مرز واقعی اصلاحطلبان و اصولگرایان با تحزب
امیر محبیان در خبرآنلاین نوشت: در سالهای اخیر در برهه حساسی مانند انتخابات، اصلاحطلبان نتوانستند با تکيه بر فعالیت حزبی، پیروزی کسب کنند.
امیر محبیان در خبرآنلاین نوشت: در سالهای اخیر در برهه حساسی مانند انتخابات، اصلاحطلبان نتوانستند با تکيه بر فعالیت حزبی، پیروزی کسب کنند. اصلاح طلبان هرچند ظاهرا بر تحزب پای فشاری میکنند و ساختار جامعه مدنی مورد نظرشان بر پایه نظام حزبی شکل میگیرد، ولی بهواقع در عمل برای ریشه دواندن احزابشان در بستر اجتماعی با دشواریهای جدی روبرو هستند که این مانع از ژرفا بخشیدن به کار حزبی از سوی آنها میشود.
نخست آنکه فقدان فرهنگ تحزب، کم و بیش به آنها هم آسیبزده است و احزاب آنان نهایتا به احزاب روشنفکران با چهرههای سیاسی اندک و معدودی تبدیل میشود که فراتر از حلقههای بسته روشنفکری با همان دلواپسی ها نیست.
دوم اینکه اساسا جریان اصلاح طلب جریانی با خصلتهای انتلکتوئل است که هنوز شعارهای انقلاب فرانسه را اگرچه کمی غیر تئوریکتر و گاهی اسلامیزه شده، مطرح میکنند.
سوم اینکه آسیب جریانات روشنفکر گریبان گیر جریانات اصلاح طلب هم شده است و آن اینکه دایره نفوذ آنها در بدنه توده شدیدا کم است. زیرا میان ادبیات و دغدغههای آنان با تودههای مذهبی فاصله زیادی وجود دارد. به همین دلیل آنها بجای کار اجتماعی ترجیح می دهند از برند چهره هایی که با توده ها پیوند احساسی برقرار کرده اند، استفاده کنند. اقدامی که رقبا را بخاطر آن سرزنش می کردند ولی خودشان نیز از همان روش های ابتدایی بهره می گیرند.
سوال اصلی اما درباره ادامه این روند این است که آیا در بلند مدت بازهم این شکل از رای آوری برای اصلاح طلبان ممکن خواهد بود؟ و آنها با تکيه بر محبوبیت های فردی به اهدافشان خواهند رسید؟
پاسخ این است که بله! در جامعه ما با فرهنگ فردی و احساسی این روش جواب خواهد داد، هر چند منجر به فرهنگ سازی مدنی نخواهد شد. این روش تاکنون بارها آرمایش شده و پاسخ مثبتی هم داشته ،پس باید اذعان کرد که از منظر عملگرایانه اصلاح طلبان از این رویکرد عبور نخواهند کرد.
در سال های اخیر ما شاهد این موضوع بوده ایم که جناح اصولگرا در روند جذبي از تشکل های دانشجویی، مساجد ،بسیج و ..موفق تر عمل کردهاند تا اصلاح طلبان. شاید به نظر برسد با این موفقیت نسبی توان تشکیلاتی اصولگرایان بیشتر از اصلاح طلبان است اما واقعیت این است که موفقیت نسبی اصولگرایان در ایجاد نوعی از پیوندهای توده ای، به منزله توان تشکیلاتی آنها نیست. بلکه عامل اصلی آن است که میان باورهای توده ها و اصولگرایان به دلیل خصایل مذهبی نگرششان شباهت وجود دارد؛ بنابراین کشش پدید آمده محصول هم جهتی دیدگاه است، نه توان تشکیلاتی.
هر چند بر این باورم که اصولگرایان از این اشتراک ها هم نتوانستند به اندازه مناسب بهره گیرند.
ارسال نظر