محمدرضا عارف یکبار دیگر از عملکرد چند سال اخیر خود و شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات دفاع کرد. تلاش زیادی باید صورت گیرد که مصداقهای موفقیت وی در عرصه سیاسی شناسایی شود.
روزنامه همدلی: محمدرضا عارف یکبار دیگر از عملکرد چند سال اخیر خود و شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات دفاع کرد. تلاش زیادی باید صورت گیرد که مصداقهای موفقیت وی در عرصه سیاسی شناسایی شود؛ اما خودش همواره از نشانههایی سخن به میان میآورد که بیش از آنکه مدعایش را ثابت کند، ناظر بر تناقض آشکار است. در این یادداشت قصد بر این است برای بار چندم به انحراف اصلاحات اشاره شود و با تاسی از سخنان عارف، دلیل این وضعیت را حضور افرادی چون وی و تلقی آنها از اصلاحطلبی معرفی کرد.
محمدرضا عارف در جمع اعضای جامعه اسلامی دانشگاهیان دانشگاه صنعتی شریف کمافیالسابق سعی کرد خود را رابطی تاثیرگذار میان بدنه اجتماعی اصلاحات و نظام جمهوری اسلامی نشان دهد. او در ابتدای سخنان خود گفت:«با وجود اسناد بالادستی در کشور، تعامل و همکاری استادان دانشگاه برای اجرایی شدن این اسناد ضرورت دارد».
اولین سوالی که از عارف باید پرسید از این قرار است: آیا کار ویژه اساتید اجرای اسناد بالادستی است؟ آیا ایشان تصور میکند که اساتید دانشگاه مجریان اسناد بالادستی هستند؟ من اطلاع دقیقی از نحوه آموزش و پژوهش در رشتههای فنی و مخابرات ندارم. آیا در این حوزه اساتید به دنبال اجرای اسناد هستند؟ با این اوضاع تکلیف پژوهش و کشف حوزههای جدید فناوری و جابهجایی مرزهای دانش بشری در کجای قاموس رشتههای فنی جای میگیرد؟
البته به این لحاظ بر روی رشتههای فنی تاکید میشود؛ چون خود جناب عارف فارغالتحصیل و استاد این چنین رشتههایی است. لابد ایشان در طول تدریس خود در دانشگاه سعی کرده است در کلاسهای درس به دانشجویان نحوه اجرای اسناد بالادستی را آموزش دهد. وی اگر معتقد است اساتید و دانشگاهیان نقش بهسزایی در دستیابی به مسائل راهبردی کشور دارند، باید امکان بستری را فراهم کند که هریک از این افراد توانایی ظهور و رشد ایده خود را داشته باشند.
تنها از طریق مواجهه افکار و ایدههای گوناگون و گاه متضاد است که امکان رشد شاخصهای علمی فراهم میشود. راهبردهای یک کشور تنها در صورتی میتواند با اتکا بر علم به موفقیت خود امیدوار شود که در چارچوب پارادایمها و رژیمهای حاکم علمی تبیین شده باشد. علم، نظام دستوری نیست. علم بستری است که با ابتنا بر آن میتوان راهبردها را شناسایی و تبیین کرد.
در بخش دیگری عارف به سراغ سیاست میرود. او میگوید:«اصلاحطلبان در اکثر انتخاباتی که در دهه ۸۰ برگزار شد، عمدتاً پیروز نشدند؛ البته در انتخابات سال ۸۸ هیچ جریانی پیروز نشد و بعد از آن هم به دلایل شرایط خاص کشور، جریان اصلاحطلب در تنگنا و محدودیت قرار گرفت.» وی در همین زمینه ادامه داد:«در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ در بنیاد امید ایرانیان و دیگر نهادهای اصلاحطلبی بحثهای زیادی درباره چگونگی حضور و فعالیت جریان اصلاحات در مناسبات سیاسی صورت گرفت.»
عارف بهصراحت مدعی شده که اگر در دهه ۹۰ پیروزی برای اصلاحطلبان بهدست آمده، ناشی از عملکرد و حضور وی در عرصه انتخابات است. اینکه وی میگوید مسبب پیروزی اصلاحات است، به دلیل تقلیل کل جریان اصلاحات در فرایند انتخابات است. مهمترین شکاف میان بدنه اجتماعی و افرادی چون عارف از همین طرز تلقی است. عارف گمان میکند پیروزی لیستهای متبوع وی یعنی پیروزی اصلاحات.
در حالی که مردم جامعه اساساً تلقی دیگری از اصلاحات دارند. آنها وقتی اصلاحطلبان را با آغوش بازمیپذیرند، به دنبال تصدی مناصب دولتی و حکومتی توسط افراد منسوب به این جریان نیستند. مردم با انتخاب اصلاحات به دنبال پیگیری مطالبات خود هستند. جریان اصلاحات از روز اول شکلگیری همواره بر حضور حداکثری تمامی گروهها و دستهبندیهای اجتماعی در عرصه سیاستورزی تاکید کرده است.
اما دستاورد حضور اصلاحطلبانی مانند عارف در عرصه سیاست نهتنها به این تکثرگرایی کمکی نکرده است، بلکه حتی برخی امیدهای اجتماعی را بر باد داده است. عارف در این مراسم گفته است:«به این نتیجه رسیدیم که باید در همه صحنهها و رویدادهای مهم حضور جدی و تاثیرگذار داشته و تلاش کنیم که در ساختار قدرت نقشآفرینی بیشتری داشته باشیم.» این جمله هم دلیل واضح طرز تلقی عارف از سیاستورزی است. او همواره به دنبال شراکت در قدرت است. اصلاحطلبی برای عارف یعنی حضور وی و دوستانش حول قدرت.
با این اوصاف وی مدعی هم هست. او میگوید:«در انتخابات سال ۹۲ معتقد بودیم باید تمامقد و با پرداخت هرگونه هزینهای در انتخابات شرکت کنیم. دهه ۹۰ برای اصلاحطلبان دهه بازگشت به حاکمیت و کمکردن فاصله تحمیلشده با حاکمیت است و در اولین آزمون جدی اصلاحطلبان در این دهه یعنی انتخابات سال ۹۲، سرافرازانه از این آزمایش بیرون آمدند.» باید از وی پرسید ایشان دقیقاً چه هزینهای در دوران فعالیت سیاسی خود پرداخت کردهاند؟ سال ۱۳۸۸ بزنگاهی بود که بسیاری از اصلاحطلبان در آن هزینه های هنگفتی پرداخت کردهاند.
آقای عارف در سال ۸۸ دقیقا کجا بوده؟ مهم نیست رویکرد ایشان به محصوران و معترضان به انتخابات آن سال چیست. شاید وی وقایع آن سال را نپسندد اما باید دقت کرد که پیروزی سال ۹۲ در انتخابات ریاست جمهوری و سال ۹۴ در انتخابات مجلس شورای اسلامی حاصل سرمایه اجتماعی بود که در سال ۸۸ ذخیره شد. بر کسی پوشیده نیست که هزینه اصلی در پیروزی انتخابات پیاپی را کسانی پرداختهاند که تا حدودی برای همیشه از حضور در پستهای حکومتی محروم شدهاند.
اما شاهبیت سخنان عارف به آنجایی برمیگردد که میگوید:«به نظر من مهمترین دستاورد جریان اصلاحات در دهه ۹۰ تشکیل شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان است و با تشکیل این شورا، جریان اصلاحات ظرفیت خود را نشان داد.» بر کسی پوشیده نیست که دستاورد شورای عالی اصلاحات تدوین لیست امید و پیروزی این لیست در انتخابات اخیر است. خود عارف نظرش در مورد لیست امید چنین است:« توقع نداشتیم که کسانی که با برند «امید» وارد مجلس شدند، رودرروی ما قرار بگیرند». واقعاً بزرگترین دستاورد سیاستورزی وی در همین جمله خلاصه شده است. شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات بهعنوان مهمترین دستاورد جریان اصلاحات افرادی را روانه مجلس کرده است که مقابل خودشان قرار گرفتهاند.
به نظر میرسد مادامی که جریان اصلاحات با تکیه بر افرادی چون عارف تمامی فعالیت سیاسی را در فرایند انتخابات محدود کند، بیش از این انتظاری نیست. آنها گمان میکنند با عمل فیلترینگ افراد باید کسانی را در لیست گنجاند که وفادار به شورای عالی سیاستگذاری باشند. یعنی بر سازوکاری تاکید میکنند که همواره توسط رویکرد اصلاحطلبی مورد نقد قرار گرفته است. با این اوصاف باید گفت تنها راه شکوفایی مجدد اصلاحات چشمپوشی از انتخابات و حضور در عرصه قدرت حکومتی است. تنها زمانی اصلاحات زنده است که بهجای قدرت حکومتی، بدنه اجتماعی و مطالبات مردمی مقابل دیدگان اصلاحطلبان قرار گرفته باشد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
درود بر عارف گرداننده اصلاحات خادم ملت
پاسخ ها
اعتدال یه جریان موقتی بود که بجای اصلا ح طلبان آمدن سروکار والا خیال است اگر فکر کنند می توانند جریان مستقل باشند اصلاحات زنده است
هیچ جناحی نمی تواند مطالبات اقتصادی مردم را برآورده کند و مردم ازاصولگریان اقتصاد می خواهند از اصلاح طلبان فرهنگ وتوسعه سیاسی احزاب بدانند