سندروم فرهادی - روستایی در فیلم های ایرانی
يک نويسنده و منتقد سينمايي در نشست تخصصي سي و چهارمين جشنواره فيلم کوتاه تهران بیان کرد، اغلب آثار راه يافته به اين جشنواره فيلم نيستند، بلکه صرفاً يکسري تصوير هستند که کنار هم چيده شدهاند.
سعيد عقيقي در اين نشست از رواج سندرمهاي «کيارستمي»، «فرهادي» «روستايي» و آيتمهاي «پيرمرد تنها»، «تکه يا فشرده کردن فيلم بلند»، «خونه خالي» و «من هنرمندم ميخواهم کار کنم، اما نميگذارند» در ميان آثار جشنواره فيلم کوتاه تهران انتقاد کرد. نکته جالب توجه و قابل تمايز ميان نشست برگزار شده توسط سعيد عقيقي با نشستها و ميزگردهاي مشابه در بيرودربايستي بودن سينماگر دعوت شده براي سخنراني بود، چنانکه سعيد عقيقي همانند کارنامه پرافتخارش در نقدنويسي بدون هرگونه ملاحظهکاري معمول از محل برگزاري سي و چهارمين جشنواره بينالمللي فيلم کوتاه تهران به نقد اين رويداد و آثار توليدي پرداخت و گفت: متأسفانه در اين نشست به حضور فيلمسازان نياز بيشتري بود که گويا هيچيک شرکت نکردند، همين باعث ميشود در فضاي فرضي به فيلمسازيشان ادامه دهند.
نويسنده فيلمنامه «صداها» در ادامه با اعلام انواع سندرمها توضيح داد: در ساخت يک فيلم اولويت با زيباييشناسي است و سندرمهايي وجود دارد که شما را از رسيدن به آن دور ميکند. اولين سندرم، «سندرم کيارستمي» نام دارد، يعني فيلمهايي که دنبالهرو نگاه عباس کيارستمي هستند و جالب اينکه بعد از مرگ ايشان يک رشته فيلم به دست ما رسيد که بعضاً حضور همايون ارشادي و لندرور در لانگ شات جزو لاينفکشان بود، بدون اينکه به اساس قصه ربطي داشته باشند.
به گفته اين منتقد سينمايي دومين سندرم، «سندرم فرهادي/ روستايي» نام دارد. اين عنوان فيلمهايي است که غالباً يکي سر ديگري را کلاه ميگذارد و فهميدن و اعتراف به دنبال آن ديده ميشود يا گفتن راز به تماشاگر در اتاق بغلي که پيش از اين نمونهاش را نداشتهايم. مورد سوم «سندرم آيتم» نام دارد. يعني فيلمهايي که بيشتر به آيتم شبيه هستند تا فيلم کوتاه و فيلمساز هنوز نميداند دقيقاً اين دو چه تفاوتي با هم دارند.
ارسال نظر