محمد هادیفر در روزنامه شرق نوشت: رسانه ماهیتا به عنوان یکی از منابع تولید قدرت نرم شناخته میشود و هرچه جایگاه این وسیله ارتباطجمعی در جامعه رفیعتر باشد، به همان اندازه به قدرت نفوذ آن در لایههای مختلف اجتماعی اضافه میشود. بسیاری از رسانهها دارای شناسنامهای مشخص هستند و در یک رویداد تاریخی درخشیدهاند که در اصطلاح رسانهها نقطه اوج رسانه نامیده میشوند.
محمد هادیفر در روزنامه شرق نوشت: رسانه ماهیتا به عنوان یکی از منابع تولید قدرت نرم شناخته میشود و هرچه جایگاه این وسیله ارتباطجمعی در جامعه رفیعتر باشد، به همان اندازه به قدرت نفوذ آن در لایههای مختلف اجتماعی اضافه میشود. بسیاری از رسانهها دارای شناسنامهای مشخص هستند و در یک رویداد تاریخی درخشیدهاند که در اصطلاح رسانهها نقطه اوج رسانه نامیده میشوند.
در تاریخچه رسانههای منطقهای که توانستهاند در سطح بینالمللی مطرح شوند، شبکه الجزیره دیده میشود که در دوره جنگ آمریکا در افغانستان به شهرت رسید و شبکه العربیه در جنگ دوم خلیج فارس و فروپاشی صدام نقشآفرینی کرد. همچنین شبکههای رسانهای زیادی در خلال نبردهای داعش در منطقه خاورمیانه به وجود آمد که تقریبا تفاوت چندانی با هم نداشتند.
اما در این میان آنچه در ماه اخیر در اقلیم کردستان عراق مشاهده شد، عرض اندام رسانههایی بود که نهتنها کمکی به روشنگری و شفافسازی شرایط و بحران بهوجودآمده نکردند بلکه با ارائه محتواهایی بهشدت سوگیرانه و عاری از واقعیات میدانی، فضا را بیش از پیش غامض و غبارآلود كردند.
آنچه از چند رسانه معلوم، در ارائه اخبار و اطلاعات حوادث اقلیم در ماه اخیر دیده شد، نماد کامل تحریف واقعیات و سردرگمكردن مخاطب بود که یکتنه بسیاری از شرایط پیشآمده را به ضرر کردستان عراق رقم زدند تا به خیال خود دستورالعملهای احزاب و صاحبانشان را اجرا کرده باشند.
اختلاف فاحش اخبار پخششده از دو رسانه خاص با دیگر رسانههای اقلیم کردستان و منطقه به حدی بود که یک مخاطب غیرحرفهای هیچگاه باور نمیکرد که این رسانهها در حال بازتاب حوادث یک منطقه هستند و میزان شکاف موجود میان اطلاعات ادعایی این رسانهها با دیگر رسانههای نسبتا آزاد منطقه هر مخاطبی را سردرگم میکرد که بالاخره در اربیل، کرکوک یا سلیمانیه چه در جریان است. غالب رسانههای منطقه تصویری نسبتا آرام از مناطق مورد مناقشه ارائه میکردند در حالی که دو رسانه حزبی دیگر در حال پخش گزارشهای زنده از درگیری، تجمعهای خونین و خیانتهای تاریخی بودند. البته این مسئله برای یک مخاطب حرفهای رسانهشناس چندان اثربخش نبود اما برای عامه مردم که به دو رسانه متمول کردی اعتماد کرده بودند، بسی گیجکننده به نظر میرسید.
آنچه درخصوص این رسانههای ویژه تردیدناپذير است، مواضع یکسویهو شدیدا تحریفشده در قالب پلتفرمهای حزبی بود که بعینه در تمامی فعالیتهای آنها در قبل و بعد از رفراندوم و بحران کرکوک مشاهده شد.
در دهه اخیر رسانههای کردی فراوانی در صحنه سیاسی خاورمیانه ظهور کردند که بعضا تمایزاتی با هم دارند اما برجستهترین رسانهای که انتظار میرفت در سطح منطقهای متفاوت ظاهر شود و سخنگوی جامعه کردی باشد، شبکه تلویزیونی روداو وابسته به نیچروان بارزانی رئیس هیئت وزیران اقلیم کردستان عراق و عضو ارشد حزب دموکرات کردستان عراق بود.
این شبکه تلویزیونی با توانمندی مالی فراوان توانست در طلیعه ظهور داعش در عراق خود را مطرح کند. اولین اقدام برجسته روداو مصاحبه جنجالی با یکی از اعضای برجسته داعش در سال ٢٠١٤ در فرودگاه شهر موصل بود که حامل پیام گمراهکننده این جریان افراطی به برخی رهبران کردستان عراق بود. همه کارشناسان رسانهای میدانند که گروههای تروریستی معروف جهان ازجمله القاعده و طالبان و داعش به خاطر رعایت اسرار خود تاکنون با هیچ رسانهای روبهرو نشدهاند و اصولا از وسایل الکترونیکی یا مواجهه با رسانهها دوری میکنند، درحالیکه روداو، این مصاحبه را در آن شرایط حساس عراق با افتخار خاصی انجام داد و پس از آن نیز پوشش رویدادهای مناطق درگیر مبارزه با داعش در صدر اخبار این رسانه قرار داشت.
در هنگامه پایان عمر داعش در عراق رسانهای دیگر از درون همین رسانه به نام کردستان ٢٤ متولد شد. اگرچه این شبکه تلویزیونی حاصل رقابت درونحزبی پارتدموکرات کردستان عراق بود و توسط مسرور بارزانی پسرعموی نیچروان بارزانی مسئول سرویس امنیت ویژه این حزب تأسیس شد. این دو شبکه تلویزیونی رویهمرفته با قدرت مالی توانستند در قواره شبکههای خبری توانمند ظاهر شوند ولی در محتوا دچار حصار حزبی شده و بیشتر نقش سخنگوی حزب را ایفا میکنند. با تعیین زمان همهپرسی اقلیم کردستان عراق پیشبینی میشد که این رسانههای عموزاده، روشنگری مطلوبی را از وقایع همهپرسی داشته باشند ولی با نزدیکشدن به زمان برگزاری رفراندوم خلوص حزبی و حتی طیفی آنان نمایان شد و بیشتر نقش ارگان رسمی حزب را ایفا میکردند. این رسانهها با پوشش انحصاری و جهتدار رویدادها در بسیاری مواقع از رهبریت همهپرسی پیشتاختهتر عمل میکردند تا جایی که از حدود سخنگویی نیز پیشتر رفتند.
دیگر رسانههای کردستان عراق با همه تنگناهای مالی که دارند، نسبتا فعال و بانشاط هستند و تحلیل و موضع خوبی نسبت به تولیدات خبری رسانههای عموزاده داشتند و انعکاس رویدادهای واقعی را از عملیات روانی بهراحتی تشخیص میدادند.
برجستهکردن نقش مسعود بارزانی حین همهپرسی و بهحاشیهبردن خدمات دیگر شخصیتها و احزاب کردستانی و تحریکات شدید قومی توسط این رسانه (روداو)، موجب کردهراسی در منطقه شد و دوستان کردها را رنجاند و نظارهکنندگان همهپرسی را نگرانتر کرد و مخالفت همگانی را بهدنبال داشت. این رسانهها با استفاده از پشتوانه وسیع مالی و مستشاران برجسته عملیات روانی تلاش زیادی در راستای اقناع جامعه داخلی و خارجی برای حضور در همهپرسی ٢٥ سپتامبر ٢٠١٧ كردند. دیدگاه حزبی این رسانه همهپرسی را از مدار واقعی خود خارج و مسئولان آن را دچار توهم و گمراهی كرد تا آنجا که مانع شنیدهشدن صدای واقعی جامعه به گوش رهبران همهپرسی و حائلی بین واقعیت و مجاز شد و آنقدر به مسئولان همهپرسی جرئت غیرواقعی داد که با جسارت تمام پیشنهادهای دلسوزانه داخلی و خارجی را نادیده گرفت و اقلیم کردستان و دستاوردهای سه دهه آن را به دام خطراتی کشاند که رهایی از آن بسیار دشوار خواهد بود.
اگر بپذیریم تحولات همهپرسی و بسیاری از رویدادهای اقلیم کردستان توسط این رسانههای پسرعمو هدایت میشوند و بخشی از اذهان عمومی کردستان عراق را به دست گرفتهاند، میتوان بخشی از این ناکامی بزرگ و تاریخی کردها در عراق را حاصل كژکارکردی و سیاسیبازیهای این رسانهها دانست. تولد و ماندگاری برخی رسانهها با رویدادی مهم همراه بوده است؛ بهنظر میرسد به بنبستکشاندن اقلیم از شاهکارهای این رسانههای قومی بود که ظهور خود را با قلب واقعیات امروزه اقلیم کردستان عراق و در نتیجه گسترانیدن احساس شکست و ناکامی در میان مردم این منطقه همراه كردند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
شبیه شبکه های تلویزیونی ایران هست که بسیار میلی کار میکنند
به نظر م درسته
لطفا به مشکلات داخلی خودمون بپردازید
پس اونا هم از رسانه میلی ایران یاد گرفتن
پاسخ ها
نه اینکه شبکه های ودتون خیلی بیطرفانه اخبارپخش میکنند