دیدار چندی پیش حسن روحانی با اعضای تشکل سنتی جامعه روحانیت مبارز، باعث بروز موضعگیریهای متفاوتی در دو جناح گوناگون شد.
روزنامه آرمان- مجتبی اسکندری: دیدار چندی پیش حسن روحانی با اعضای تشکل سنتی جامعه روحانیت مبارز، باعث بروز موضعگیریهای متفاوتی در دو جناح گوناگون شد.
برخی اصولگرایان پس از گذشت چندین سال، تازه بهخاطرشان رسید که رئیسجمهور، بهرغم عدمحضور در جلسات جامعهروحانیت، همچنان عضو این تشکل است و برخی اصلاحطلبان نیز این اقدام را مقدمه گردش روحانی بهسوی اولین خاستگاه سیاسی خود دانستند. در همین رابطه حسین انصاریراد، نماینده سابق مجلس و روحانی اصلاحطلب با «آرمان» گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
اخیرا غلامرضا مصباحی مقدم در موضعی خاص، دیدار با آقای روحانی را زیارت الاخوان نامید. آیا این به معنای فاصله گرفتن رئیسجمهور روحانی از اصلاحطلبان است؟
جامعه روحانیت مبارز، قبل از انقلاب، بهواسطه حضور شخصیتهای مهمی مانند مرحوم شهید مطهری، مرحوم شهید بهشتی، مرحوم هاشمی و مرحوم مهدوی کنی و بسیاری دیگر از علما اعتبار فوقالعادهای داشت. در این بین اختلافاتی به وجود آمد و انشقاقی در جامعه روحانیت ایجاد شد و مجمع روحانیون مبارز از آن منشعب شد. سیاستهای جامعه روحانیت مبارز نیز تغییر کرد و ذیل سیاست اصولگرایان تعریف شد و مجمع روحانیون مبارز نیز تحت عنوان نوگرایان و اصلاحطلبان قرار میگیرند. در این سالها اعتبار جامعه روحانیت مبارز نسبت به گذشته بهطور مستمر کاهش پیدا کرده است. دیگر شهید مطهری و شهید بهشتی در میان ما نیستند و مرحوم هاشمی نیز سالها بود که در جلسات این تشکل شرکت نمیکردند. تا جایی که من خبر دارم، آقای ناطق نوری نیز بهعنوان سیاستمداری میانهرو مدتهاست در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت نمیکند. آقای روحانی هم مدتهاست که در جلسات این تشکل حضور ندارند. با این تفاسیر، میتوان نتیجه گرفت که جامعه روحانیت مبارز بهدلیل اتخاذ سیاست اصولگرایی مدتهاست که دیگر آن اعتبار گذشته را ندارد و مورد اقبال عمومی واقع نمیشود و همانطور که ملاحظه میکنید، در
سالهای اخیر و بهویژه در انتخاباتهایی که برگزار شده، چندان توفیقی پیدا نکرده است.
دیدار جامعه روحانیت با آقای روحانی را میتوان از منظر کسب وجهه برای این تشکل ارزیابی کرد؟
حتما همینگونه است که شما اشاره میکنید. به اعتقاد من دعوت از آقای روحانی برای شرکت در جلسات این تشکل نیز در همین چارچوب قابل بررسی است. بالاخره آقای روحانی از جامعه روحانیت استعفا نداده است و فقط در جلسات آن حضور نداشتند. اما باید توجه داشت که آقای روحانی دیگر یک اصولگرا به معنای متعارف آن نیست. درباره وجهه اصولگرایان باید بگویم چنانکه در ایام انتخابات مجلس در سال۹۴ دیده شد، بهرغم دادن یک لیست روشن و سرشناس متشکل از آقایان حداد عادل، ابوترابی و غیره، از یک لیست اصلاحطلب که حداقل ۲۵ عضو گمنام داشت، بهسختی شکست خوردند. در مرکز کشور چهرههای سرشناس اصولگرا از چهرههای ناشناخته اصلاحات شکست سنگینی خوردند و این معنای واضحی دارد. در انتخابات اخیر نیز اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت کردند و شعارهای آقای روحانی هم شعارهای اصلاحطلبی بود. البته اگر بخواهند تجدیدنظر در حرفها و تفکراتشان بکنند، بحث دیگری است.
آیا دیدار با جامعه روحانیت این به معنای چرخش آقای روحانی به راست نیست؟
به هر حال انسان در حال تغییر و تحول است. ما نمیتوانیم غیبگویی کنیم. تا الان اصلاحطلبان در حال حمایت از آقای روحانی بوده و هستند و آقای روحانی هم از اصلاحطلبان جدا نشدهاند. درست که مواضع معتدلتری را پس از انتخابات اتخاذ میکنند و در انتصاباتی که دارند، به هر حال مراعاتهایی میکنند. چون مراکز و نهادهایی وجود دارد که هیچرئیسجمهوری نمیتواند با آنها بیارتباط باشد و از آنها اغماض و چشمپوشی کند. خواه یا ناخواه باید برخی مراعاتها در دستور کار روسای جمهور قرار بگیرد. ولی قطعا سیاستی که آقای روحانی به آن باور دارد (این را با اعتقاد محکم عرض میکنم) و تلاش میکند، اصلاحطلبانه است، و باید تلاش کند که اگر چنین نکند، بسیار دشوار خواهد بود که سیاست اصلاحطلبی را پیاده کند و به موفقیت برسد. اینکه آقای مصباحی مقدم از آقای روحانی دعوت کند، چه آقای روحانی این دعوت را اجابت کند و چه اجابت نکند، معنای عوضشدن سیاستهای آقای روحانی را نمیدهد. بالاخره ایشان با دوستان قدیمی خودشان دیدار داشتهاند، اما دلیل نمیشود که بگوییم آقای روحانی دارد اصولگرایی مانند اصولگرایان جامعه روحانیت مبارز میشود. اصولگرایان بعد از
شکستهای پی در پی که متحمل شدهاند، باید سعی کنند که ایرادات خود را اصلاح کنند و اگر چنین کاری نکنند بازهم شکست خواهند خورد. من نمیخواهم که خدایناکرده جسارتی بکنم، اما جامعه روحانیت مبارز با سیاستهایی که اتخاذ میکند، نمیتواند آقای روحانی را به معنای واقعی کلمه جذب کند.
ممکن است آقای روحانی با حضور در جلسات جامعه روحانیت مبارز بر سیاستها و رویکردهای این تشکل اثر بگذارد؟
اگر آقای روحانی در جلسات جامعه روحانیت شرکت کند، قطعا میتوانند اثرگذار باشد. بالاخره با توجه به وزنهای که ایشان بهعنوان رئیسجمهور دارد و با پشتوانه تجربه و بیان و توانایی که در عرضه افکار خودش دارد، بهطور حتم میتواند ایفای نقش کند. البته بعید میدانم که آقای روحانی بهطور رسمی در جلسات این تشکل شرکت کند؛ ایشان به دوستان سابقش احترام خواهد گذاشت و ممکن است در برخی جلسات به احترام این دوستی قدیمی حضور پیدا کند. اما بنده این را که بهعنوان عضو رسمی با پیگیری مسائل این تشکل و پذیرفتن رویکردهای حداکثری و حداقلی آن در جامعه روحانیت حضور داشته باشد، به هیچوجه ممکن نمیدانم؛ در غیراین صورت به جایگاه آقای روحانی خدشه وارد خواهد شد.
چنین امکانی وجود دارد که جامعه روحانیت مبارز، با اخذ اطلاعات و گزارشهای که رئیسجمهور درباره مسائل کشور ارائه میکند، بر سایر تشکلهای اصولگرا اثر بگذارد؟
به هر حال اصولگرایان باید جمع بشوند، در هر حزب و جایگاهی که هستند، متحد شوند و یک حزب واحد تشکیل دهند. همچنین باید نوعی آسیبشناسی از فعالیتهای گذشته خود داشته باشند و بکوشند افکار عمومی را از طرق قانونی جلب کنند و البته راه نجات اصولگرایان از وضع موجود نیز همین است. اینکه رئیسجمهور بر اصولگرایان اثر بگذارد و آنها نیز بر رئیسجمهور اثر بگذارند، این حرف تا حد بسیار زیادی غیرممکن بهنظر میرسد. ممکن است که رئیسجمهور بعضی وقتها از اعضای جامعه روحانیت مبارز برای حضور در پاستور دعوت کند، اما این اقدام جز احترام به برادران روحانی معنای سیاسی خاصی نخواهد داشت.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر