كامبيز نوروزي- حقوقدان در روزنامه شرق نوشت: بعد از اعلام تحريم سپاه از سوي وزارت خزانهداري آمريکا، حسن روحاني به عنوان رئيسجمهور ايران و محمدجواد ظریف، به تمامي از سپاه پاسداران ايران دفاع کردند. آن تحريم و اين دفاع، موجب بحثها و نقدهايي شده است.
كامبيز نوروزي- حقوقدان در روزنامه شرق نوشت: بعد از اعلام تحريم سپاه از سوي وزارت خزانهداري آمريکا، حسن روحاني به عنوان رئيسجمهور ايران و محمدجواد ظریف، به تمامي از سپاه پاسداران ايران دفاع کردند. آن تحريم و اين دفاع، موجب بحثها و نقدهايي شده است.
عدهاي بهطور صريح يا ضمني از تحريم سپاه از سوی آمريکا حمايت و ابراز خرسندي کردند و عدهاي ديکر بر روحاني و ظريف خرده گرفتند يا تاختند که چرا از سپاه دفاع کردند.
نقد هر دو گروه بالطبع ناشي از پارهاي نارضايتيها از مسائل داخلي کشور است. بعضي از منتقدان نتيجه ميگيرند که تحريم سپاه از سوی آمريکا، اقدامي مشروع و درست است و روحاني و ظريف نبايد از سپاه اينگونه دفاع ميکردند.اما چقدر اين نقدها درست هستند؟
براي پاسخ به اين پرسش، اول بايد ديد تحريم سپاه از سوی ايالات متحده به چه معناست و چقدر از نظر حقوقي، مشروعيت دارد. هنوز جزئيات نحوه تحريم سپاه معلوم و مشخص نيست؛ اما آنچه روشن است، اين تحريمها توان نظامي سپاه را هدف ميگيرند. گفتن ندارد که آثار اين تحريم، متوجه کل کشور خواهد شد. اين اقدام ايالات متحده از مصاديق مداخله در امور داخلي کشورها و نامشروع است. نکته مهم اين است که با وجود انتقاداتي که از سوي عدهاي در داخل به برخي اقدامات سپاه ميشود، سپاه پاسداران بخش مهمي از نيروي نظامي ايران را تشکيل ميدهد. نيروي نظامي هر کشوري، قدرت دفاعي آن کشور در برابر خطرات خارجي است. وقتي نيروي نظامي ضعيف شود، قدرت دفاعي آن کشور در برابر خطرهاي خارجي کاهش مييابد و راه براي حمله نظامي و ايجاد جنگهاي خونين و اشغال يا تجزيه کشور يا ايجاد انواع منازعات مسلحانه داخلي بسيار هموار ميشود.
هواداران تحريم سپاه اما به شکلي عجيب و حيرتآور، يک بخش بسيار مهم، استراتژيک و حياتي از وظايف سپاه را ناديده ميگيرند که عبارت است از نقش و وظيفه سپاه بهعنوان يک سازمان نظامي رسمي و قانوني کشور در حفظ تماميت ارضي در برابر تهاجمات نيروهاي نظامي بيگانه. اين وظيفهاي است که ارتش هم بر عهده دارد. فرض کنيم يک روز، يک نيروي نظامي خارجي به کشور حمله کند؛ به شرايط زماني و مکاني اين فرض توجه بايد کرد؛ منطقه خاورميانه در يکي از ناامنترين دورههاي تاريخي خود به سر ميبرد و شرايط بحراني، سخت و پرخطري را پشت سر ميگذارد.
حال در اين فرض، چه نيرويي جز سپاه و ارتش بايد وارد عمليات نظامي شود و از خاک کشور دفاع کند؟ چه سپاه و چه ارتش، اگر دچار ضعف باشند، بيشک تماميت ارضي و امنيت کشور و جان و مال ملت با هولناکترين و خونينترين سرنوشتها مواجه خواهد شد. اين نگراني، يک فريب يا وهم يا فوبيا نيست؛ واقعيتي است که به تلخي مرگ و به هولناکي خون پيشروي ماست. عراق، سوريه و ليبي نمونههايي زندهاند که سالهاست در خاک و خون و فقر و جنگ افتادهاند و نقطه پايان مصائبشان در دوردستها هم بهسختي ديده ميشود.
اوضاع کنوني آنها محصول مداخله خارجي است که در دل ضعف و ناتواني قدرت دفاعي دولتها و فاصله آنها با مردمشان رخ نموده است. انتقادات به سپاه يا هر نهاد و شخص ديگري در داخل، هيچگاه نميتواند مجوزي براي تأييد و تسهيل اقدامات مداخلهجويانه دولتهاي خارجي باشد. امر داخلي يک چيز است؛ حراست از سرزمين و صلح در برابر بيگانه، چيزي ديگر. شايد اگر از مفاهيم بزرگ و مهمي مانند امنيت ملي و سرزمين و مانند اينها بهرهبرداري سياسي و گروهي نميشد، واکنشهاي منتقدان نيز اينگونه به خطا نميرفت.
خرسندان و همراهان و حاميان تحريم سپاه از سوی ايالات متحده، دانسته يا ندانسته، از خطر تضعيف قدرت دفاعي کشور در برابر حمله احتمالي نظامي به ايران، غفلتي مرگبار دارند. اطلاعي از اين ندارم و کار من هم نيست که بدانم که درحالحاضر چه مقدار از توان نظامي کشور در اختيار ارتش و چه مقدار در اختيار سپاه است؛ اما روشن است سپاه بخش مهمي از اين توان نظامي را در اختيار دارد و ضعيفشدن آن به منزله ضعيفشدن کل قدرت نظامي کشور در منطقهاي پرآشوب، ناامن و پرخطر است.
انتقادات يا اختلافات داخلي نميتواند توجيهکننده اين باشد که براي رفع یا کاستهشدن از قدرت نظامي کشور آنها، امنيت و تماميت ارضي کشور به خطر افتد. مسئله داخلي، مسئله داخلي است و با مکانيسمهاي داخلي بايد حلوفصل شود. در عرصه بينالملل و جايي که امنيت سرزمين در برابر دولت تهديدگر مطرح است، بايد از نيروهاي نظامي کشور ازجمله سپاه، دفاع کرد؛ چون اين دفاع به منزله دفاع از سرزمين است.به نظر ميرسد بعد از موفقيتهاي ايران پس از برجام، تحريم سپاه مصداق نعل وارونه است که دولت ترامپ براي تضعيف ايران بهویژه تضعيف قدرت دفاعي کشور به کار گرفته است. در هيچ کشوري، هيچ انسان ميهندوست و مردمخواهي به راهي نميرود که بيگانه براي کشورش خون و اشغال و مرگ ارمغان آورد. علاوه بر اين، مداخله خارجي بدترين ضربهها را به دموکراسي و روند آزاديهاي عمومي و توسعه جامعه مدني وارد ميکند و بيشتر به نفع جريانهاي مخالف آزادي و پيشرفت تمام خواهد شد. اما بعد؛ حسن روحاني بهعنوان رئيسجمهور و محمدجواد ظريف، بهعنوان وزير خارجه، حتما بايد در برابر تهاجمات لفظي ترامپ به سپاه و تصميم به تحريم اين نيروي نظامي کشور، تمامقد از سپاه دفاع کنند. در
ساختار حقوقي کشور، سپاه بخشي از سازمان دفاعي کشور است. روحاني و ظريف يک رهبر حزبي يا يک روزنامهنگار يا يک فعال مدني نيستند؛ آنها سمتهایي رسمياند که وظايفي قانوني بر عهده دارند.
اين دو در برابر رئيسجمهور دولت بيگانهاي به نام دونالد ترامپ، سخن گفتهاند که مستمرا به تهديد و اقداماتي عليه ايران مشغول است و خشنترين و زشتترين سخنان را عليه ملت و دولت ايران به کار برده است. روحاني و ظريف بهدرستي به اين توجه دارند که سخنشان، سخني در عرصه روابط بينالملل و در برابر سخنان و رفتارهاي مداخلهجويانه و بهشدت غيردوستانه يک دولت ديگر است؛ نه در جريان رقابتها يا اختلافات داخلي. روحاني که خودِ من در مسائل داخلي و بيتوجهي به حقوق اساسي ملت، انتقادات فراواني به او دارم، در مقام رئيسجمهور، در مقام دفاع از نيروي نظامي دولت متبوعش سخن ميگويد. اين خيلي فرق ميکند با زماني که بهعنوان يک مسئله داخلي، او از سپاه بهخاطر برخي فعاليتهاي اقتصادي يا سياسي انتقاد ميکند. در حقوق بينالملل، رئيس قوه مجريه و وزير امور خارجه، نمايندگان دولت محسوب ميشوند و سخنان آنها در تمام مجامع بينالمللی عليه همان دولت قابل استناد است و اگر چيزي عليه دولت متبوع خود بگويند، طبق قاعده معروف «استاپل»، انکار بعدي آنها در مجامع بينالمللي مسموع نيست.بله! ما نیز انتقادهاي متعددي داريم؛ اما اينها مسئلههاي داخلياند و با
سازوکارهاي داخلي و قانوني نظام در سرزمين خودمان و با ملت خودمان سعي در اصلاح و بهبود آن ميکنيم؛ نه با توسل، تمسک و اميد به دولت بيگانهاي که بالطبع در انديشه منافع خويش است، نه حقوق و منافع ملتها و براي منافع خود از عبور از جاده مرگ و خون و جنگ هم هيچ ابايي ندارد. در تمام تاريخ روابط بينالملل نميتوان نمونهاي يافت که در آن يک رئيس دولت يا وزير خارجه، از نيروي نظامي خود در برابر کشورهاي ديگر دفاع تمام و کمالی نکرده باشد.اين نيز خطاست که همه منتقدان سخن وزير خارجه يا رئيسجمهور در واکنش به ترامپ و دفاع از سپاه را در زمره طرفداران آمريکا قرار دهيم؛ چهبسا اکثريت بسيار بزرگ آنان مطلقا چنين نيستند و به امنيت و استقلال کشور و حفاظت از آن در برابر بيگانه پايبندند. همبستگي چيزي است که فقط در چنين وقايعي نميتواند مختصر بماند.
بخشي از توان دفاعي هر دولت و ملتي وابسته به ميزان همبستگي داخلي و دروني همان جامعه است. ما براي جلورفتن، نيازمند اجتماع همه نيروهايي هستيم که با هر سليقه سياسي و فرهنگي و با پذيرش نظام، به آينده کشور و نظام ميانديشند. نميتوان گروهي از آنان را از گردونه خارج کرد. اين آن چيزي است که در چارچوب قوانين جاري و حقوق اساسي مندرج در قانون اساسي و ساير قوانين کشور، بايد در داخل سرلوحه عمل باشد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر