تحلیلی جامعهشناختی از دلایل «استرس شهری» در تهران
بتازگی گزارشی از سوی مؤسسه زیپجت Zipjet بریتانیا در سال ۲۰۱۷ منتشر شده است که در آن میزان تنش در زندگی روزمره در ۱۵۰ شهر بزرگ جهان را اندازهگیری کرده است. بر مبنای این ارزیابی، در میان ۱۰ شهر پراسترس دنیا ۵ شهر از آنها (تهران، کابل، بغداد، دهلی نو و کراچی) به حوزه «تمدن ایرانی» تعلق دارد و پایتخت کشور ایران کنونی ششمین شهر پراسترس دنیا محسوب میشود.
![از نفس افتادهها از نفس افتادهها](https://static3.bartarinha.ir/servev2/TNkZjY1ZTVkZ/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
مهمترین ویژگی تهران جمعیت عظیمی است که در آن گرد آمدهاند. در شرایطی که پاریس حدود دو و نیم میلیون نفر و هنگکنگ هفت میلیون نفر و نیویورک و لندن هر یک هشت و نیم میلیون نفر جمعیت دارند، تهران با نزدیک به ۹ میلیون نفر در هسته مرکزی شهر و شش میلیون نفر در شهرکهای اقماریاش یکی از بزرگترین شهرهای کره زمین است! در واقع تهران با ۱۵ میلیون نفر جمعیت و نزدیک به ۱۲ میلیون نفر باشنده در ساعتهای روز، در کنار شهرهای عظیمی مانند ریودوژانیرو (۵/۱۶میلیون) و استانبول (۸/۱۴میلیون) و کمی فروپایهتر از پکن و دهلینو (۵/۲۱ میلیون) قرار میگیرد. تهران در رتبهبندی جمعیت شهرهای جهان در جایگاه ۲۹ ایستاده و از این نظر یکی از بزرگترین تراکم جمعیتها بر کره زمین است.
چنانکه «دزموند موریس»، انسانشناس مشهور بریتانیایی، سالها پیش برای نخستینبار مطرح کرد خودِ «تراکم جمعیت» عاملی تنشزا است. یعنی جدای از پیامدهای زیستشناختی این تراکم (کمبود منابع خوراکی و آشامیدنی، آلودگی ناشی از فضولات و آسان بودن انتشار بیماریهای واگیردار) خودِ زیستن در میانه شمار زیادی از دیگریهای غریبه، به تنهایی تنشی روانشناختی محسوب میشود. تهران این جمعیت انبوه خود را طی 40سال گذشته به دست آورده و تا پیش از آن، این شهر جمعیتی کمتر از سه میلیون نفر و کمابیش هماندازه پاریس امروز داشته است. بخش مهمی از متغیرهای تنشزای شهر تهران از همین افزایش جمعیت ناشی شده است.
اما گذشته از این عناصر ساختاری، مجموعهای از تنشهای دیگر را داریم که به سبک زندگی و شیوه جریان یافتن کارها در تهران مربوط میشود. در اینجا با تقابلها و شکافهایی جامعهشناختی روبهرو هستیم که رفتار مردمان و سوگیری میلها و پیکربندی موقعیتها را رقم میزند. در عمل در جامعه ایرانی و بویژه در کلانشهر تهران تمام شکافهای اجتماعی کلاسیک فعال هستند. گسست سنی (دوقطبی جوان-پیر)، شکاف جنسیتی (زن- مرد)، شکاف اقتصادی (توانگر-تهیدست)، تنش فرهنگی (سنتی- مدرن) و... در تهران و در سایر نقاط ایران فعال هستند و به فرسایش و گاه فروپاشی نهادهای اجتماعی منتهی شده است. بیشک بخشی از این شکافها پیامد مستقیم ناکارآمدی دستگاه اجرایی در طول سالیان طولانی است یعنی نهاد قدرت در بخش مهمی از این نابسامانیها نقش داشته است. نابسامانیهای ناشی از مدیریت ناکارآمد، یا گاه تصمیمهای کلان نابخردانه و کژکارکردهای ناشی از آنها بخش مهمی از تنشهای شهر تهران را تشکیل میدهند.
![از نفس افتادهها از نفس افتادهها](https://static2.bartarinha.ir/servev2/2YzYjVhZWJiN/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
بنابراین اگر بخواهیم با نگاهی سیستمی به شهر تهران و دلیل پر استرس بودن زندگی در آن بنگریم، دو لایه درهمتنیده از تنشها و نابسامانیها را تشخیص خواهیم داد؛ یک تنش بنیادین و ریشهای که مبنای باقی اختلالها است که از تراکم جمعیت بالا و حجم چشمگیر ساکنان کلانشهر تهران برخاسته است و شلوغی، گرانی مسکن، قفل شدن بزرگراهها، آلودگی هوا، کم شدن سرانه فضای سبز و مشابه اینها را به دنبال داشته است. یک لایه دیگر که ماهیتی حقوقی و مدیریتی دارد و به کارکردهای این شهر بازمیگردد که بدنهاش با سیاست و شیوه حکمرانی گره خورده و تصمیمگیریهای غیرتخصصی و گاه زیانبار، کندی روندهای اداری و دیوانسالارانه و نادلچسب بودن فضای ارتباطهای رسمی و دولتی را در پی داشته است.
«تنش» در نگاه سیستمی ما، شکافی است که میان «وضعیت موجود» و «وضعیت مطلوب» وجود داشته باشد و تهران با این تعریف بیشک «شهری پرتنش» است، اما تنشهای آن با تنشهای معمول در سایر کلانشهرهای عظیم تفاوتهای چشمگیری دارد.
بخشی از این تنش که به سختافزار و تراکم جمعیت مربوط میشود، کمابیش در همه این کلانشهرها مشترک است و پیامد طبیعی زیستنِ شمار زیادی از انسانها در مساحتی اندک است، اما بخش دیگری به «اختلالهای کارکردی» مربوط میشوند که میتوان با درایت و بازاندیشی در ساز و کارهای اداری و قانونگذاریها و شیوه نظارت، برایشان راهحل پیدا کرد یعنی فاصله میان «وضعیت موجود» و «وضعیت مطلوب» در برخی از موارد پر ناشدنی است و در جاهایی دیگر با تغییر در سیاستگذاری و جایگزین کردن «خردِ سازمانی» به جای تصمیمهای فیالبداهه و غیرتخصصی میتوان بر آن غلبه کرد.
جامعه ایرانی با توجه به پیشینه دیرپا و پیوستگی تاریخی شگفتانگیـــــزش، انبــــاشتی از تجربههای زیسته و تراکمی از دادههای ارزشمند را در حافظه جمعیاش ذخیره کرده است که در بسیاری از جاها ضامن بقا و حلال مشکلاتش بودهاند. شهر تهران در حال حاضر قلمرو پرتنش و پرجوش و خروش است، اما به همین ترتیب میتوان میدان شناسایی و تحلیل و رفع تنشهای گریبانگیر سرزمینمان و تمدنمان هم باشد.
ایرانیان هم در گذشته تاریخیشان و هم در دههها و قرنهای گذشته نشان دادهاند که بسرعت و سادگی از فناوریهای ارتباطی بهره میجویند و در بدنه جامعه به شکلی خردمندانه و با عقل سلیم درباره مشکلات خویش هماندیشی میکنند. بخش مهمی از تنشهای تهران بروزی موضعی و محلی دارند و تنها با میدان دادن به این شیوه از حل موضعی و محلی، به دست خودِ شهروندان تهرانی، رفع شدنی هستند.
نظر کاربران
یکی از مشکلات نگفته تهران اینه که زیرش خالیه از بس کندن !
حیف نیست این شهر چقدر خوش آب و هوا بوده !!!
انصافا برید یه نگاهی به سریال های قدیمی بیندازید ،بینید همه ش خونه باغ بوده و الان یه سراغی بگیرید ببینید چیزی ازشون مونده ؟؟؟
شهر زلزله خیز با ساختمانهای بلند
خشکسالی
به نظر من اول آلودگی محیط زیست و کمبود دارو درخت و سبزه و آب و ..... رو اعصاب انسان تاثیر بد می ذاره ،بعد بقیه چیزا !
انسان ذاتا به گل و بلبل و سبزه نیاز روحی داره .