تاثیر «فقر» بر «بزهکاری» کودکان
به گفته مدیر سابق کانون اصلاح و تربیت، محلات حاشیهای، فاقد هر امکانی برای نجات کودکان از بلایای اجتماعی است.
ایسنا نوشت: به گفته مدیر سابق کانون اصلاح و تربیت، محلات حاشیهای، فاقد هر امکانی برای نجات کودکان از بلایای اجتماعی است.
مقاره عابد در نشست «نقش فقر در بازتولید خشونت با نگاهی به طرح طفلان مسلم» که در باشگاه هواداران جمعیت امداد دانشجویی - مردمی امام علی (ع) برگزار شد، با بیان اینکه بیعدالتی و نابرابری، وقتی حتی یک ساختار حمایتی ساده هم وجود ندارد که دست کم تا حدی حقوق اولیه کودکان را محقق کند، میتواند زمینه ساز سوق یافتن کودکان و نوجوانان به انواع و اقسام بزه باشد گفت: محلات حاشیهای، فاقد هر امکانی برای نجات کودکان از بلایای اجتماعی است.
روایتی از تجربه کار در کانون اصلاح و تربیت
۱۲ درصد کودکان بعد از آزادی بازگشت دوباره به کانون داشتند
وی ضمن یادآوری شروع فعالیت خود در کانون اصلاح و تربیت و اینکه مددجویانی از تمام نقاط کشور و با قومیتها و فرهنگهای مختلف داشته است، افزود: نسبت مستقیم و معنیداری میان فقر و ارتکاب جرم در میان کودکان معارض قانون وجود دارد. فقر و بی عدالتی، بیگمان از علل بزهکاری کودکان است. در کانون اصلاح و تربیت، به ندرت کودکی از خانوادههای متمول داریم. غالب کودکان از خانوادههایی فقیر و ساکن در مناطق محروم و حاشیه کلانشهرها بودند. بسیاری از کودکانی که در کانون دیده بودم میپرسیدند «چرا خانوادهام از همه امکانات اولیه زندگی محرومند و من باید شب و روز بدوم تا یک لقمه نان در بیاورم تا فقط زنده بمانم و این همه آدم ماشینهای فلان مدل و فلان قیمت را سوار می شوند؟ ».
عابد با استناد به آمارهای میانگین ۵ ساله خود گفت: طبق آمار میانگین ۵ سالهای که داشتم، ۲۴ درصد از کودکان معارض قانون فرار از منزل داشتند؛ ۱۲ درصد از مدرسه اخراج شده بودند؛ نه این که به زور اخراج شده باشند، بلکه به کودک میگفتند «تو به درد درس نمیخوری» و پدر کودک را میخواستند و میگفتند بهتر است این بچه مدرسه نیاید. ۵۹ درصد این کودکان ترک تحصیل داشتند. ۳۷ درصد بچهها مورد سوءرفتار واقع شده بودند که دختران بیشتر از پسران قربانی این موضوع بودند. ۴۴ درصد علائم آشکار و فیزیکی خشونت را روی بدن خود داشتند که بعضی از آنها خودزنی بود.
وی با اشاره به طرح طفلان مسلم عنوان کرد: برای آزادی کودکانی که جریمه نقدی مانع آزادیشان بود، راحتترین کار این بود که ما سراغ یک خیّر برویم اما، علاوه بر آن، ما به کودکان کانون اصلاح و تربیت هم میگفتیم برای آزادی این دوستتان هر چقدر میتوانید کمک کنید. بعضی پنجاه یا دویست تومان کمک میکردند. تجربه به من نشان داد افرادی که در این کار مشارکت میکردند بعد از آزادی بازگشت به کانون نداشتند و دیگر مرتکب بزه نشدند. آمار بازگشت به کانون ۱۲ درصد بود؛ البته این آمار به استثناء کودکانی بود که بر اثر تکرار جرم وارد زندان بزرگسالان میشدند.
عابد افزود: از میان آن ۱۲ درصد اما هیچکدام در تکرار جرمشان مرتکب جرم شدیدتر نشده بودند. من ایجاد حس تعلق در آنها و شخصیت دادن به این کودکان را موثر میدانستم. حتی با کارهای سادهای مانند دادن یک کارت با اسم و تصویر و یک شماره تلفن بر روی آن به آنها و گفتن این موضوع که بعد از آزادی هر بار با مشکلی مواجه شدید با این شماره تماس بگیرید که پیگیری بعد از آزادی در این سطح ساده هم میتوانست مانع تکرار جرم شود.
تاثیر فقر بر بزهکاری کودکان
مرتضی کیمنش، عضو جمعیت امام علی (ع) و فعال اجتماعی نیز در این نشست درباره تاثیر فقر بر بزهکاری کودکان عنوان کرد: وقتی از خشونتِ کودکان و وقوع بزه و جرم توسط اطفال صحبت میکنیم، قطعا اختلالی بزرگ در جامعه پدید آمده و گرنه این امر- جرم و جنایت توسط کودکان - ممکن نیست یا دستکم در سطحی که امروز ما با جرایم کودکان و نوجوانان مواجهیم، طبیعی و عادی نیست و به نظر می رسد بیعدالتی اجتماعی، یک نوع خشونت ساختاریافته علیه گروه های مختلف اجتماع است، خصوصا کودکان که بسیار آسیب پذیرترند.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: فردی که عضو طبقه متوسط یا مرفه است، معمولا انتخابهای آسانی دارد. درس بخواند یا تفریح کند، مهندسی بخواند یا پزشکی و ... اما کودکانی که ما در محله فقیرنشین با آنها مواجهایم، از کودکی، هر روز انتخابهای سختی را باید انجام دهند. مثلا "بعد از ماهها گرسنگی خود و خانواده، درس را رها کند و به ۱۵ ساعت کار در کارگاهی کثیف بپردازد یا دزدی کند یا شاهد روابط خارج از عرف خانوادهاش برای یک لقمه نان باشد؟ روزی هزار بار سر چهارراه غرورش را بشکند و به ماشینهای در حال گذر رو بزند و دستفروشی کند یا دست خالی به خانه برگردد و زجر مادر و پدرم را ببیند؟، مواد را برای پدر جا به جا کند یا هر بار توهین و تحقیر و ضرب و شتم او را تحمل کند؟.
این فعال اجتماعی ادامه داد: در طرح طفلان مسلم هم با این واقعیت وحشتناک از اتفاقی که در جامعه ما در حال وقوع است رو به رو شدیم. کودکانی که ساختار و کمبودها و مشکلات برای بسیاریشان انتخابهای آسانی باقی نگذاشته و آنها را به دامن خشونت غلطانده است. خشونتی که حداقل دو خانواده را تا مرز نابودی پیش میبرد؛ خانواده مقتول و خانواده قاتل که دومی معمولا دیده نمیشود. خانواده داغدیدهی مقتول هم معمولا کسی را در کنارش نمیبیند که سعی کند داغش را تسلیت و تسلایی باشد و آتش برافروخته بر جانش را خاموش کند. ما در طول این دوازده سال برگزاری طرح طفلان مسلم سعی کردیم هم با دلجویی و سازش، داغ خانواده مقتول را ترمیم کنیم و بستری ایجاد کنیم تا با بخشیدن بتوانند به آرامش برسند.
وی افزود: از سوی دیگر با مشارکت دادن جامعه در فراهم ساختن مبلغ دیه به هر میزان ممکن ، جامعه را درگیر موضوعی کردیم که خود در ایجاد آن بیتقصیر نیست. مشارکتی که ضمن جلب توجه جامعه به این معضل، امکان پالایش جامعه را از قصور و تقصیراتش فراهم میکند. در نهایت، از شروط پذیرش پرونده در طرح طفلان مسلم و پیگیری اخذ رضایت و تامین وجهالمصالحه تعیین شده، اثبات ندامت و حُسنرفتار شخص زندانی، دلجویی از خانواده مقتول و تعهد مکتوب و رسمیِ شخص بر این که بعد از آزادی، رفتاری سازنده و خدمتی داوطلبانه در بازه حداقل ده ساله از خود نشان دهد.
کیمنش با بیان اینکه ما باید بدانیم شخصی که قصد نجات وی را داریم چه برنامهای برای آینده دارد گفت: از این رو امسال از افرادی که پرونده آنها برای جمع آوری مبلغ وجه المصالحه در سایت طرح قرار گرفته، خواستهایم در چند صفحه بنویسند و بگویند که دقیقا برای سالهای پیش روی خود چه برنامهای دارند.
این فعال اجتماعی افزود: تا حد ممکن، نجاتیافته و خانواده مقتول نیز بعد از اتمام فرآیند قضایی همچنان مورد پیگیری و مددکاری قرار میگیرند تا آسیبجدیدی به هیچیک وارد نشود.
ارسال نظر