روزنامه آرمان- مطهره شفیعی: این روزها چراغهای ساختمان اصلاحطلبی نیمهروشن و رفتوآمد کمتر از قبل شده است. برخی ساکنان این ساختمان با لبخند وارد میشوند، خوشحال از آنکه از سال ۹۲ بر ریل پیروزی هستند، اما برخی دیگر چهرهای متفکر دارند و گویی در ذهن خود به برنامهریزی مشغولند.
باید توجه داشت که پیروز انتخابات ریاستجمهوری و تعدادی از منتخبان انتخابات مجلس شناسنامه اصلاحطلبی نداشتند و بهعنوان اصولگرای میانهرو شناخته میشدند. این پیروزیها به نام جریان اصلاحات ثبت شده است، اما در واقعیت طیفی از میانهروها هم در این فرایند سهیم بودهاند. برای درک بهتر موضوع باید به انتخابات ریاستجمهوری ۷۶ و ۸۰ و انتخابات مجلس ششم بازگشت که اصلاحطلبان پیروز آن بودند و نمیتوان گروه دیگری را در آن پیروزیها دخیل دانست، چرا که هم کاندیدای ریاستجمهوری آن دو انتخابات و هم اکثریت منتخبان مجلس شناسنامه اصلاحطلبی داشتند، اما چرا چندزمانی است که پیروزی اصلاحطلبان خالص نیست و ردی از جریان اصولگرایی در آن مشخص و واضح است؟
برنامه اصلاحطلبان برای ۱۴۰۰
برای یافتن پاسخ این سوال باید به انتخابات 84 بازگشت؛ یعنی انتخاباتی که آیتا... هاشمی، محموداحمدینژاد، مصطفی معین، محمدباقر قالیباف، مهدی کروبی، علی لاریجانی و محسن مهرعلیزاده در آن بهعنوان کاندیدا حضور داشتند. حضور چند کاندیدا با شناسنامه اصلاحطلبی شکست در این انتخابات را رقم زد، چرا که آرا میان آنها تقسیم شد و محمود احمدینژاد به پاستور رفت. اصلاحطلبان پس از این شکست به بازسازی تشکیلاتی و تقویت اردوگاه پرداختند، اما در انتخابات سال 88 هم با دوکاندیدا وارد عرصه شدند و باز هم پذیرای شکست بودند، اما شرایط دیگر مانند پس از انتخابات 84 نبود و سبب شد انسجام اردوگاه اصلاحطلبی از بین برود و این اردوگاه دچار سردرگمی شود.
چند ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری 92 بود که سران اصلاحات به برنامهریزی در مورد نحوه ورود به این انتخابات پرداختند و در نهایت به این نتیجه رسیدند محمدرضا عارف که بهعنوان کاندیدای جریان اصلاحات به عرصه وارد شده بود، کنارهگیری کند و از حسن روحانی، کاندیدایی که متعلق به اردوگاه اصولگرایی بود، حمایت شود.
پیروزی روحانی در آن انتخابات به نام اصلاحطلبان ثبت شد. در انتخابات 96 هم اصلاحطلبان بار دیگر از حسن روحانی حمایت کردند و او پیروز شد، اما چندی است که روحانی تصمیم به تاکید بر ریشه سیاسی خود، یعنی اصولگرایی کرده است که نشانه آن 2 دیدار با اعضای جامعه روحانیت بود؛ یعنی تشکلی که خود عضوی از آن است. این دیدارها نشان از صداقت روحانی در نشان دادن مشی سیاسی خود داشت و البته اصلاحطلبان هم هیچگاه ادعای اصلاحطلب بودن روحانی را نداشتند. سال 1400 دوران ریاستجمهوری روحانی تمام میشود و این سوال مطرح است که اصلاحطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم باز هم چشم به کاندیدای اصولگرایان میانهرو دارند یا به راهکارهایی برای بازگشت به پاستور میاندیشند؟ آیا جریان اصلاحات در اندیشه تعامل با نهادهای تصمیمگیر است؟ اینها سوالاتی است که روز گذشته حسین کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار، در گفتوگو با «آرمان» به آن پاسخ داد.
اکنون مهمترین موضوعی که در جلسات سیاسی مطرح میشود، حول چه موضوعاتی است؟
اصلاحطلبان جلسات زیادی را برگزار میکنند. منظور شما کدام جلسات است؟
جلسات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات.
ارزیابی عملکرد شورای سیاستگذاری در دستور کار شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است. همچنین وقایع بینالمللی روز و تحریمها مورد بررسی و تحلیل اعضا قرار میگیرد.
اکنون برخی چنین مدعی میشوند که آقای روحانی در حال نزدیک شدن به اصولگرایان و فراموشکردن حمایتهای اصلاحطلبان است؛ بنابراین از رویکرد حمایتی خود در دو انتخابات 92 و 96 پشیمان هستند. این ادعا تا چهاندازه صحت دارد؟
ارزیابی، آمار و سنجش دقیقی از این موضوع نداریم، اما اینکه عدهای معترض هستند را نمیتوان انکار کرد. اکثریت اصلاحطلبان منتظر اقدامات ایشان در ماههای آینده و تصمیماتشان هستند تا در آینده میزان رضایت خود از عملکرد روحانی را اعلام کنند.
آقای روحانی بیش از 4 سال است که بر کرسی ریاستجمهوری تکیه زده است؛ یعنی در این سالها ارزیابی دقیقی از عملکرد ایشان نشده است؟
حرف من درباره چند ماهی است که دوران ریاستجمهوری دوم ایشان و دولت دوازدهم آغاز شده است و کاری به گذشته ندارم. هنوز جمع بزرگی از اصلاحطلبان بهاین باور نرسیدهاند که آقای روحانی گردش سیاسی داشته است تا نسبت به ایشان ناامید شوند. بخشی از اصلاحطلبان منتظر اقدامات ایشان در ماههای آینده و ارزیابی نسبت آن اقدامات با روشهای اصلاحطلبانه هستند. در آینده اظهارنظرهای بیشتری انجام میشود و ما هم منتظر آن روزها هستیم.
آقای روحانی در این سالها تا چهاندازه توانسته است انتظارات اصلاحطلبان را محقق کند؟
درباره 4 سال گذشته بحث نمیکنیم، بلکه درباره چند ماه پس از انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم صحبت میکنیم. اصلاحطلبان همانطور که اشاره کردم، منتظر اقدامات ایشان هستند. بدون شک درباره مسائل سیاسی نمیتوان با عجله صحبت کرد و تصمیم گرفت.
جریان اصلاحات از نیمه دهه 70 و تا نیمه 80 تصمیمگیر اصلی عرصه سیاست بود؛ یعنی کاندیداهای این جریان برای انتخابات دارای شناسنامه اصلاحطلبی بودند. اما از سال 92 تصمیم به حمایت از کاندیدایی گرفته شد که اصولگرای میانهرو بود. چرا جبهه اصلاحات به جایی رسید که باید فکر کاندیدایی با شناسنامه اصلاحطلبی را از ذهن خارج کند؟
دلیلش این است که کاندیدای اصلاحطلب تایید صلاحیت نشد و اجازه حضور در صحنه انتخابات را نداشت.
تصور نمیکنید مذاکره و گفتوگو با نهادهای تصمیمگیر بتواند راهی برای ورود کاندیداهای اصلاحطلب به عرصه انتخابات باز کند؟
مذاکره صورت میگیرد، اما به تفاهم نرسیدیم.
چندی پیش بود که مهندس صفایی فراهانی، از اصلاحطلبان قدیمی، چنین عنوان کرد: «الان کاری که میتوان انجام داد، مذاکره با اعضای شوراینگهبان و درخواست از آنها برای تساهل و واقعنگری بیشتر است.» چرا این مذاکره صورت نمیگیرد؟
مذاکره انجام میشود، اما درباره اینکه آیا شوراینگهبان نظرات اصلاحطلبان را میپذیرد و به آنها توجه میکند، باید اذعان داشت که تاکنون چنین نبوده است.
به هر حال ناامیدی و ذکر این جملات که توجهی به اظهارات نمیشود، باعث خواهد شد که اصلاحطلبان تا چندین سال نتوانند به معرفی کاندیدای اصلاحطلب فکر کنند. درست است؟
منتظر هستیم تا شاید اصلاحاتی صورت بگیرد.
تصور نمیکنید جریان اصلاحات نیاز به بازنگری در اعضای خودش دارد؟
جریان اصلاحات در افکار، اعضا و عملکرد و سایر موضوعاتش نیاز به بازنگری دارد.
این بازنگری از سوی چه شورا یا افرادی باید صورت بگیرد؟
از طرف خود اصلاحطلبان باید انجام شود.
یعنی نمایندگانی انتخاب کنند تا کمیته یا شورایی برای بازنگری تشکیل شود؟
نه؛ همه آنها باید درباره اصلاحات مورد نیاز بحث و نظراتشان را بیان کنند.
از بحث انتخابات عبور کنیم. نظر شما در مورد رد کاندیدای زرتشتی شورای شهر یزد چیست که این روزها مباحث زیادی درباره آن مطرح میشود؟
درباره آقای سپتا نیکنام معتقدم که مجمع تشخیص مصلحت نظام باید این مشکل را حل کند. موضوع آقای سپنتا چنین نیست که به یک موضوع و معضل ملی تبدیل شود. این موضوع بهراحتی از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام قابل حل است. آنها میتوانند تصمیم بگیرند تا آقای سپنتا به فعالیت خود در شورای شهر ادامه دهد.
نظر کاربران
ملت بیدار شدند اینها همه اش بازی سیاسی خخخخ اصلاح طلب واصولگرا خخخخ فقط فریب مردم عوام جهت رای دادن .اینهمه رای دادیم چه شد .بیکاری ریشه کن شد یا تورم یا فقر واعتیاد .بس کنید مشکلات مردم را حل کنید از حالا تا 1400 خخخهخخخخخخخخخ
لطفا زودتر از موعد در مورد انتخابات حرف نزنید.تا ۱۴۰۰ خیلی مونده.به فکر مردم باشید.
پاسخ ها
اعتدال لاریجانی نمی توانند 1400راببرند اگر مردم در انتخابات شرکت کنند اصلاحات پیروز انتخابات است مثل همیشه