رضوان حكيمزاده، معاون آموزش ابتدايي وزير آموزش و پرورش ميگويد: سيستان و بلوچستان، هرمزگان، كرمان و آذربايجان غربي استانهايي هستند كه بيشترين بازمانده از تحصيل را دارند و كمترين پوشش تحصيلي را. دلايل آن هم متفاوت است.
روزنامه اعتماد نوشت: رضوان حكيمزاده، معاون آموزش ابتدايي وزير آموزش و پرورش ميگويد: سيستان و بلوچستان، هرمزگان، كرمان و آذربايجان غربي استانهايي هستند كه بيشترين بازمانده از تحصيل را دارند و كمترين پوشش تحصيلي را. دلايل آن هم متفاوت است.
مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد
بازماندگي از تحصيل با توجه به علل بازماندگي متفاوت است و در نتيجه روش مواجهه با آن نيز متفاوت است. گاهي مساله اقتصادي نيست بهخصوص در مورد دختران. در بسياري موارد مسائل فرهنگي و اجتماعي خيلي پررنگ هستند. دلايل بازماندن پسران از دختران هم متفاوت است. گاهي ازدواجهاي زودهنگام باعث بازماندن دختران از ادامه تحصيل ميشود، گاهي همجنس نبودن معلمان با دانشآموزان مانع از حضور آنها در مدرسه ميشود. بحث، بحث صرفا اقتصادي نيست كه راهكار صرف اقتصادي داشته باشد.
در برخي موارد هم دليل بازماندن دانشآموز، كمك كار خانواده بودن آنها بوده است. مثلا مدتي قبل در مراغه تپه كه بافت عشايري دارد حضور پيدا كردم. يكي از نكاتي كه سبب شده بود دانشآموزي از حضور در مدرسه بازبماند اين بود كه چراي گوسفندان آن خانواده به فرزندشان سپرده شده بود. پدر خانواده ميگفت اگر من اين كار را به ديگري بسپارم بايد هزينهاش را بپردازم آيا شما اين هزينه را به من ميپردازيد؟ در برخي استانهاي ديگر كه دختران در توليد صنايعدستي نظير مليلهدوزي فعالاند همين پرسش مطرح است.
به هر حال براي برنامهريزي نياز به مولفههاي مشخص است. از طرفي ما ميدانيم ۹۸درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق و دستمزد پرسنل ميشود. در چنين شرايطي آيا از ۲درصد بودجه باقيمانده، اين وزارتخانه ميتواند هم به توسعه فضاي آموزشي بپردازد و هم به حفظ كيفيت آموزشي و هم به بازگرداندن دانشآموزان به تحصيل به ويژه دختران بازمانده از تحصيل اتفاقا با معلم يكي از مناطق روستايي درباره عدم حضور دانشآموزان بر سر كلاس درس مصاحبهاي داشتيم. معلم وقتي ديده بود كه دانشآموزان در كلاس درس حاضر نشدهاند از والدين جويا شده بود و آنها تاكيد كرده بودند كه مدرسه يك خانه كاهگلي است و بخشي از آن پيشتر ريخته بود. پدر و مادرها جرات نميكردند بچههايشان را به مدرسه بفرستند.
اگر نتايج كنكور سراسري را بررسي و تحليل كنيد ميبينيد كه دانشگاههاي خوب دولتي ما كه پرطرفدار هستند روزبه روز از دانشآموزان مناطق كمتربرخوردار خالي ميشود و آموزش عالي بيكيفيت سهم دانشآموزان مناطق كمتر برخوردار ميشود.
ميخواهم براين نكته تاكيد كنم كه در يك فرايند ناعادلانه اتفاقا آموزش عالي بيكيفيت ما سهم اين عده از دانشآموزاني ميشود كه در دوران تحصيل از امكانات تحصيلي خوب و استانداردي برخوردار نبودهاند. موسسات غيرانتفاعي و نظاير آن كه اتفاقا هزينههايشان را به جيب خانوادههاي دانشجويان ميگذارند. من خيلي علاقهمندم كه توجه جامعه به اين نكته جلب شود. راهكار آن را هم در احياي مجدد مدرسههاي دولتي ميدانم. كم كردن تنوع مدرسهها و فاصله كيفيت مدرسهها لازمه جلوگيري از تولد طبقه اجتماعي جديدي است كه حاصل از بيعدالتي آموزشي است.
سيستان و بلوچستان، هرمزگان، كرمان و آذربايجان غربي استانهايي هستند كه بيشترين بازمانده از تحصيل را دارند و كمترين پوشش تحصيلي را. دلايل آن هم متفاوت است. در برخي مناطق مدرسه هست اما حساسيتهاي قبيلهاي و طايفهاي موجب شده تاكيد بر وجود مدرسه در منطقه آن طايفه مانع از رفتن دانشآموزان به مدرسه شود. براي آموزش و پرورش تجميع دانشآموزان راحتتر از آن است كه براي هر منطقه يك مدرسه برپاكند.
حتي در منطقهاي كه دو طايفه و دو قبيله در دو سوي يك رودخانه زندگيكردهاند مجبور شدهايم امكانات آموزشي را ۶ماه در سمت يك طايفه و ۶ ماه ديگر در سمت طايفه ديگر قراردهيم و اين درحالي است كه ما بايد به انسجام اجتماعي بيشتر و همزيستي بيشتر بر ايراني بودنمان تكيه كنيم.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
از بس کشور فقیر و بدبختی هستیم،خدایا چی میشد کشور ماهم مثل هلند نفت و گاز و منابع فراوان داشت؟!