رضا زندي در روزنلمه اعتماد نوشت: سياست خارجي ايران، آنگاه بيشترين منافع را نصيب ملت كرده كه در مواجهه با غرب و شرق، سياست «موازنه مثبت» يا «موازنه منفي» را به درستي و با مهارت اجرا كرده است؛ حداقل در صدوپنجاه سال اخير، خاصه در صنعت نفت ايران. شعار «نه شرقي، نه غربي» در ابتداي انقلاب، حاصل رعايت همين توازن (موازنه منفي) بود.
رضا زندي در روزنلمه اعتماد نوشت: سياست خارجي ايران، آنگاه بيشترين منافع را نصيب ملت كرده كه در مواجهه با غرب و شرق، سياست «موازنه مثبت» يا «موازنه منفي» را به درستي و با مهارت اجرا كرده است؛ حداقل در صدوپنجاه سال اخير، خاصه در صنعت نفت ايران. شعار «نه شرقي، نه غربي» در ابتداي انقلاب، حاصل رعايت همين توازن (موازنه منفي) بود.
حالا كه «برجام» راه ورود شركتهاي غربي را به صنعت نفت ايران هموار كرده است، پس ايجاد توازن مثبت با شرق اقتضا ميكند تا از سرمايهگذاري شركتهاي روسي و چيني در اين صنعت و توسعه همكاريهاي بخش انرژي با آنان استقبال شود. پوتين چرا به ايران آمد؟
١- واكاوي اهداف سياسي سومين سفر رييسجمهور روسيه به ايران در صلاحيت اين قلم نيست. اين خبر اما ميتواند درست باشد كه پوتين از روحاني قول گرفته است تا ايران توليد نفت خود را از محدوده فعلي بالاتر نبرد تا توافق كاهش توليد اوپك و غيراوپك شش ماه ديگر (تا ماه نهم ٢٠١٨) تمديد شود. بر اساس آخرين اعلام دبيرخانه اوپك، توليد نفت ايران در ماه سپتامبر، به نقل از منابع ثانويه، روزانه ٣ ميليون و ٨٢٧ هزار بشكه بوده است. ايران حداكثر بتواند ظرفيت توليد خود را تا اوايل سال آينده در مرز ٤ ميليون بشكه نگه دارد. بنابراين موافقت با درخواست روسيه به نفع افزايش قيمت نفت، در شرايط فعلي منافات چنداني با منافع ملي و كسب سهم بازار ندارد. قيمت نفت برنت روز گذشته ٦٢ دلار و ٧ سنت بود. به اين موضوع كه دقيقتر شويم، ميتوانيم يكي از اهداف سفر ملك سلمان، پادشاه سعودي، به روسيه را هم تحليل كنيم.
٢- امضاي شش سند همكاري بين وزير نفت ايران و معاونانش با روسها براي مطالعه و سرمايهگذاري در توسعه ميادين نفتي ايران در جريان سفر ولاديمير پوتين، هر چند غيرالزامآور بود اما ميتواند نقشه راهي براي تعميق روابط نفتي دو كشور باشد. خاصه آنكه، روسها در چند ميدان نفتي تفاهمنامه مطالعاتي امضا كردهاند. سرمايهگذاري روسها ميتواند در برخي ميادين نفتي ايران به افزايش ظرفيت توليد نفت ايران كمك كند و خوب است مسوولان وزارت نفت از آن استقبال كنند. «لوك اويل» براي توسعه ميادين نفتي آب تيمور و منصوري طرح مطالعاتياش را ارايه كرده و مديرعامل آن چندين بار براي اين پروژه با زنگنه ديدار كرده است. جدا از كمپانيهاي «روسنفت» و «گازپروم نفت» به نظر ميرسد «لوك اويل» به قرارداد توسعه ميدان نفتي نزديكتر باشد. با اين همه، ايران اگر بتواند با روسها و آذربايجانيها براي سرمايهگذاري و توسعه منابع نفتي درياي خزر به يك تفاهم مشترك قابل اجرا برسد، كار مهمي كرده است. اگر پوتين براي تسهيل حضور شركتهاي نفتي در ايران تلاش كرده باشد هيچ بعيد نيست روحاني نيز همكاري براي توسعه ميادين نفتي درياي خزر را طلب كرده باشد.
٣- بررسي صادرات گاز روسيه به ايران از طريق آذربايجان، براساس اخبار، يكي از محورهاي مذاكرات روحاني، پوتين، علياف بوده است. به چند دليل فكر ميكنم اين پروژه ممكن است منافع ايران را تامين نكند. اول اينكه روسها، با وجود آمادگي ايران، هنوز قرارداد خريد ١٠٠ هزار بشكه از نفت ايران را اجرايي نكردهاند. آن هم قراردادي كه قرار است نيمي از پول آن را با تجهيزات روسي پرداخت كنند! دوم آنكه وزارت نفت خط لوله گاز ٤٠ ميليون مترمكعبي دامغان- نكا را براي پايداري شبكه گاز استانهاي شمالي كشور در فصل سرما افتتاح كرده است و ميتواند بدون تقليل فشار توسط مصرفكنندگان مياني، گاز را از جنوب به شمال برساند. سوم اينكه تجربه تركمنستان را از ياد نبردهايم كه چگونه در فصل سرما، مصرف گازمان را «گروگان» ميگرفت. جنجال همهساله روسها با اوكراين بر سر افزايش قيمت گاز در فصل سرما را هم فراموش نكردهايم. توجيهي ندارد كه امنيت تامين انرژي گاز شمال ايران را در اختيار دو كشور آذربايجان و روسيه قرار دهيم. حالا اگر عدهاي بگويند ايران ميتواند گاز روسيه را در شمال ايران مصرف و در عوض گاز خود را از جنوب، غرب و شرق صادر كند پاسخش تنها سه كلمه با
يك علامت سوال و تعجب بزرگ است: «كدام صادرات گاز؟!»
٤- صادرات گاز به پاكستان، با وجود امضاي قراردادش متوقف مانده و فعلا اميد زيادي به اجراييشدنش نيست. نه تركيه و نه روسها به اين سادگي اجازه نخواهند داد گاز ايران به اروپا برسد. اين مساله آنقدر براي روسها حياتي است كه ميتوان ادلهاش را در يك مقاله جدا نوشت. ماجراي صادرات گاز به جنوب خليجفارس هم كه مشخص است. چند سال است با كشور دوست و برادر عمان براي صادرات گاز مذاكره ميكنيم؟! امارات و بقيه شيخ نشينها هم كه بماند. LNGسازي و صادرات به كشورهايي نظير ژاپن (در يك مقياس بزرگ) در شرايطي كه سالهاست فقط حرفش را ميزنيم، هفتاد من است. سوريه ناامن به كار صادرات گاز نميآيد و عراق جدا از ناامني، فعلا به سختي از عهده پرداخت بدون مشكل پول گازمان برميآيد (همان اندكي كه فعلا صادر ميشود.) پس به بهانه ترانزيت گاز، امنيت انرژي شمال كشور را درگير واردات گاز از روسها و تعاملات بعدي پيچيده آن نكنيم.
فروش گاز داخلي در روسيه به گفته خودشان، حدود ٨٠ دلار در هر ١٠٠٠ متر مكعب است حال آنكه ميتوانند آن را به ٢٠٠ دلار صادر كنند. پس براي روسها منطق دارد براي صادرات گازشان از هر اهرمي، حتي سفر پوتين به ايران، استفاده كنند. اما به نظر نميرسد خريد گاز روسيه براي ايران توجيه درستي داشته باشد. آقايان مسوول، لطفا به عواقب بلندمدت تصميمتان بيشتر فكر كنيد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
روس ها در طول تاریخ بیشتر مارو گاز گرفتن تا اینکه بهمون چیزی بدهند/قابل اطمینان نیستن