شیر ایرانی، ببر مازندران، پلنگ ایرانی، یوزپلنگ آسیایی (ایرانی)، سیاهگوش، کاراکال، گربه جنگلی، گربه پالاس، گربه شنی، گربه وحشی، این فهرست ١٠ گونه گربهسانی است که در طبیعت ایران زیستهاند.
روزنامه شرق: شیر ایرانی، ببر مازندران، پلنگ ایرانی، یوزپلنگ آسیایی (ایرانی)، سیاهگوش، کاراکال، گربه جنگلی، گربه پالاس، گربه شنی، گربه وحشی، این فهرست ١٠ گونه گربهسانی است که در طبیعت ایران زیستهاند.
از این میان دو گونه اول که غولآساترین هم بودند؛ یعنی شیر و ببر سالهاست منقرض شده و از بین رفتهاند و تنها هشت گونه دیگر باقی ماندهاند. از میان باقیماندهها بزرگترینشان پلنگ ایرانی است و کوچکترین هم گربه شنی. در بین خانواده گربهسانان فقط شیر، ببر و پلنگ (و جگوار) توانایی غریدن دارند و مابقی صداهایی نازک دارند. همچنین اکثر آنها به دلیل ساختار چشمشان که باعث افزایش قدرت بینایی در شب میشود، شبگرد و تنهازی هستند (به غیر از شیرها که بهصورت گروهی زندگی میکنند) و به شیوه غافلگیرکردن و پرشهای ناگهانی و تعقیبوگریز طعمههای خود را شکار میکنند.
بهعلت کمشدن طعمه، شکار بیرویه، استفاده از طعمه مسموم و تخریب زیستگاه، نسل اکثر گربهسانان ایران در معرض تهدید یا خطر انقراض قرار گرفته است. این در حالی است که گربهسانان در کنترل جمعیت جوندگان، خرگوشها، علفخواران و ازبینبردن حیوانات پیر و مریض نقش عمدهای دارند. در مناطقی که تعداد گربهسانان کاهش یافته است، جمعیت جانوران مضر، افزایش یافته است. در ادامه به اختصار هر ١٠ گونه این گربهسانان را معرفی کردهایم. در نوشتن این مطلب از کتاب «راهنمای صحرایی پستانداران ایران» نوشته هوشنگ ضیایی بهره بردهایم.
سلطان منقرضشده
نام فارسیاش شیر ایرانی است و با عنوان شیر آسیایی هم شناخته میشود. آخرین بار این گربهسان بزرگ در سال ١٣٢٢ در نزدیکی دزفول در استان خوزستان مشاهده شد و بعد از آن برای همیشه به تاریخ پیوست. شیر ایرانی اغلب در مناطق جنگلی، بوتهزارها و علفزارهای نزدیک به آب میزیست و بههمیندلیل اصلیترین زیستگاهش دشت ارژن در فارس و بیشهزارهای خوزستان بود. اما بهصورتکلی در ایران، قلمرو شیر در نواری از جنوب لرستان تا جنوب استان فارس و به موازات کوههای زاگرس کشیده شده بود. هماکنون در شبهقاره هند شیر ایرانی با همین نام در جنگل «گیر» در گجرات هند همچنان زنده و غران است. طول سر و تنه شیر ایرانی ١٥٠ تا ١٩٠ سانتیمتر با دمی حدود ١٠٠سانتیمتر و وزنی بین ١١٠ تا ١٩٠ کیلوگرم است. در زیستگاههای مرکزی ایران غذای اصلی شیر، گراز و در مناطق زاگرس و خوزستان احتمالا گوزن زرد و همچنین جانوران اهلی مانند گاو و گاومیش بود.
شیر سرخ مازندرانی
به نام ببر مازندران یا ببر هیرکانی معروف است اما همولایتیهایش آن را با نام شیر سرخ میشناختند. از این جانور غولپیکر هم مثل شیر ایرانی فقط اسم و خاطراتی در فرهنگ بومی مازندران و چند عکس سیاه و سفید بیشتر باقی نمانده است. گفته میشود در سال ١٣٣٨ آخرین ببر مازندران در ایران شکار شد. جانوری که در نیزارها، تالابها و بوتهزارهای مناطق جنگلی مازندران و گیلان و گلستان میزیست.
طول بدن این جانور تا ٢٨٠ سانتیمتر هم میرسید. بههمیندلیل این ببر، بزرگترین عضو خانواده گربهسانان است. رنگ پشتش زرد متمایل به نارنجی و زیر بدنش سفید بود. نوارهای قهوهای باریکی در تمام سطح بدنش داشت و پشت گوشهایش هم سیاه بود با لکه سفیدی در وسط آن. ببر مازندران هر جانور غیرگوشتخواری دم دستش بود را به چشم غذا میدید و شکار میکرد. گفته میشود تعدادی از باقیماندگان نسل این حیوان در باغوحشهای اکسبورگ آلمان و کالیفرنیای آمریکا با قید زیستبوم این جانور زندگی میکنند.
پلنگ غران ایرانی
پسوند ایرانی این گونه هم در اسم علمیاش است و هم در اسم انگلیسیاش: Persian leopard یا پلنگ ایرانی، بعد از دو گربه بزرگجثه منقرضشده، پلنگ بزرگترین گونه گربهسان زنده ایران است و گفته میشود حدود ٥٠٠ قلاده از آن در ایران همچنان یافت میشود، هرچند هرازگاه خبرهایی مبنی بر کشتار یکی از آنها منتشر میشود. حضور پلنگ تقریبا در همه استانهای ایران ثبت شده است. طول بدن این پستاندار ١١٠ تا ١٩٠ سانتیمتر است، با وزنی که گاه تا نزدیک ٩٠ کیلوگرم هم میرسد.
سطح بدنش پوشیده از موهای نرم و کوتاهی بهرنگ کرم مایل به نخودی است که در قسمتهای زیرین بدن، کمرنگتر میشود. تمام بدن از خالهای گرد و توخالی پوشیده شده است که شبیه گل بهنظر میرسند. رژيم غذايي این جانور را هم سمداران بزرگی مانند کل و بز، قوچ و میش و گراز، و همچنین پرندگان، خزندگان، روباه، سگ، گاو، گوسفند، الاغ، حتی شتر، ماهی و حشره شامل میشود. پلنگ ایرانی بزرگترین زیرگونه یا نژاد پلنگ در دنیاست.
سلبریتی گربهسانان ایرانی
یوزپلنگ حالا بیتردید شناختهشدهترین گربهسان ایران است؛ گونهای که البته فاصله کمی تا انقراض و پایان نسل دارد. باوجود ظاهر شبیه به پلنگ، گربهسانی متفاوت است؛ در حالت ایستاده قامت یوزپلنگ بلندتر و کشیدهتر از پلنگ است و خالهای پوستش توپُر است. یوزپلنگ سری کوچک، دستوپایی بلند و کشیده، کمری باریک، سینهای بزرگ، دمی بلند و کلفت و گوشهایی کوچک و گرد دارد. روی صورتش خط اشک وجود دارد و حیوانی ضعیفتر از پلنگ است و گرگ و سگهای گله هم بهراحتی میتوانند آن را از پا دربیاورند. گفته میشود از این گونه کمتر از ٥٠قلاده در طبیعت ایرانی باقی مانده است و زیستگاه اصلیاش در استانهای سمنان و یزد و خراسان شمالی است. یوز هم از سمداران بزرگی مانند آهو، جبیر، قوچ، میش، کل و بز و پستانداران کوچکی مانند جوندگان و خرگوش تغذیه میکند. هیچ دو یوزپلنگی را نمیتوان یافت که خالهای روی بدن یا صورتشان یکسان باشد و یکی از راههای تشخیص یوزپلنگهای متفاوت در طبیعت، همین خالهاست.
گربهسانی که گیاه هم میخورد
سیاه گوش دیگر گربهسان طبیعت ایران است که از جمعیت آن در ایران اطلاعی در دست نیست. این جانور در زیستگاههای جنگلی و بوتهزارهای کوهستانی زیست میکند و در ایران تاکنون در ١٢نقطه از مناطق تحت مدیریت محیط زیست دیده شده است. طول بدنش ٨٠ تا١٣٠ سانتیمتر و ارتفاع بدنش٥٠ تا ٧٥ سانتیمتر و وزنش ١٨تا ٣٨ کیلوگرم است.
سیاهگوش با جثهای متوسط، بدنی کوتاه و حجیم، دستوپایی بلند، دمی بسیار کوتاه با نوک سیاه و موهای بلند و ریشمانندی روی گونهها دارد. گوشهای سیاه گوش پهن، بزرگ و مثلثیشکل است که در انتها یک دسته موی سیاه و بلند روی آن روییده است. رنگ بدنش قهوهای با خالهای بزرگ و کوچک سیاهرنگ و توپر و زیر بدنش سفید است. از ویژگیهای جالب این گربهسان این است که هنگام گرسنگی و برای جلوگیری از آسیب شیره هضمکننده به دیواره معده و هنگام سیری برای محافظت معده در برابر استخوانهای نوکتیز، گیاهخوار میشوند.
گربه اما وحشی
نامش گربه است اما با یک پسوند وحشی. در هر زیستگاهی اعم جنگلی، کوهستانی، استپی، بیابانی، تپهماهوری و حتی نزدیک مناطق مسکونی هم میتوان آن را دید. طول بدن گربه وحشی ٤٥ تا ٨٠ سانتیمتر است و وزنش بین سه تا هشت کیلوگرم. گربه وحشی از اجداد گربه اهلی بهشمار میآید و جثهای بزرگتر از نوع اهلی دارد. پوزهاش کوتاه، سبیلهایش بلند، گوشهایش بزرگ، دستوپایش بلند و باریک، پنجههایش گرد، چنگالهایش خمیده و قابلجمعشدن است. رنگ بدن گربه وحشی بسیار متغیر و از قهوهای تا خاکستری است. گربه وحشی از پستانداران کوچک، پرندگان، خزندگان، ماهی، قورباغه، حشره، حیوانات اهلی مانند مرغ، خروس و بزغاله و گاهی از مواد گیاهی تغذیه میکند. از نکات جالب درباره این گربه آمیزشش با گربههای اهلی است و بههمیندلیل در طرح و رنگ و جثههای متفاوتی دیده میشوند، اما مثل گربه اهلی میومیو میکند.
پرخاشگر و دستآموز
خوشهیکل با اندامی کشیده و باریک، مناسب برای مدلشدن! این ویژگی «کاراکال» است؛ گربهسانی که در ایران در مناطق شمالی خوزستان، پارک ملی کویر، فارس، یزد، سیستانوبلوچستان، کرمان، خراسان، اراک حضورش ثبت شده است. طول بدن این گربهسان نیز ٦٥ تا ٩٠ سانتیمتر و وزنش به ١٦ تا٢٠ کیلوگرم میرسد. کاراکال جثهای بزرگتر از گربه معمولی دارد. گوشهایی بزرگ و مثلثیشکل و یکدسته موی سیاه و بلند در نوک آنها بهطول تقریبا شش سانتیمتر دارد.
کاراکال هم از پستانداران کوچک مانند خرگوش و از پستانداران بزرگی به اندازه آهو، پرندگان، مار و حشرهها تغذیه میکند. در زبان فارسی قدیم، به کاراکال «شاطرشیر» میگفتند. در برخی شهرها به آنها «یوزو» هم میگفتند. این جانور شکارچی ماهر و منحصربهفردی است که سرعت فوقالعاده، هوش و استعداد بالایش در شکار همواره مورد علاقه و تحسین شکارچیان بوده است. کاراکال باوجود خوی پرخاشگرش، استعداد بالایی برای دستآموزشدن نیز دارد.
جنگلنشین سحرخیز
گربه جنگلی در منطقه خزری، جنگلها، بوتهزارهای بلند و انبوه، نیزارهای مجاور تالابها و رودخانهها، مزارع ذرت و نیشکر زندگی میکند و برای خودش به صورت انفرادی زندگی جمعوجوری دارد. بیشتر دوره فعالیتش اوایل شب و صبح زود است. در مقایسه با دیگر گونههای گربهسان بسیار باشهامت است و با قدرت از بچههایش دفاع میکند. اگر در گوشهای گیر بیفتد، به انسان حمله میکند. این نوع گربه شناگر خوبی هم هست و گاهی برای گرفتن ماهی در آب شیرجه میرود. طول سر و تنه گربه جنگلی ٦٠ تا ٩٦ سانتیمتر است و وزنش به چهار تا ١٦ کیلوگرم میرسد. حضور این گربه در اکثر مناطق جنگلی خزری و بیشهزارهای خوزستان ثبت شده و در سالهای اخیر بر اثر شکار بیرویه و تخریب زیستگاه، جمعیت آن به طور چشمگیری کاهش یافته است، اما خودش از پستانداران کوچک و متوسط به اندازه خرگوش، نوزاد پستاندارانی از قبیل شوکا و گوزن، پرندگان و تخم آنها، مار، قورباغه، ماهی و حشرات تغذیه میکند.
خپل خشن
یکی از کمیابترین نوع گربهسانان در ایران است و بههمیندلیل اطلاعی از تعداد آنها در دست نیست. گربه پالاس در مناطق استپی مرتفع با پوشش گیاهی نسبتا متراکم زیست میکند و بههمیندلیل در ایران بیشتر در شمال شرق کشور مشاهده شده و گزارشهای پراکندهای از حضورش در منطقه خوشییلاق شاهرود، بجنورد، سرخس، ترکمنصحرا، آذربایجانغربی (حاشیه رود ارس)، اصفهان، پارک ملی خجیر، کرمان و فارس (ایزدخواست آباده) منتشر شده است. این گربه طول سر و تنهاش ٥٠ تا ٦٥ سانتیمتر است و وزنش بین ٥/٢ تا ٥/٣ کیلوگرم. جثهاش به اندازه گربه معمولی است، ولی سري پهن دارد و بدنش نسبتا حجیمتر و سنگینتر و پاهایش کوتاهتر و محکمترند. پوزه کوتاه، صورت پهن و گوشهايي بسیار کوتاه و گرد دارد.
گربه پالاس عمدتا از پایکا، جوندگان و پرندگان تغذیه میکند. گربه پالاس، تکزی است و در حفره جانوران دیگر لانه میکند.
کوچک زیبا
کوچکترین گونه گربهسان وحشی ایران، به نام گربه شنی با قیافهای دوستداشتنی و بامزه و زیبا. این گربهسان در نواحی بیابانی و استپی که از حداقل پوشش گیاهی برخوردار است، و در مناطق فوقالعاده خشک با دمای بالاتر از ٥١ درجه سانتیگراد و تپههای شنی بهراحتی زندگی میکند. طول سر و تنه گربه شنی بهطور میانگین ۵۰ سانتیمتر است و میانگین وزنش ١,٥ تا ٣.٤ کیلوگرم است. جثهاش تقریبا مثل گربه خانگی است. موها نرم و متراکم، رنگ موهای پشت، زرد شنی، گاهی با نوارها و خالهای نسبتا تیره و پایین بدن سفید است. سري پهن و گوشهايي بزرگ و پهن دارد كه با فاصله به نسبت زیاد از هم قرار دارند. دستوپا کوتاه است. گوشهایي بزرگ و شنواییاي فوقالعاده قوی دارند که حتی امواج ماورای صوت ناشی از حرکت جانوران در زیرزمین را هم دریافت میکنند. این ویژگی، همچنین آنها را قادر میكند در هنگام نزدیکشدن، تعقیبکردن و حمله به شکار فاصلهها را بسیار دقیق محاسبه کنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
خیلی جالب بود سپاس