فرزانه قبادي در روزنامه اعتماد نوشت: «من براي توديع و معارفه زياد به اين سالن (آمفيتئاتر سازمان ميراث فرهنگي) آمدهام. در صورتي كه در بعضي دستگاهها يك بار براي چنين مراسمي در طول چهار سال شركت ميكنم، اما در اين سازمان چهارمينبار است از ابتداي دولت يازدهم براي مراسم توديع و معارفه شركت ميكنم.»
اين كنايه اسحاق جهانگيري به تغييرات مكرر مديران در سازمان ميراث فرهنگي در مراسم معارفه علياصغر مونسان به عنوان چهارمين رييس اين سازمان در دوران رياستجمهوري روحاني، حرف دل بسياري از فعالان حوزه ميراث فرهنگي بود و هست. سازمان ميراث فرهنگي، كه بيش از هر چيز نياز به ثبات در مديريت دارد، سالهاست تبديل به حياط خلوت سياسيون شده است. هرچند مونسان در سخنراني مراسم معارفهاش، پاسخ جهانگيري را داد و گفت: «اميدواريم در چهار سال آينده براي برگزاري چنين مراسمي مزاحم آقاي جهانگيري نشويم.» اما سازمان ميراث فرهنگي با توجه به پيشينهاي كه در سالهاي اخير داشته، اميدي براي تداوم حضور مديران براي خود متصور نيست.
در روزهاي پرخبر ارديبهشت و همزمان با برگزاري انتخابات رياستجمهوري، همانقدر كه بازار گمانهزنيها براي معرفي وزراي كابينه داغ بود، سخن از تغيير و تحولات در چيدمان هيات دولت هم بود. روحاني در دومين دوره مسووليت خود، بيشتر از سال ٩٢ با درخواستهاي فعالان حوزه زنان براي انتخاب وزير و معاونان زن در كابينه مواجه بود. اما با انتخابهايي كه به مصلحت يا به اجبار، انجام داد، اعتراضهاي بسياري را به جان خريد. در جلسه روز يكشنبه ٢٢ مرداد هم با يكي از زنان كابينه خداحافظي كرد و گفت: «خانم احمديپور در اين سازمان پيچيده كه هم گردشگري است، هم ميراث فرهنگي و هم صنايع دستي، زحمات زيادي كشيدند.
مساله گردشگري امروز براي ما بسيار مهم است، عامل اصلي براي اشتغال ما است كه در اين زمينه بايد كار و تلاش و كوشش فراوان كنيم» و عصر همان روز حكم علياصغر مونسان را به عنوان معاون رييسجمهور و رييس سازمان ميراث فرهنگي امضا كرد.
بعد از پيروزي روحاني در روزهاي انتخابات نام مونسان در كنار نامهايي چون اكبر تركان، مرتضي بانك و محسن مهرعليزاده به عنوان گزينههاي جدي رياست بر سازمان ميراث فرهنگي مطرح بود؛ نامهايي كه وجه اشتراك تمامشان اين بود كه در حوزه ميراث فرهنگي هيچ تخصصي نداشتند و نگاه غالبشان به اين سازمان، بعد اقتصادي گردشگري و صنايع دستي بود تا بعد ميراث فرهنگي. بسياري از فعالان ميراث فرهنگي و كارشناسان اين حوزه در نامههايي سرگشاده اعتراض خود را به گوش روحاني رساندند و از احمدي پور دفاع كردند .اما در نهايت روحاني حكم آخرين عضو هيات دولت را هم امضا كرد و مديرعامل منطقه آزاد كيش را راهي ارگ آزادي كرد تا بر مسند سازماني تخصصي و به تعبير خود او «پيچيده» بنشيند. پيش از مونسان، محمدعلي نجفي، مسعود سلطانيفر و زهرا احمديپور سكان هدايت سازمان ميراث فرهنگي را در فواصل زماني كوتاه به دست گرفتند و هر كدام سعي كردند به شيوه خود ابعاد سهگانه اين سازمان را مديريت كنند.
پرواز چارتر از كيش به ارگ آزادي
«همه آنهايي كه از سوابق بنده اطلاع دارند، ميدانند كه من هيچ تيمي ندارم و تيمگرا هم نيستم.» اين جمله پاسخ مونسان بود به سوال خبرنگاراني كه در حاشيه مراسم معارفه و نخستين ساعات مديريت رسمياش بر ميراث فرهنگي از او پرسيدند: «آيا در چارت سازمان ميراث فرهنگي از مديران سازمان منطقه آزاد كيش استفاده خواهد شد يا فعاليت اين سازمان با همين بدنه مديريتي و كارشناسي ادامه خواهد يافت؟» مونسان فرداي روزي كه در مقابل دوربينها و ريكوردر خبرنگاران اعلام كرد تيم ندارد، حكم محمد محب خدايي (معاون گردشگري منطقه آزاد كيش) را براي معاونت گردشگري اين سازمان ابلاغ كرد. البته پاي محب خدايي پيش از برگزاري جلسه معارفه رسمي مونسان به ساختمان رودكي (معاونت گردشگري) باز شده بود و با وجود اينكه در پاسخ سوال كارشناسان گفته بود قرار نيست معاون گردشگري سازمان شود، پيش از ابلاغ رسمي حكمش در جلسات اين معاونت شركت و در مورد مسائل مطرح شده اظهارنظر ميكرد.
مونسان ٩ روز بعد حكم روحالله مهدينژاد (مديركل روابط عمومي منطقه آزاد كيش) را به عنوان مديركل روابط عمومي ميراث فرهنگي ابلاغ كرد. موج انتقال مديران از كيش به تهران به همينجا ختم نشد. پرهام جانفشان، سرپرست شركت سرمايهگذاري و توسعه كيش، به جاي محمدرضا پوينده، مديرعامل صندوق احيا شد. همچنين ابراهيم شقاقي كه پيش از اين با حكم مونسان به سمت سرپرستي امور حقوقي قراردادها و املاك سازمان منطقه آزاد كيش منصوب شده بود، در حكمي جديد مديركل امور حقوقي و املاك سازمان ميراث فرهنگي شد. پس از تغييرات عمده در چارت مديريتي، مونسان گوشهچشمي هم به مديران همفكر و همسو با خود در دانشگاه آزاد داشت. همين بود كه احمد دانيالي، مديركل انتصابات دانشگاه آزاد اسلامي را به سرپرستي معاونت توسعه مديريت سازمان منصوب كرد و پس از آن هم كياپارسا، مديركل اداره كل توسعه فناوري و ارتباط با صنعت و كارآفريني دانشگاه آزاد راهي كاخ سعدآباد شد تا دوران سرپرستي محمدرضا كارگر در اين مجموعه با انتصاب يك مدير به پايان برسد.
اين روزها زمزمههايي هم از جايگزيني يكي از مديران آموزش و پرورش به جاي بهمن نامور مطلق (معاون صنايع دستي كشور) به گوش ميرسد و اين در حالي است كه در چهار سال گذشته نامور مطلق كارنامه قابل قبولي در حوزه تخصصي صنايع دستي از خود به جا گذاشته است. از سوي ديگر حاشيهسازيهاي هدفمندي كه براي محمدحسن طالبيان (معاون ميراث فرهنگي كشور) كه از كارشناسان زبده ميراث فرهنگي است، در حال شكلگيري است هم اين احتمال را قوت ميبخشد كه به زودي بايد شاهد تغييراتي در معاونتهاي سازمان ميراث فرهنگي باشيم.
ارتباط با بهارستان و وزارتخانه گردشگري
٢٢ آبان مديريت مونسان در سازمان ميراث فرهنگي سه ماه ميشود. ٩٣ روز ميگذرد و اخباري كه از رييس سازمان ميراث فرهنگي منتشر ميشود، غالبا مربوط به سفرهاي استاني و آشنايي او با ابعاد مختلف سازمان است. مطالعه اقدامات مونسان در اين مدت نشان ميدهد كه او نگاه اقتصاد محور خود را هم با خود از كيش به تهران آورده است. از طرفي او بيشتر از آنكه علاقهمند به همانديشي با كارشناسان حوزههاي ميراث فرهنگي و صنايع دستي و گردشگري باشد، تمايل به برگزاري جلسات و نشست با نمايندگان مجلس در كميسيونهاي مختلف از جمله كميسيونهاي اقتصادي و صنايع دارد و در طول چهار ماه گذشته مجلسيها بيشترين تعداد جلسات را با مونسان داشتهاند. اين در حالي است كه از يك سال گذشته بهارستانيها تاكيد بيشتري بر وزارتخانه شدن اين سازمان دارند و بعد از آمدن مونسان به سازمان ميراث فرهنگي انتقاداتي مطرح است مبني بر اينكه مونسان در مورد فعاليت سازمان متبوعش آنطور كه بايد پاسخگوي مجلس نيست.
همان انتقادي كه پيشتر نيز در مورد عدم پاسخگويي معاون رييسجمهور مطرح بود. جبار كوچكينژاد، رييس فراكسيون گردشگري مجلس با تاكيد بر اين موضوع در اظهارنظري اعلام ميكند: «براي برطرف كردن مشكلات حوزه گردشگري، نمايندگان عضو فراكسيون گردشگري بارها قصد داشتند كه با علي اصغر مونسان جلسه داشته باشند ولي وي بيتفاوتي عجيبي نسبت به حوزه كاري جديد خود دارد. با وجود اينكه قرار بود نشست هيات رييسه فراكسيون گردشگري مجلس در محل كار مونسان برگزار شود ولي او يكطرفه اين جلسه را بر هم زد و اين مساله نشان ميدهد كه او و زيرمجموعه تحت مديريتش اطلاعات درستي از حوزه كاري خود و نحوه تعامل آن با مجلس ندارند.» و همين نداشتن تعامل بهانهاي است كه مجلسيها را براي طرح موضوع وزارتخانه شدن اين سازمان جديتر ميكند.
البته مونسان به اين اظهارنظر بهارستانيها واكنش نشان داد و ضمن ابراز مخالفت با طرح وزارت گردشگري گفت: «مجلس اهرمهاي متعددي براي نظارت بر دستگاههاي اجرايي دارد و نياز نيست كه حتما براي نظارت بر يك سازمان آن را به وزارتخانه تبديل كند. ميراث فرهنگي هميشه به مجلس پاسخگو بوده و وزارتخانه شدن، جز بزرگ شدن دولت كه خلاف برنامه ششم است مشكلي را حل نميكند و به علاوه در موضوعات فرابخشي مشكلاتي را ايجاد ميكند.» از سويي برخي فعالان ميراث فرهنگي در حال رايزني براي جدا كردن معاونت ميراث فرهنگي از اين سازمان هستند و معتقدند اين حوزه پژوهشي بايد بطور مستقل و همراه با پژوهشگاه ميراث فرهنگي به فعاليت خود ادامه دهد و حوزههاي گردشگري و صنايع دستي كه بطور ويژه در سالهاي اخير تبديل به اميدهاي جدي دولت براي موضوع ارز آوري و اشتغال زايي شدهاند، بهتر است مستقل از ميراث فرهنگي به فعاليت ادامه دهند.
سفرهاي آشناسازي
مونسان در چهار ماه گذشته بيشترين زمان را به سفر استاني و آشنايي با ابعاد مختلف حوزههاي تحت مديريتش اختصاص داد. همان كاري كه زهرا احمديپور و مسعود سلطانيفر هم انجام دادند و پيش از آنكه فرصتي پيدا كنند تا براي رفع مشكلات كاري انجام دهند؛ مجبور به ترك اتاق مديريتشان شدند. حال مونسان كه در ابتداي فعاليتش در لفافه اعلام كرد كه قرار است چهارسال پست رياست سازمان ميراث فرهنگي را حفظ كند، همان راهي را در پيش گرفته كه مديران پيش از او ناگزير به انتخابش بودند. انتخاب مديري كه هيچ آشنايي با حوزههاي تحت مديريتش ندارد، مستلزم اختصاص زماني براي آشنايي او با اين حوزههاست، از آنجا كه حوزه فعاليت سازمان ميراث فرهنگي، تمام ايران است، سفرهاي آشناسازي هم ناگزير براي مديران ولو با دوره مديريت كوتاه، بايد به تمام نقاط ايران برگزار شود. مونسان در چهار ماه گذشته به شهرهاي يزد، سمنان، شيراز، همدان، گلستان، تبريز، زنجان، كرمان، كاشان و شهرهاي دور و نزديك ديگر سفر كرد و در مدت زمان كوتاهي كه در اين سفرها در اختيارش بود، شايد تا حدودي با امكانات و محدوديتها و چالشهاي حوزه مديريتياش آشنا شد. هر چند كه حضورش در تبريز، موجب
بهبود وضعيت ارگ عليشاه نشد و بازديدش از يزد نيم نگاهي به تخريبهاي بافت تاريخي اين شهر نداشت و در بازديدش از كاشان، تپه باستاني و مهم سيلك در برنامههاي بازديد قرار نداشت و سفرش به گلستان همراه با نگاهي جدي به چالش منطقه آشوراده نبود.
خبرهايي كه از سفرهاي استاني مونسان منتشر ميشود مهر تاييدي هستند بر نگاه ويژهاي كه به مقوله گردشگري در سطوح مديريتي وجود دارد و سايه سنگين اين نگاه كه بر صنايعدستي و ميراث فرهنگي افتاده است.
سه حوزه ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري هركدام نياز به نگاهي تخصصي دارند تا بتوانند در ابعاد مختلف رشد كنند. تغييرات مكرر مديران و بيشتر از آن انتخاب مديران غير متخصص و به تبع آن تغيير سياستهاي مديريتي در سالهاي اخير به اشكال مختلف به هر سه اين حوزهها آسيب زده است. محمد علي نجفي در دوران كوتاه مديريتياش، با نگاه ويژهاي كه به مقوله ميراث فرهنگي داشت، اميدهايي را براي فعالان ميراث فرهنگي زنده كرد، مسعود سلطاني فر هم نگاهي تونلي به مقوله گردشگري داشت و توسعه اين حوزه را تنها در ساخت هتل و ورود سرمايهگذاران خارجي تعريف كرد، زهرا احمديپور هم در دوران ده ماهه مديريتش بر اين سازمان، تاكيد ويژهاي بر موضوع صنايع دستي داشت و اقداماتش تا حدودي باعث بهبود وضعيت هنرمندان صنايع دستي شد. اما هر كدام از اين مديران به شكلي تنها توانستند به يكي از حوزههاي تخصصي اين سازمان بپردازند. مونسان اما هنوز اقدامي كه باعث ايجاد تغييري چشمگير در هر كدام از اين حوزهها شود، انجام نداده است.
گردشگري؛ ماموريت ويژه
معاون رييسجمهور و رييس سازمان ميراث فرهنگي، در آيين معارفه خود سمت و سوي سياستگذارياش را در دوران پيش رو مشخص كرد و گفت: «ماموريت مهم خود را احياي نقش گردشگري در روند توسعه ملي ميدانم.» سياستهاي دولت هم مويد و حامي اين رويكرد است. نگاه ويژه به مقوله گردشگري با فروكش كردن جوشش چاههاي نفت، آغاز شد. بسياري كارشناسان معتقدند گردشگري اين ظرفيت را دارد كه جايگزين در آمد نفتي كشور شود. اما اين موضوع فراتر از نظريه نرفته و راهي به ميدان عمل باز نكرده است. كميت زيرساختهاي گردشگري ايران به شكل قابل لمسي لنگ است و اين همان موضوعي است كه مونسان هم با نگاهي واقع بينانه در مراسم روز جهاني گردشگري به آن اشاره كرد و ضمن اعلام خبر تهيه «سند جامع گردشگري» گفت: «اميدواريم اين سند بتواند بخش گردشگري ايران را تقويت كند چرا كه با رويكرد حمايت از گردشگري خارجي در حال تدوين است. آنچه ما توانستهايم از مشكلات موجود احصا كنيم اين است كه زيرساختهاي گردشگري در ايران مناسب نيست. عدم ثبات مقررات و سياستگذاريها وجود دارد و همچنين با تعدد مراكز تصميمگيري در صدور مجوزها مواجه هستيم اميدواريم طرح جامع گردشگري بتواند ثباتي را در
اين سياستگذاريها برقرار كند.»
مورد ديگري كه در سالهاي اخير مورد توجه ويژه بخش گردشگري و وزارت امور خارجه قرار گرفته است، لغو ويزا با كشورهاي مختلف است. اما مونسان از زاويهاي جديد به اين مقوله نگاه ميكند؛ نگاهي كه شايد تا به حال كمتر مورد توجه بوده: «پروژه لغو ويزا بايد هدفمند شود. تمركز ما روي كشورهايي خواهد بود كه لغو ويزا با آنها به ورود بيشتر گردشگر منجر شود. چون بعضي وقتها اين كار به نفع ما نيست و باعث خروج بيشتر گردشگر و مسافر از كشور ميشود، لغو ويزا سياستي متقابل است. بايد نخست كشورهاي هدف مان را تشخيص دهيم و به شكلي سياستگذاري كنيم كه اين موضوع براي ما بُرد ـ بُرد باشد، نه اينكه لغو ويزا انجام دهيم و خروج بيشتر گردشگر از كشور را موجب شويم.»
مونسان علاوه بر اين، مفهوم «شهر گردشگر» را هم وارد دايره لغات گردشگري كرد. مفهومي كه هنوز تعريفي جامع و اجرايي براي آن ارايه نداده است اما به نظر ميرسد اين پروژه مبهم، يكي از مهمترين پروژههاي معاونت گردشگري در دوران مديريت اوست.
صنايع دستي؛ تلاش براي تجاريسازي
در مورد صنايع دستي هم مونسان در مراسم معارفه رويكردش را به روشني تبيين كرد. «در حوزه صنايع دستي بهروزرساني طراحي براي توليد صنايع دستي امروزي، بستهبندي نوين، بازاريابي، عرضه درخور محصولات به جاي فروش فلهاي و حمايت از كارگاههاي توليدي و فعالان عرصه تامين صنايع دستي صنعتيسازي صنايع دستي و توليد با كيفيت با حداقل هزينههاي ساخت، سرمايهگذاري از جمله اقداماتي است كه در دستور كار قرار دارد.» مونسان در مراسمي ديگر نيز با تاكيد بر بحث تجاريسازي صنايع دستي گفت: «ما در بخش توليد صنايع دستي با مشكل مواجه نيستيم؛ آنچه در اين بخش بايد ارتقا پيدا كند و مورد توجه قرار گيرد، تجاريسازي است. اگر اين اتفاق بيفتد، هم قيمت صنايع دستي با توجه به توليد انبوه آن مناسبتر ميشود و هم بازار آن رونق پيدا ميكند.» اين در حالي است كه موضوع بيمه هنرمندان و همچنين حمايت از كارگاههاي كوچك و هنرهاي در حال فراموشي از مهمترين چالشهاي حوزه صنايع دستي است.
ميراث فرهنگي؛ همچنان مهجور
در اين سه ماهي كه گذشت، رييس ميراث فرهنگي در جلسات همانديشي با فعالان گردشگري و تشكلهاي صنايع دستي شركت داشت و سخنان كارشناسان و فعالان اين دو حوزه را شنيد تا شايد در تصميمگيريها از تجربيات و تخصص اين افراد كمك بگيرد. اما مونسان هم مثل احمديپور توجهي به حوزه ميراث فرهنگي كه مهمترين و تاثيرگذارترين حوزه فعاليت سازمان است، ندارد.
هنوز نشستي با فعالان و كارشناسان ميراث فرهنگي برگزار نشده و هنوز مونسان واكنشي به اخبار و مسائل مربوط به حوزه ميراث فرهنگي نشان نداده است. تخريب بافت تاريخي يزد، ديواركشي مقابل مجلس، تخلفهاي آشكار در محوطههاي ثبت ملي و جهاني، وضعيت پاسارگاد و حواشي مربوط به آن، شرايط ارگ عليشاه تبريز و... همه مواردي بودند كه مونسان در مقابلشان سكوت كرد. از سويي نشست مهم اسپك (ايكوم آسيا و اقيانوسيه) به ميزباني ايران كه در چابهار برگزار شد، از نظر رييس سازمان ميراث فرهنگي آنقدر اهميت نداشت كه بخواهد در آن حاضر شود.
طرحهاي نيمهكارهاي كه رها شده اند
يكي از آسيبهايي كه تغييرات مكرر مديران به سازمانها وارد ميكند، نيمهكاره ماندن طرحهايي است كه با هزينه و وقت بسيار پيگيري و تا حدودي اجرا شدهاند. از جمله طرحهايي كه تنها در دوره مديريت احمديپور به طور جدي پيگيري شد و چند ماهي است كه سخني از آنها به ميان نيامده «قانون جامع ميراث فرهنگي» است كه به نظر ميرسد ضرورت چنداني براي پيگيري آن احساس نميشود.
وضعيت آمادهسازي اين قانون تا خرداد ماه امسال به گفته يحيي نقيزاده، مديركل پيشين حقوقي و املاك سازمان ميراثفرهنگي: «مطالعات پايهاي و فاز اول آن اواخر سال گذشته تمام شد. نسخه تنقيح شده قوانين در دسترس است كه با همكاري معاونت حقوقي رياستجمهوري در دست ويرايش است. اين قانون جامع كمك ميكند تا تفاسير متعدد از قوانين بهشدت كاهش پيدا كند، اما اين قانون جامع همه قوانين به جز قوانين جزايي و كيفري را در نظر ميگيرد. اين قوانين نيازمند بررسي قوه قضاييه هستند و صلاحيت اين قوه را نياز دارند، عناوين جديد مجرمانه نيز به آن اضافه شده است كه جزو خلأهاي ما در حوزه ميراث فرهنگي بود.» قانون جامع ميراث فرهنگي در پي ادعاي مالكيت كاخهاي سعدآباد و نياوران از سوي بنياد مستضعفان به طور جدي توسط معاونت حقوقي سازمان ميراث فرهنگي پيگيري شد، اما در زمان مديريت علياصغر مونسان سخني از اين قانون به ميان نيامده است.
ارتباط با رسانهها
مونسان در سه ماه گذشته يك بار مقابل دوربين شبكه العام نشست و يك بار هم به سوالات مجري راديو گفتوگو پاسخ داد. اما گويي هنوز صلاح نيست تا در نشستي خبري، به خبرنگاران حوزه ميراث فرهنگي در خصوص برنامههاي پيش رو و حاشيههايي كه در سازمان تحت مديريتش وجود دارد پاسخ دهد.
حاشيههاي يك مدير
مديريت مونسان در سازمان ميراث فرهنگي از ابتداي ورودش به اين سازمان با حاشيههايي همراه بود. از انتصابات او در بخشهاي مختلف سازمان و انتقال مديران كيش به تهران تا اخباري كه در مورد نسبت او با روحاني منتشر ميشد. هر چند اين خبر از سوي روابط عمومي سازمان تكذيب شد، خبر نصب كاشي ماندگار توسط او بر سردر منزل پدري رييسجمهور در سرخه، واكنشهاي بسياري به دنبال داشت و نمايندگان مجلس و فعالان سياسي اين اقدام مونسان را به تملق گويي تعبير كردند. در روزهاي اخير هم اخباري در خصوص انتقال دفتر او به يكي از كاخهاي مجموعه فرهنگي سعدآباد دست به دست ميشود، هر چند مديران سازمان ميراث فرهنگي اين خبر را تكذيب ميكنند اما منابع موثق از تخليه بخشي از كاخ اشرف (موزه ظروف) و تغيير كاربري اين موزه به دفتر كار رييس سازمان خبر ميدهند.
چهار ماه براي ارزيابي يك مدير زمان بسيار كمي است، اما اگر ميانگين عمر مديريت مديران سازمان ميراث فرهنگي را در نظر بگيريم، اين مدت ميتواند بخش قابل توجهي از زمان مديريت يك مدير در اين سازمان باشد.
نظر کاربران
میراث فرهنگی درست بشو نیست