عهده داشته درباره سرنوشت سفرهای استانی گفته بود: «دور جدید سفرهای آقای رییسجمهور متفاوتتر از قبل خواهد بود و دور جدید سفرها به شکل نقطهای و پروژهای خواهد بود.»
همچنین آقای اسحاق جهانگیری معاون اول رییسجمهور چند روز قبل طی بخشنامهای از اعضای هیأت دولت و استانداران خواست در راستای نظامنامه مدیریت پاسخگویی به شکایات مردمی، حداقل یک روز در ماه را برای ملاقات مردمی تعیین کنند.
در این بخشنامه جهانگیری به اعضای هیأت دولت و استانداران سراسر کشور آمده است: با عنایت به تأکیدات مقام معظم رهبری به اعضای دولت مبنی بر ارتباط نزدیک با مردم به منظور آگاهی از مشکلات آنها و اهتمام در رفع مشکلات مذکور و در اجرای تکالیف دستگاه های دولتی براساس نظامنامه مدیریت پاسخگویی به شکایات مردمی، اعضای هیأت دولت و استانداران نسبت به تعیین حداقل یک روز در ماه برای ملاقات مردمی اقدام و گزارش اقدامات انجام شده برای حل و فصل مشکلات مردم را هر شش ماه یک بار به دفتر معاون اول رییسجمهور ارائه نمایند.
به نظر میرسد بخشنامه اسحاق جهانگیری و وعده محمد شریعتمداری برای پروژهای بودن سفرها به معنای خداحافظی دولت با میراث ناماندگار محمود احمدینژاد است، سفرهایی که تحسین حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب را در همان سالهای ریاستجمهوری احمدینژاد به همراه داشت، ایشان در همان سال نخست دولت نهم در دیدار استانداران، سفرهای استانی دولت را جزو «کارهای خیلی خوب» دولت دانستند و درعینحال تأکید کردند:«دو چیز را حتماً رعایت کنید: یکى اینکه با یک گفته ناسنجیده، توقعى را که قابل برآورده شدن نیست یا بهزودى قابل برآورده شدن نیست، در مردم زنده نکنید تا تلاقى بین قول و عمل از نظر مردم ناممکن جلوه نکند. دوم اینکه این خدمت رسانیها - که کارهاى نقد و نزدیک و شبیه مسکّن است - نباید موجب شود که شما را از کارهاى زیربنایى و اساسى باز بدارد؛ ما به هر دو کار احتیاج داریم».
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر