روزنامه اعتماد: تعرض مستقيم نظامي ايران به عربستان سعودي»؛ اين جمله، اختراع تازه محمد بن سلمان، وليعهد و وزير دفاع عربستان براي مقابله با ايران است.
٢٤ ساعت پس از آنكه ائتلاف سعودي عليه يمن در بيانيهاي ميان موشك پرتاب شده از يمن به سمت فرودگاه رياض و ايران ارتباط ايجاد كرد، محمد بن سلمان نيز چه در تماس تلفني با بوريس جانسون، وزير خارجه بريتانيا و چه در گفتوگوهاي پراكنده روز گذشته خود ادعا كرد كه ايران به نيروهاي يمني و حوثي تجهيزات موشكي ارايه ميكند و اين تعرض مستقيم نظامي عليه عربستان است.
تهران در چند روز گذشته اين ادعاي كمك موشكي به جريان حوثيهاي يمن را قويا رد كرده است اما به نظر ميرسد كه رياض براي پوشاندن سر و صداهاي داخلي در مورد سركوب گسترده مخالفان سياسي به بهانه مبارزه با فساد، دست بردار توهم توطئه در مورد نقش ايران در يمن نيست و از اين وسيله براي افزايش برحجم تنش ميان رياض و تهران استفاده ميكند. همزمان با اين فضاسازيهاي جديد سعودي، ايالات متحده نيز همراستا با مقامهاي عربستان حركت ميكند. وزارت دفاع امريكا (پنتاگون) در تازهترين بيانيه خود از ادعاهاي رياض درباره نقش ايران در بحران يمن حمايت كرد. در بخشهايي از اين بيانيه آمده است: امريكا با عربستان براي مبارزه با افراطيگري و خنثيسازي نفوذ ثباتزداي ايران در خاورميانه همكاري ميكند.
عربستان نگران خاورميانه پس از داعش
در خاورميانه چه ميگذرد؟ بحران پس از بحران. هنوز شعلههاي آتش داعش در منطقه به خاكستر بدل نشده است كه عربستان سعودي جرقههاي يك آتش جديد را زده است. سيانان در تازهترين گزارش تحليلي در اين باره نوشته است: شايد بتوان گفت كه جنگ عليه داعش در حال نزديك شدن به پايان خود است اما رقابت منطقهاي ميان عربستان سعودي و ايران در حال تبديل شدن به تهديدي جدي براي امنيت خاورميانه است.
رياض اينبار در زمين بيروت به مصاف تهران رفته است. لبنان همواره در طول تاريخ معاصر منطقه، زميني براي اين قبيل رقابتها بوده است. جا پاي سوريه، عراق، عربستان سعودي، اسراييل، مصر، تركيه، ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي سابق در دهههاي اخير در لبنان به چشم خورده است. اين رقابتها نيز عمدتا به خون و خونريزي در اين كشور منتهي شده است.
هرچند كه عربستان سعودي ادعا ميكند در تنش اخير به وجود آمده در دولت لبنان دخالت ندارد اما تقريبا همه در گوشه گوشه منطقه و همچنين در سطح جامعه بينالمللي باور دارند كه عربستان سعودي از نقش ايران در منطقه پس از شكست داعش ترسيده است و براي دفع خطري كه احساس ميكند دست به كار شده است. ايران در مبارزه دولت مركزي عراق با داعش كنار اين دولت ايستاد. ايران به كمك حزبالله لبنان و روسيه در كنار بشار اسد، رييسجمهور سوريه نيز ايستاد و عملا ائتلافي كه برخي كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس براي كنار زدن بشار اسد به راه انداخته بودند به شكست خورد. عربستان سعودي با سوداي خروج سريع و ظفرمندانه از پرونده يمن با جنگندههاي خود راهي اين كشور شد و اكنون تنها ثمره اين لشكركشي سنگين ترشدن پرونده نقش حقوق بشر رياض است.
برخلاف آنچه محمد بن سلمان، وليعهد جوان سعودي فكر ميكند حضور ايران در منطقه قصه جديدي نيست. ايرانيها سالهاست كه بازيگراني كهن در معادلههاي اين منطقه به حساب ميآيند. ايران از زماني كه حافظ اسد در سوريه در راس قدرت بود از وي حمايت ميكرد و اين حمايت از فرزند وي بشار اسد نيز صورت گرفت. ايران از زمان شكلگيري حزبالله لبنان در سال ١٩٨٢ كنار اين گروه بوده است. تهران پس از حمله ائتلاف بينالمللي به رهبري امريكا به عراق در سال ٢٠٠٣ ميلادي و سقوط صدام حسين در عراق جا پايي براي خود دست و پا كرد و در اين حضور و نفوذ قابل توجهي دارد. منافع و اتحادهاي تهران در منطقه خاورميانه هم قديمي و هم عميق است.
تلاش براي حذف ايران از منطقه جواب نميدهد
سيانان در ادامه مينويسد ايرانيها و تاريخ آنها به چند دهه قبل يا چند صدسال قبل منطقه بازنميگردد بلكه صحبت از چندهزار سال حضور ايران است. تلاشهاي ايالات متحده و متحدان اين كشور براي انزواي ايران با توسل به ابزارهاي متفاوت مانند تحريم تهران به بهانه برنامه هستهاي اين كشور عملا ره به جايي نبرد و نفوذ و قدرت ايران در منطقه خاورميانه هر روز بيشتر از ديروز شد. اين قدرت و نفوذ هم تنها مختص به كشورهاي عربي منطقه نيست بلكه ايران به روسيه و تركيه نيز بسيار نزديك است.
رامي خوري، تحليلگر ارشد دانشكده امريكايي بيروت در اين باره به سيانان ميگويد: ايرانيها از هزارها سال پيش بازيگران منطقهاي بودند. آنها به خوبي شيوه حكومتداري را ميدانند و اين در حالي است كه سعوديها و متحدان آنها در خليج فارس در اين حوزهها آماتور هستند. آنها با تلاشهاي جديد خود در لبنان تلاش ميكنند خود را مرداني سخت نشان دهند اما اين مانور نيز به شكست منتهي خواهد شد. عربستان سعودي، اسراييل و مجموعهاي از دولتهاي پيشين امريكا در سه دهه گذشته تلاش كردند ارتباط ميان حزبالله لبنان و ايران را قطع كنند اما اين تلاشها همواره عقيم مانده است و هربار هم اين ايران و حزبالله لبنان بودند كه قويتر از قبل ظاهر شدند.
امروز نيز هر اندازه كه عربستان سعودي، اسراييل و ايالات متحده تلاش ميكنند كه از پيچيدگي اوضاع سياسي لبنان براي ايجاد شكاف ميان حزبالله و ايران استفاده كنند، موفق نميشوند چرا كه لبنانيها تمايلي به دوباره زنده كردن خاطرات جنگهاي داخلي فاصله سالهاي ١٩٧٥ تا ١٩٩٠ ندارند. البته كه سعوديها هيچگاه از مردم كشوري كه زمين آن را براي رقابت با ايران انتخاب كردهاند سوال نميكنند كه چه ميخواهند. بنابراين ميتوان گفت كه خاورميانه جديد پس از داعش به هيچوجه با خاورميانه قبلي تفاوتي ندارد و حتي خطرناكتر نيز است.
فقط ايران پاسخگو باشد!
همصدايي واشنگتن با رياض در متهم كردن ايران به كمك موشكي به حوثيهاي يمن روز گذشته در سازمان ملل متحد كليد خورد. نيكي هيلي، نماينده امريكا در سازمان ملل متحد كه ١١ ماه گذشته را صرف تلاش براي اجماعسازي عليه ايران در سطح بينالمللي و تحتالشعاع قراردادن توافق هستهاي كرده است روز گذشته ايران را به ارسال سلاح براي اعضاي جنبش انصارالله در يمن متهم كرد و از سازمان ملل خواست ايران را به بابت آنچه به گفته وي نقض قطعنامههاي سازمان ملل است پاسخگو كند.
هيلي در اين باره ادعا كرد: اطلاعات منتشر شده توسط عربستان سعودي نشان ميدهد كه موشكهاي شليكشده [به سمت عربستان] در ماه جولاي، از نوع موشكهاي «قيام» ايران بوده است. او در ادامه ادعاهاي خود گفت كه اين نوع موشك قبل از درگيريهاي يمن در اين كشور وجود نداشته است. اين مقام امريكايي با بيان اتهامات اثباتنشده مدعي شد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با ارسال تسليحات براي «حوثيهاي يمن»، دو قطعنامه سازمان ملل در خصوص يمن و ايران را نقض كرده است. وي در ادامه سخنانش ادعا كرد كه موشكي كه روز شنبه بر فراز عربستان ساقط شد نيز ممكن است اصالتا متعلق به ايران باشد. هيلي گفت: «ما سازمان ملل و شريكان بينالمللي را ترغيب ميكنيم ايران را به خاطر اين موارد نقض [قطعنامههاي شوراي امنيت] پاسخگو كنند.»
اين ادعاهاي نيكي هيلي درباره ارتباط ميان ايران و موشكهاي در اختيار حوثيهاي يمن و اصرار براي پاسخگو كردن تهران در حالي صورت ميگيرد كه عربستان سعودي از روز شنبه موجي از دخالت در امور داخلي كشور لبنان را آغاز كرده و حتي اجازه بازگشت سعد حريري، نخستوزير مستعفي لبنان به بيروت و پاسخگويي او به مردم لبنان را نميدهد. عربستان همچنين موج سركوبهاي مخالفان و منتقدان سياسي در داخل دربار سعودي را نيز در خفا و سكوت خبري كامل پيش ميبرد و در اين مورد نيز جامعه جهاني از رياض درخواست پاسخ نكرده است.
تبعات اقتصادي جنون سياسي سعودي
بازار طلاي سياه در نتيجه اتفاقهاي داخلي كه در عربستان سعودي از ابتداي هفته آغاز شده در حال تجربه پرفراز و فرودترين روزهاي خود است. سركوب مخالفان و بازداشتهاي گسترده با عنوان مبارزه با فساد بهاي نفت را به بالاترين قيمت آن از جولاي ٢٠١٥ تاكنون رسانده است. بر اين اساس قيمت نفت خام برنت كه در ساعات اوليه روز گذشته با قيمت ٠٥/٦٤ دلار آغاز شد، از ساعت ١٢:٠٩ با افزايش ٢٩/٠ درصدي در بازارهاي جهاني به بهاي ٦٢ دلار و ٣٠ سنت به فروش رفت. قيمت هر بشكه نفت خام برنت در ساعات اوليه روز گذشته با بهاي ١٢/٩٢ دلار داد و ستد شده و تا ٦٤ دلار و ٤١ سنت افزايش يافته بود. اين فراز قيمتها در فضاي بازار جهاني نفت همچنان نيز ادامه دارد.
اقدامهاي اقتصادي كه در داخل سعودي در جريان است عملا به مسدود شدن داراييهاي بسياري از مظنونان منتهي شده و جتهاي خصوصي نيز اجازه پرواز ندارند. درحالي كه هم عالم سياست و هم بازارهاي بينالمللي از اتفاقهاي رخ داده در عربستان در چند روز گذشته در شوك هستند، دادستان كل سعودي ميگويد كه روند برخورد با مفسدان قضايي از مدتها پيش آغاز شده بود و البته دستگيريهاي اخير نيز نقطه پايان آن نخواهد بود. برخي كارشناسان مسائل اقتصاد سياسي ميگويند احتمال تنش ميان ايران و عربستان نيز بر بالا رفتن بهاي نفت بيتاثير نيست.
افزايش ريسك سرمايهگذاري در عربستان
عربستان سعودي پس از حصول توافق هستهاي ميان ايران و ١+٥ تمام تلاش خود را براي كاستن از دستاوردهاي ايران از اين توافق به كار گرفت. با روي كار آمدن دولت ترامپ در ايالات متحده نيز رياضنشينها احساس كردند كه ميتوانند از حمايت امريكا براي سختگيري بيشتر بر ايران و به حداقل رساندن استفاده تهران از برجام بهره ببرند. اما به نظر ميرسد كه رياض در سايه وليعهدي محمد بن سلمان استاد تير به خود زدن است و با سركوبهاي داخلي كه تاكنون صورت گرفته ريسك سرمايهگذاري در عربستان روبهنزول است. لوبلاگ در اين باره مينويسد: شايد هنوز براي هر نوع قضاوتي زود باشد اما خانهتكانيهاي سياسي در سطح بسيار بالا كه تاكنون در عربستان رخ داده و بازداشت چهرههاي سرشناس اقتصادي و سياسي را در پي داشته است ميتواند عربستان را به همان پادشاهي عقبافتادهاي كه منتقدانش ميگويند، بدل كند.
تحولات اخير در سعودي ميتواند سرمايهگذاران خارجي را فراري دهد و جرقههاي جنگ قدرتي را در داخل خانواده سلطنتي بزند كه اين كشور را در دهه ٥٠ فلج كرد. به نظر ميرسد كه زنجيره دستگيريهاي رخ داده براي قبضه قدرت در دستان محمد بن سلمان صورت گرفته است و وليعهد جديد قصد دارد با اين سركوبها به منتقدان داخلي و مخالفان خارجي نشان ندهد كه هيچ مخالفتي را تحمل نميكند. محمد بن سلمان در سن ٣٢ سالگي هم وزير دفاع است، هم مسووليت تيم اقتصادي دولت را برعهده دارد و هم رياست كميته عالي را كه مسووليت اصلي آن مبارزه با فساد است.
در اين جايگاه آخر، محمدبن سلمان ميتواند تحقيقات، صدور دستور بازداشت، دستور ممنوعيت سفر، دستور بلوكه كردن اموال مظنونها و مخالفت با هرگونه نقل و انتقال توسط اموال مظنونان و متهمان را شخصا پيگيري كند. اين كميته به دستور محمد بن سلمان از هرگونه پاسخگويي به نهادهاي ديگر و همچنين محدوديتهاي قضايي كه ممكن است براي اين قبيل اقدامهاي قضايي وجود داشته باشد، معاف است.
در حالي كه محمد بن سلمان ميگويد هدف از اين دستگيريها پايان دادن به چرخش پولهاي بيحساب و كتاب و ثبتنشده است اما همه در سطح داخلي و بينالمللي ميدانند كه اين پولهاي بيحساب و كتاب سعودي سالهاست كه سرمايه اين رژيم براي بقا است. برخي چهرههاي خاندان سلطنتي در اين سالها از سرمايهگذاران خارجي حق كميسيون دريافت كردهاند يا رشوههاي با رقم بالا براي كوچكترين كمكها به سرمايهگذاريهاي خارجي پرداخت كردهاند.
در حال حاضر دستگيري شاهزادههايي مانند بن طلال كه سهامدار بينالمللي به حساب ميآيند، ميتواند به مانعي براي حضور سرمايهگذاران خارجي در رياض منتهي شود. سرمايهگذاراني كه وقتي سرنوشت بن طلال را ميبينند، ترجيح ميدهند از كشوري كه جواني ٣٢ساله و خام براي آن تصميمگيري ميكند، فاصله بگيرند.
ارسال نظر