مهدی وجدانی،به عنوان رهبر مهمان ارکستر ملی انتخاب شد
جامعه موسیقی در بُهت انتخاب های عجیب
اهالی فرهنگ و هنر، باید هر روز منتظر شوک جدیدي از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد باشند. خبری که این روزها اهالی هنر را انگشت به دهان کرده ، انتخاب مهدی وجدانی به عنوان رهبر ارکستر ملی است.
روزنامه قانون: اهالی فرهنگ و هنر، باید هر روز منتظر شوک جدیدي از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد باشند. خبری که این روزها اهالی هنر را انگشت به دهان کرده ، انتخاب مهدی وجدانی به عنوان رهبر ارکستر ملی است. این شخص که تا چندی پیش مدیر روابط عمومی معاونت هنری بود، به تازگی به سمت رهبری ارکستر ملی ارتقا پیدا کرده است و به نظر می رسد که سابقه و تجربه و دانش موسیقی در این انتخاب، تاثیر چندانی نداشته و آنچه اهمیت دارد نظر شخص مرادخانی است.
ارکستر ملی ایران که توسط فرهاد فخرالدینی در سال ۱۳۷۷ راه اندازی شد، تاکنون شاهد فراز و نشیب های زیادی بوده است. ارکستر ملی که رهبری موسیقی دانان بزرگی چون فرهاد فخرالدینی، لوریس چکاناواریان، بردیا کیارس و... را به خود دیده است، امروز در جایگاهی قرار گرفته که بايد شخصي کم تجربه و کم سابقه ، به گفته موسیقی دانان، رهبری آن را دست بگیرد.
متاسفانه با وجود تماسهای مکرر، موفق به برقراری ارتباط با فریدون شهبازیان و مهدی وجدانی نشدم. به نظر می رسد مرادخانی دستور حضور مهدیوجدانی را در ارکستر ملی صادر کرده، اما تعجب جامعه موسیقی از فریدون شهبازیان است که چگونه به این انتخاب راضی شده است.
روابط گسترده، بلای جان معاونت هنری
در کشور ما و به خصوص در سالهای اخیر، روابط بر ضوابط چنان ارجحیت دارد که اگر شما امروز در راسته پوست و روده فروشان بازار تهران کار کنید و روابط گسترده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی -به خصوص معاونت هنری- داشته باشید، میتوانید به سادگی وارد حوزه هنر شوید و در هر گوشهای که به آن علاقهمند هستید، در یک پست تخصصی شروع به فعالیت کنید و با حمایتهایی که از این سو و آن سو دریافت میکنید، بهزودی به شهرت خوبی دست پیدا خواهید کرد و برای خودتان سری میان سرها در می آورید و هنرمند میشوید!
وضعیت در معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با حضور علی مرادخانی در سمت معاون هنری این وزاتخانه، سالهاست سخت تر شده است .با نگاهی اجمالی به آنچه در حوزههای مختلف موسیقی، و تجسمی در سالهای اخیر اتفاق افتاده، می بینیم که با ورود مرادخانی، اوضاع از آنچه بود، سخت ترشده است؛ مرادخانی با روابط گسترده خود و با تکیه زدن بر صندلی معاون هنری وزارتخانه، توانست از این روابط به گونهای پرسودتر استفاده کند و البته آنها را تا جای ممکن گسترش دهد. نگاهی به برگزاری جشنوارههای موسیقی و تجسمی فجر، نمونه بارزی از گستردگیِ این روابط است.
امیدها بر آب بود
صحبت از کم کاریهای علی مرادخانی، داستان تازهای نیست. سالهاست برخي رسانه ها-معدود رسانه هایی که هنوز حاضر به فروختن خود نشدهاند-فریاد برمیآورند که اوضاع در معاونت هنری ارشاد خوب نیست؛ هنرهای تجسمی با مافیاها و باندهایی که از هر سو، سر برآورده اند، در حال نابودی است. تماشاخانه های خصوصی و هزینه های زیاد اجاره سالن، بلای جان تئاتر شدهاند. اما این فریادها به جایی نرسید.
شاید همه برای به صدا در آمدن زنگ پایان کار علی مرادخانی، منتظر تغییر وزیر فرهنگ بودند اما به نظر میرسد این امید هم بر آب بود و با یک موج کوتاه از بین رفت و محو شد. گویا سیدعباس صالحی برای تغییر در معاونت هنری، عزم جدی ندارد و اگر این عزم وجود نداشته باشد و علی مرادخانی همچنان بر پست خود باقی بماند، در سال های آینده شاهد اتفاقات خوبی در حوزه هنر نخواهیم بود و درخت تناوری که در این سالها به خشکی گراییده، از بین خواهد رفت.
حاتم بخشی علی مرادخانی
پیروز ارجمند، در گفتوگو با روزنامه قانون با اشاره به اینکه انتخاب مهدی وجدانی برای رهبری ميهمان ارکستر موسیقی ملی، جامعه موسیقی را دچار شوک عجیبی کرده است می گوید: در موسیقی شأنیت و جایگاه و رتبه استادی افراد مشخص است و این رتبه را مدرک دانشگاهی یا یک نهاد دولتی به کسی نمی دهد. کسانی مانند فرهاد فخرالدینی، لوریس چکناواریان، فریدون شهبازیان و حتی بردیا کیارس که جوان است، در بین اهالی موسیقی شناخته شده هستند و مقبولیت دارند و تاکنون هیچ شايبه و مساله ای ایجاد نکردهاند.
اما انتخاب مهدی وجدانی، مانند تمام اتفاقاتی که در سالهای اخیر در معاونت هنری افتاده است، شوک عجیبی به جامعه موسیقی وارد کرد و آقای مرادخانی بار دیگر نشان دادند که به همراهان خود وفادار هستند.او با اشاره به اینکه انتخاب وجدانی کار غیر فنیاي است ادامه می دهد: ایشان از روابط عمومی تالار سنگلج به روابط عمومی معاونت هنری انتقال پیدا کردند و با رفتارهای وفادارانهاش، باید ارتقا پیدا می کرد. اگر این ارتقا در بخش اداری امکان پذیر نبود، در جایگاه هنری برای ایشان اتفاق میافتاد.
بنیاد رودکی این کار را با بهانه جوانگرایی، که از فرمایشات مقام معظم رهبری برداشت کرده اند، توجیه میکند. ما جوانانی مثل علی اکبر قربانی، شهرام توکلی، آرمان نوروزی، بردیا کیارس و... داریم که برای رهبری ارکستر ملی دارای صلاحیت هستند و این موضوع بر کسی پوشیده نیست. به جرات این را اذعان می کنم که قریب به اتفاق اهالی موسیقی تاکنون نام مهدی وجدانی را نشنیدهاند. ایشان تاکنون همواره درگیر کارهای اجرایی بوده و تنها یک ارکستر درجه ششم را رهبری کردهاند و این موضوعی را به نوعی می توان حاتم بخشی آقای مرادخانی تعبیر کرد. هر چند بنیاد رودکی مسئولیت این انتخاب را پذیرفته ولی همه میدانند در مجموعه معاونت هنری، هیچ چیزی بدون نظر موافق آقای مرادخانی امکان پذیر نيست.
استادان موسیقی مهدی وجدانی را نمیشناسند!
بنیاد رودکی برای رساندن مهدی وجدانی به مقام رهبری ارکستر ملی، به ترفندهای مختلف چنگ زده تا این موضوع را به گونهای توجیه کند. یکی از این ترفندها استفاده از نام حسین علیزاده و دیگری مساله جوانگرایی، که مقام معظم رهبری به آن اشاره کرده است. اجرای قطعهای از حسین علیزاده با رهبری مهدی وجدانی، کاری بود که بنیاد رودکی برای دادن چهرهای مقبول از وجدانی انجام داد. این در حالیاست که حسینعلیزاده هرگز با اجرای این قطعه حتی در شهرستانهای کوچک نيز مخالفت نکرده است و این مساله نمی تواند دلیلی باشد که علیزاده حامی وجدانی است و او را به عنوان رهبر ارکستر ملی میپذیرد!
در واقع قرار دادن مهدی وجدانی زیر نام بزرگ حسین علیزاده، شیطنت بنیاد رودکی برای تغییر چهره وجدانی و هویت بخشیدن به او در مقام رهبر ارکستر ملی است. مدیرکل سابق دفتر موسیقی در خصوص مساله جوانگرایی میگوید: آقای شاهنگیان درباره این موضوع گفتهاند که ما میخواستیم جوانگرایی کنیم و آقای مهدیوجدانی كه از اشتیاق و اعتماد به نفس خوبی برای این کار برخوردار است را انتخاب کردهایم. به نظرم اگر شما امروز در چهارراه ولیعصر بایستید و بگویید به یک رهبر ارکستر با اعتماد به نفس بالا نیازمندیم، به سرعت یک اتوبوس رهبر ارکستر جمع خواهيد كرد.
با هجمهای که این موضوع به وجود آورده است، بنیاد رودکی به ترفند ناشایستی متوسل شده است و قصد دارد این کار را به گونه ای به فرمایشات مقام معظم رهبری و سیاست جوانگرایی دولت تدبیر و امید متصل کند تا سطح انتقادات و اعتراضها را کم کند. رهبری ارکستر ملی یک کار تخصصی است و من از آقای شهبازیان متعجبم که چطور زیر بار این موضوع رفتهاند؟ آقای وجدانی از دانشجویان من در دانشگاه بود و میدانم که در حوزه رهبری ارکستر تخصص ندارند و هیچ کدام از کارهایی که رهبری کردهاند نیز مورد قبول موسیقی دانان قرار نگرفته است.
ایشان موسیقیدانی کم تجربه است و استادان موسیقی او را به عنوان یک رهبر ارکستر قبول ندارند. این موسیقی دان، در خصوص اثر حسینعلیزاده که قرار است ارکستر ملی به رهبری مهدی وجدانی آن را بنوازد میگوید: معتقدم استفاده ار نام حسین علیزاده، روشی بود که مهدی وجدانی را زیر چتر حمایت و تایید حسین علیزاده قرار دهند. در حالی که آقای علیزاده پیش از این نيز اعلام کرده بودند که برای این قطعه محدودیتی قائل نیستند. این اثر حتی در ارکسترهای کوچک شهرستان هم نواخته شده است و آقای علیزاده این اثر را متعلق به مردم میداند و با اجرای آن مخالفتی ندارد و با توجه به اینکه قطعه شناخته شدهای است، رهبری آن کار سختی نیست.
انتخابهای نادرست، اعتبار ارکستر را تنزل میدهد
ارکسترهای ملی و سمفونیک هر کشوری، نشان هویت و غنای فرهنگی آن مملکت است. ارکستر ملی ما تاکنون روزهای سختی را پشت سر گذاشته اما همواره موسیقیدانانی روی صحنه رفته اند و ارکستر را رهبری کردهاند که دست کم نام آنها در بین اهالی هنر، نامشناخته شدهآي بود اما امروز با حرکت شگفتآور معاونت هنری، جایگاه این ارکستر و شأنیت آن زیر سوال خواهد رفت.
کسی که به گفته اهالی موسیقی، رهبری چند ارکستر درجه ششم را داشته است، چگونه از رهبری ارکستر ملی سربرآورده است؟ حضور مهدی وجدانی بهطور حتم اتفاقی است که جامعه موسیقی هرگز آن را فراموش نخواهد کرد. در حالی وجدانی برای این کار انتخاب شده که موسیقیدانان بزرگ ما در انزوا به سر می برند و هیچ نهاد دولتی تلاش در به دست آوردن دل آن ها نمی کند و به جایش کسانی مانند مهدی وجدانی را از سمت مدیریت روابط عمومی، به رهبری ارکستر ملی ارتقا می دهد.
پیروز ارجمند در این باره اظهار می کند: اگر میخواهید جایگاه و یك جای بزرگی را کوچک کنید، یک آدم کوچک را بر مدیریت آنجا منصوب کنید؛ آنجا حقیر و کوچک خواهد شد همه ما میدانیم، افرادهستند که به جایگاه شأنیت میدهند. ارکستر موسیقی ملی تا کنون اعتبارش را از رهبران و نوازندگانش کسب کرده، وقتی وجدانی را منصوب می کنند، گویی اعتبار ارکستر را تتزل دادهاند. ایشان صلاحیت این کار را از جنبه علمی و وجاهت حرفهای ندارد و همه ما شگفت زده شدیم که چطور به راحتی جایگاهی اینچنینی به بازی گرفته شده است. هنوز خاطرات تلخ خودرو رنو در صحنه تالار وحدت و تبدیل تالار وحدت به شبه تالار عروسی از اذهان پاک نشده، شاهد حرکت عجیب و غیر کارشناسی دیگري از معاونت هنری وزارت ارشاد هستیم. از وریر محترم ارشاد خواهش می کنم که ایشان وارد عمل شوند به این مسائل پایان دهند.
پرحاشیه ترین معاونت هنری پس از انقلاب
این موسیقیدان می گوید: این معاونت، پر حاشیه ترین معاونت هنری در کل دولتهای پس از انقلاب محسوب ميشود. بهتر است نگذارند،اعتماد از دست رفته قاطبه جامعه هنری به وزارت ارشاد بیش از این عمیق تر شود. علیرهبری، استاد برجسته موسیقی را با سیاست ها و اعمال غیر حرفه ای در معاونت هنری وادار به استعفا کردند.
مسائل و خواسته های هزاران نفر از موسیقی دانان در مورد جشنواره موسیقی فجر هنوز در هاله ای از ابهام و بی پاسخ مانده است. در دولت دهم وعده داده بودند ارکستر سمفونیک و ملی راه اندازی شود؛ ارکسترها با قدرت خوبی شروع کردند ولی اکنون به ارکستری درجه چند تبدیل شده است.
حضور فریدون شهبازیان پس از استعفای تاسف برانگیز فرهادفخرالدینی امیدی مجدد در جامعه موسیقی ایجاد کرداما وقتی ایشان قبول می کند سرپرست روابط عمومی معاونت هنری در جایگاه رهبر ميهمان ارکستر موسیقی ملی قرار بگیرد، برای بسیاری تعجب و نگرانی ایجاد می کند.او در پایان اضافه می کند: وضعیت موسیقی نواحی و موسیقی سنتی نيز بهتر از ارکسترها نیست.فرصت طلایی برای پویایی و امنیت هنر و هنرمندان سرزمینمان در دولت تدبیر و امید به سرعت در حال از دست رفتن است. هنرمندان فقط برای حمایت از کاندیداهای ریاست جمهوری نیستند. لطف كنيد و به خواسته ها و دغدغه هایشان بعد از انتخابات هم توجه کنید. شاید زمان دیگر برای اعتمادسازی مجدد دیر شده باشد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
آقاچرابه اصحاب فرهنگ وهنرتوهین میکنید ؟ این چه واژه ایی است که بکارمیبرید ،( روده فروشان وپوست فروشان )
هرشخص طی سالهای متمادی درزمینه کاریش تجربه کسب میکند تابه این درجه کاری برسد همه که ازمادر هنرمند زاده نشده اند . واقعا متاسفم واسه اظهار فضل شما دراین زمینه!!
نظر کاربران
آقاچرابه اصحاب فرهنگ وهنرتوهین میکنید ؟ این چه واژه ایی است که بکارمیبرید ،( روده فروشان وپوست فروشان )
هرشخص طی سالهای متمادی درزمینه کاریش تجربه کسب میکند تابه این درجه کاری برسد همه که ازمادر هنرمند زاده نشده اند . واقعا متاسفم واسه اظهار فضل شما دراین زمینه!!