ندا آلطيب در روزنامه اعتماد نوشت: رسمالخط زبان فارسي از جمله موضوعاتي است كه هميشه بحث و جدل بر سر آن بوده و اينچنين است كه در دورههاي زماني متفاوت، شاهد تغييراتي در شيوه رسمالخط خود بودهايم و گاه در برخي از دورههاي تاريخي، به دلايل گوناگون، اين تغييرات بيشتر رخنمايي كردهاند.
ندا آلطيب در روزنامه اعتماد نوشت: رسمالخط زبان فارسي از جمله موضوعاتي است كه هميشه بحث و جدل بر سر آن بوده و اينچنين است كه در دورههاي زماني متفاوت، شاهد تغييراتي در شيوه رسمالخط خود بودهايم و گاه در برخي از دورههاي تاريخي، به دلايل گوناگون، اين تغييرات بيشتر رخنمايي كردهاند.
اين روزها تازهترين فيلم فريدون جيراني با نام «خفهگي» روي پرده سينماهاست. رسمالخطي كه سازندگان اين فيلم در نظر گرفتهاند، «خفهگي» است كه با رسمالخط معيار به شكل «خفگي» متفاوت است هرچند پيشتر همچنين رسمالخطي درباره واژگان ديگر هم ديده شده است. اما به بهانه همين موضوع و همزمان با نمايش عمومي اين فيلم، با محمد حسيني ـ نويسنده ـ گپ و گفتي درباره تفاوتهاي رسمالخط فارسي داريم.
حسيني معتقد است الفباي فارسي ويژگيهايي دارد كه برخي منحصر به فرد هستند. ولي در عين حال هميشه هم محلي براي مناقشه در شيوه نگارش بودهاند به طوري كه اگر براي هر يك از شيوههاي نگارشي استدلالي بياوريم، براي شيوه ديگر هم استدلالي ديگر وجود دارد. به اين معنا كه اگر براي جدانويسي يك عبارت، استدلالهايي را در نظر بگيريم، براي سرهمنويسي آن نيز دلايل ديگري وجود خواهد داشت و هميشه اين استدلالهاي نقيض يكديگر وجود دارند اما ميتوان به اين وضعيت هم به شكل بحران نگريست و هم به عنوان فرصت به آن نگاه كرد.
او تلاشهايي را كه در سالهاي گذشته براي ارايه يك دستورالعمل يكسان در رسمالخط فارسي انجام شده است، يادآوري ميكند: «سالها پيش مصطفي مقربي، رييس وقت فرهنگستان زبان فارسي، رسمالخطي را پيشنهاد كرد كه آن زمان توسط فرانكلين پذيرفته شد و بعدتر نيز دانشگاه آزاد آن زمان و انتشارات اميركبير آن را پذيرفتند و همان را معيار قرار دادند. در واقع آنان ميانه را گرفتند؛ نه افراط در جدانويسي را رواج دادند و نه چسبيدن به شيوههاي سنتي را ملاك قرار دادند. شيوه مورد نظر آنان، رسمالخطي ساده بود كه امروز نيز آنچه فرهنگستان زبان فارسي معيار قرار داده، بر پايه همان است.»
نويسنده كتاب «آنها كه ما نيستيم» به اين موضوع نيز باور دارد كه در زمينه رسمالخط خيلي نبايد كلنجار رفت: «موضوع اين است كه ما هزار و چهارصد سال است به شيوههاي گوناگون مينويسيم و با يكديگر سخن ميگوييم اما با وجود همه اين تفاوتها، حرف يكديگر را ميفهميم.»
حسيني سپس به دو شيوه نگارش «خفگي» و «خفهگي» ميپردازد و توضيح ميدهد هر يك از اين دو شيوه با استدلالهايي كه وجود دارد، درست است. همچنان كه در آوانويسي هر دو شيوه نيز اين وضعيت صدق ميكند.
او سپس سنت نثر فارسي را تشريح ميكند كه بر اساس آن در طول سالها شيوه نگارش «خفگي» به اين شكل بوده است. با اين حال استدلال كافي براي شيوه نگارش ديگر آن يعني «خفهگي» هم وجود دارد: « زبان فارسي هم مانند هر زبان ديگري اين ويژگي را دارد كه ممكن است كلمات درست به همان شكلي كه خوانده ميشوند، نوشته نشوند. فقط در آوانويسي است كه اين اتفاق نميافتد. بنابراين همانگونه كه توضيح دادم، «خفگي» و «خفهگي» هر دو درست است و اينگونه اختلافات خيلي نبايد محل مناقشه باشد. هزار و چهار صد سال است كه ما فردوسي و رودكي ميخوانيم و سخن يكديگر را ميفهميم و نبايد به اين گونه اختلافات بيش از اين دامن بزنيم و همانگونه كه گفتم، ميتوان به شكل تهديد يا فرصت به آن نگريست.»
حسيني از ديگر نقاط مثبتي سخن ميگويد كه به واسطه نگاه بازتر به رسمالخط پديد ميآيد: «يكي از فرصتها اين است كه دست هنرمنداني مانند خوشنويسان را باز ميگذارد تا با به كار بردن هر دو شيوه جدانويسي و سرهمنويسي، خلاقيت و زيبايي بيشتري به آثار خود ببخشند و اين آزادي عمل خوبي است كه آنان به اين واسطه به دست ميآورند.»
اما وقتي اين پرسش را مطرح ميكنيم كه اگر قرار باشد هر كسي و هر جايي رسمالخط خاص خود را داشته باشد، ديگر همه معيارها از بين ميرود و بايد منتظر هر گونه هرجومرجي باشيم، توضيح ميدهد: «اين نگراني وجود دارد و مساله تازهاي هم نيست. به همن دليل همه موسسات و انتشاراتيها ميكوشند رسمالخطي را به عنوان الگو پيشروي خود بگذارند. چون هر انتشاراتي با مترجمان و مولفان بسيار زيادي سر و كار دارد كه هر يك استدلالهاي خود را در رسمالخط دارند و اگر هر كس در اين زمينه آزادي عمل داشته باشد، مخاطب آن انتشاراتي با هزاران نوع شيوه نوشتن رو به رو خواهد شد.
به همين دليل همه ناشران معتبر، رسمالخط مشخصي دارند كه اين مسائل را تا حد ممكن حل ميكند و راهي را باز ميكند تا پريشاني به وجود نيايد. به هر حال عاليترين مقام قانونگذار فرهنگستان زبان است كه اميدوارم ابزار اجرايي هم داشته باشد. ضمن اينكه فراموش نكنيم مهمترين مساله، صرف و نحو در زبان است. به اين معنا كه واژه «خفگي» صرف نظر اينكه به چه شيوهاي نوشته شود، بايد در جاي درست و به معناي صحيحي مورد استفاده قرار بگيرد.»
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر