اگر قسمتهای قبلی در سری فیلمهای جدید از «سیاره میمونها» را دیدهاید و خوشتان آمده، تماشای قسمت سوم را به هیچوجه نباید از دست بدهید.
روزنامه هفت صبح: اگر قسمتهای قبلی در سری فیلمهای جدید از «سیاره میمونها» را دیدهاید و خوشتان آمده، تماشای قسمت سوم را به هیچوجه نباید از دست بدهید.
اگر با آن فیلمها هنوز هم کنار نیامدهاید و مثلا نتواستهاید این را هضم کنید که یک میمون به هوشی فراتر از حد ممکن دست پیدا میکند و زبان به سخن میگشاید، یا این که قبلیه میمونها سوار بر اسب و مسلسل به دست حمله میکنند به ارتش انسانهای متخاصم، بهتر است برای تماشای قسمت سوم هم وقت نگذارید.
ولی بدانید که همکاری مت ریوز کارگردان، آماندا سیلور و روی جافای نویسنده و تهیهکننده و اندی سرکیس بازیگر به اثری تبدیل شده که نه فقط یکی از بهترین فیلمهای امسال و شاید هزاره جدید است بلکه در روایت و اجرا به یک معجزه میماند.
داستان سری جدید «سیاره میمونها» از جایی شروع میشود که یک محقق برای درمان آلزایمر پدرش روی دارویی کار میکند که میتواند بخش مربوط به یادگیری در مغز را تحت تاثیر قرار دهد. تزریق این دارو به یک میمون در آزمایشگاه به تولد جانوری منجر میشود که هوشی فراتر از همنوعانش دارد. سزار، میمون هوشمند، هرچه پیش میرود در شناخت خودش با مشکل بزرگتری مواجه میشود.
یک بحران اگزیستانسیالیستی برای موجودی که نمیداند انسان است یا میمون. خلاصه داستان به جایی میرسد که سزار با انتشار ویروسی که باعث هوشمندیاش شده موجب جهش ژنتیکی در همنوعانش میشود. با گروهی از میمونها قیام میکند و به دل جنگل میزند. شیوع این ویروس انسانها را میکُشد و جهان در خاموشی فرو میرود. در شرایطی که معدود انسانهای باقیمانده برای بهدست آوردن منابع مجبور اند بر روی میمونهای هوشمند و سخنگو اسلحه بکشند، سزار به فکر ایجاد یک تمدن تازه است. جدال بر سر بقا به جنگ قدرت تبدیل میشود. حالا هیچ راهی برای میمونها و انسانها باقی نمانده؛ فقط کسی زنده میماند که دیگری را زودتر حذف کند.
قسمت اول یک تریلر علمی-تخیلی بود. فیلم دوم هم سعی داشت داستانش را در بستری روایت کند که تماشاگر را به یاد وسترنهای کلاسیک و فیلمهای دیوید لین بیاندازد. و قسمت سوم رسما به یک حماسه کلاسیک سینمایی تبدیل شده. منظور فقط نماهایی نیست که سزار و بقیه میمونها سوار بر اسب در دل برف میتازند.
«نبرد برای سیاره میمونها» همان کیفیتی را بازآفرینی میکند که از فیلمهایی مانند «پل رودخانه کوای»، «فرار بزرگ» و «راههای افتخار» انتظار دارید و بعد مسیر داستان تا مرز جنون جاری در «اینک آخرالزمان» پیش میرود. ولی همین جا متوقف نمیشود. خط داستانی محکم و قدرتمند بارها شما را در حدس زدن الگوی کلی به اشتباه میاندازد و غافلگیرتان میکند. در پایان هم انگار که یک داستان اسطورهای تازه را تماشا کردهاید؛ خوانشی باورنکردنی از قصه موسی (ع) و داستان خروج در عهد عتیق که نجات و رهایی یک ملت را در جهان خیالی تازه و متفاوتی روایت میکند.
فیلم دوم تلاش میکرد تا تقابل میمونها و انسانها را بهعنوان یک موقعیت جدی جا بیاندزاد. برای همین مت ریوز در «طلوع سیاره میمونها» نگران بود که اگر تماشاگر لحظهای به کلیت رعبآور جهان فیلم شک کند همه چیز به هم میخورد و تمدن نوظهور میمونها به جای حیرتانگیز بودن در نظرها مسخره میشود.
پس تلاش خود را کرده بود تا با اجرایی دقیق و بینقص فرصتی برای ناباوری تماشاگر باقی نماند. در فیلم سوم از همان اول همه چیز از سوی تماشاگر پذیرفته است و نوبت سفر شخصی با کاراکتر اصلی فرا میرسد. از آنجایی که سازندگان فیلم دیگر نگران باورپذیر بودن میمونهای سخنگو نبودهاند، کاراکتر جذابی مانند «میمون بد» هم از فیلم سر در آورده که در قسمتهای قبلی شبیهاش را ندیدهاید.
لحظات تکاندهنده در فیلم کم نیست. مانند جایی که میمونها عضو خائن گروه را به ناچار خفه میکنند یا وقتی که سزار توسط یکی دیگر از میمون ها شلاق میخورد. در تمام این صحنهها مرکز ثقل صحنه چشمان سزار است. که با نگاه خشمگین ابهتش را به پرده منتقل میکند و با چشمانی که از اشک خیس شده وجود آسیبپذیرش عیان میگردد. سفر اودیسهوار سزار به بهانه انتقام و رویارویی با تاریکی و نفرت درونش آغاز میشود و در شرایطی به پایان میرسد که وزنی فراتر از وجود خود را بر روی دوشش احساس میکند.
قصهی کشف ماهیت وجودی و تلاش برای نجات و رستگاری از دل کهنالگوها و اسطورهها میآید. «نبرد سیاره میمونها» هم تکملهای بر یک اسطوره مدرن است، اسطورهای که در آن انعکاس تصویر خودمان بر چشمان سزار نقش بسته. «نبرد برای سیاره میمونها» از شبیه شدن به فیلمهای کلاسیک نمیترسد و احساساتش را پنهان نمیکند. کافی است به صورت نوا نگاه کنید، همان دختر بچهای که در طول مسیر همسفر سزار و یارانش میشود. هر نمایی که ریوز از صورت روشن و چشمان درخشان دخترک میگیرد شبیه آن است که فیلم همچون موجودی زنده قلبش را از سینه بیرون میآورد و روبهروی تماشاگر میگیرد تا ثابت کند که زنده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
انسانهای عاقل.