مناطقی در جهان، که ساز جدایی می زنند
کره زمین چند کشور دارد؟ این سوالی است که می تواند جواب های مختلفی داشته باشد؛ مثلا از نگاه بعضی ها تایوان یک کشور مستقل است اما از نظر چین این منطقه یک استان است به نام «چین تایپه» و متعلق به سرزمین مادری.
از نظر سازمان ملل ۱۹۳ کشور مستقل و عضو این سازمان در دنیا وجود دارد که هیچ مسئله مناقشه برانگیزی در مورد آن ها وجود ندارد. هرچند در میان این کشورها هم چند کشور وجود دارند که دارای معارض هستند. در راس آن ها رژیم اشغالگر قدس که ۳۲ کشور هنوز آن را به رسمیت نشناخته اند که همه کشورهای اسلامی هستند یا کشور ابرقدرتی مانند چنین که ۲۲ کشور از پذیرش رسمیت آن سر باز زده اند.
به این لیست باید چند کشور دیگر را هم اضافه کرد. کره شمالی که مورد اعتراض کره جنوبی و ژاپن است. قبرس هم مورد اعتراض ترکیه و قبرس شمالی قرار دارد و عجیب ترین اعتراض و به رسمیت نشناختن یک کشور هم مربوط است به ارمنستان که معترضی به نام پاکستان دارد.
کشورهای قدیمی در دنیا تقریبا جا افتاده اند؛ کشورهایی که تاریخ پرفراز و نشیبی دارند یا از ابتدا مستقل بوده یا در مقطعی از تاریخ استقلال خود را به دست آورده اند. تاریخ و جغرافیا جدا از این که درس های دوقلوی دوران مدرسه به شمار می آمدند در مسئله سیاسی هم به شدت به هم وابسته هستند. یک رود، یک رشته کوه یا یک دریا می توانند عوارض طبیعی جغرافیایی باشند که سرنوشت آدم ها و تاریخ دو سوی خود را تغییر می دهند. می توانند باعث شوند انسان های یک سوی آن ها آفریقایی باشند یا آسیایی، آسیایی باشند یا اروپایی، آلمانی باشند یا لهستانی، چینی باشند یا هندی و...
بعد از تاریخ و جغرافیا، جنگ ها و ظهور یا بروز یک امپراتوری باعث و بانی تشکیل یا تجزیه کشورهاست. کاهش قدرت امپراتوری عظیم اسپانیا در میانه قرن نوزدهم باعث تولد کشورهای زیادی در آمریکای جنوبی و مرکزی شد؛ کشورهایی مثل آرژانتین، شیلی، کلمبیا، پرو و... در سال های دهه دوم قرن نوزدهم و با تلاش انقلابی های لاتین تبار توانستند از استعمار اسپانیا خارج شوند. یا شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول باعث تجزیه این کشور و تولد تعداد زیادی کشور مثل عراق، اردن، سوریه، فلسطین، عربستان و... شد.
آفریقایی ها اما بعد از جنگ جهانی دوم به صرافت استقلال افتادند. در دهه های ۵۰ و ۶۰ شاهد اعلام استقبلال کشورهای آفریقایی از کشورهایی مانند بلژیک، فرانسه، انگلیس و پرتغال بودیم. کشورهایی که بر اثر عوارض جنگ جهانی دوم به باور استقلال رسیدند و بیشترشان تاریخ دهه های ۶۰ و ۵۰ میلادی را به عنوان زمان تاسیس یا استقلال در تاریخشان ثبت کردند.
اتفاق کشورساز دیگر مربوط است به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با پسوند «سابق» وقتی شوروی در سال 1991 منحل شد، 15 کشور از جمهوری روسیه جدا شدند، از قزاقستان در دل آسیای میانه تا لتونی و استونی در حاشیه دریای بالتیک. فروپاشی بلوک شرق در چند سال پس از آن، باعث فروپاشی یوگسلاوی شد که از دل آن شش کشور متولد شد و کشور هفتم یعنی کوزوو بعد از تجربه یک جنگ خونین هنوز در بلاتکلیفی است.
1. پاپوآی غربی (West Papua)
جزیره پاپوآ گینه نو دو قسمت است که تا 1960 به مدت چهار قرن مستعمره هلند بود. نه سال زیر نظر سازمان ملل بود و سپس به اندونزی واگذار شد. پس از آن، رفراندومی برای استقلال پاپوآی غربی تحت نظارت سازمان ملل متحد و اندونزی انجام شد و پاپوآی غربی به اندونزی ملحق شد. از آن زمان تاکنون یک گروه چریکی شورشی، مخالفت های خود را علیه دولت و ارتش اندونزی اعلام کرده است، البته تنها یک کشور یعنی «تووالو» پاپوآی غربی را به رسمیت شناخته است.
2. ابخازیا/ اوستیای جنوبی
دو منطقه خودمختار که محل مجادله بین روسیه و گرجستان هستند تا جایی که روسیه و گرجستان در سال 2008 به خاطر آبخازیا وارد جنگ شدند و این منطقه مستقل شد و از طرف کشورهایی مانند روسیه، نیکاراگوئه، ونزوئلا، نائورو و وانواتو به رسمیت شناخته شده است. اما اوستیای جنوبی برخلاف آبخازیا در کنترل گرجستان باقی ماند و منتظر یک فرصت مناسب برای استقلال بود؛ فرصتی که پس از انقلاب گل رز گرجستان پیش آمد و این کشور هم در نهایت در سال 2014 قرارداد ارتش متحد با روسیه را امضا، هرچند هنوز مستقل نشده است.
3. اسکاتلند (Scotland)
شمالی ترین بخش جزیره انگلستان تا قرن هفدهم، قلمرویی مستقل محسوب می شد تا این که «جیمز ششم» به عنوان شاه انگلستان انتخاب شد و دو کشور اسکاتلند و انگلستان را با هم متحد کرد. یک قرن بعد، اسکاتلند وارد اتحادی رسمی با انگلستان شد که «بریتانیای کبیر» را تشکیل داد.
پس از متلاشی شدن این اتحادیه، بحث هایی در مورد جدای اسکاتلند شنیده شد. این مجادلات تا اواخر قرن بیستم ادامه داشت تا اینکه رفراندومی برای تفویض اختیارات حکومتی به اسکاتلند برگزار شد. این موضوع به اسکاتلند اجازه داد پس از حدود ۳۰۰ سال، برای اولین بار کنترل تمامی امور از جمله حکومت محلی، آموزش، مسائل مربوط به سلامت عمومی و کشاورزی را در اختیار بگیرد. رفراندوم قانونی در ۲۰۱۴ برگزار شد اما ۵۵ درصد از مردم با جدایی از بریتانیا مخالفت کردند ولی همچنان افراد مدافع استقلال در تلاش برای برگزاری رفراندوم های جدید هستند.
۴. ونتو (Veneto)
ایتالیا هم به آن صورت امن و امان نیست. جدا از جریان استقلال طلب در سیسیل، باید منطقه ونتو را هم در نظر داشت. ونتو ناحیه ای واقع در ونیز است. برخی در ونیز معتقدند که ونتو به «سنگاپور اروپا» تبدیل خواهدشد. اهالی ونتو ادعا می کنند که حکومت ناکارآمد، فساد و حتی جرائم سازمان دهی شده در این ناحیه بیداد می کند و دیگر راضی نیستند تحت سلطه رم باشند.
۵. سومالی لند (Somaliland)
برخلاف اوضاع آشفته سومالی که درگیر جریان الشباب و دزدی های دریایی و جنگ و درگیری است، بخش شمالی و مدعی استقلال، اوضاع خوبی دارد. با سیستم اقتصادی و سیاسی و نظامی مستقل و حتی فرودگاه بین المللی و گذرنامه های اختصاصی، برگزاری شش دوره انتخابات و داشتن رییس جمهور مستقل. اما از نه سال پیش به این طرف، هیچ کشوری آن ها را به رسمیت نشناخته با این حال از استقلال در آینده ناامید نشده اند.
۶. فلاندر (Flemish Republic)
شاید برای شما هم عجیب باشد که منطقه ای در بلژیک خواهان استقلال باشد. فلاندری های شمال بلژیک به واسطه زبان هلندی شان نزدیک به دو قرن است تلاش می کنند یک کشور مستقل شوند. به خصوص که سه سال پیش یک حزب جدایی طلب فلاندری توانست با ائتلاف، کنترل دولت را هم به دست بگیرد.
بلژیک شامل سه منطقه است، شمال شامل فلاندری ها که هلندی صحبت می کنند و مهم ترین شهرهای آن آنتورپ، بروخه و خنت است. جنوب که به والونی معروف است و فرانسوی زبان هستند و منطقه میانی به پایتختی بروکسل.
7. کاتالانیا (Catalonia)
اگر فوتبالی باشید، رد بازی های خانگی بارسلونا پرچم های آن ها را دیده اید. ناحیه ای واقع در اسپانیا و سواحل شمال شرقی دریای مدیترانه است که با فرانسه و آندورا مرز مشترک دارد. این ناحیه از قرون وسطا تا کنون، همیشه بین دولت های مختلف دست به دست شده ولی همچنان خودمختاری خود را حفظ کرده است.
دیگران
علاوه بر مناطقی که به شکل جدی موضوع استقلال و جدایی طلبی را دنبال می کنند، ایالت هایی مانند کبک در کانادا، تگزاس در آمریکا، تبت در چین، کشمیر در هند، تامیل در سریلانکا و... هم وجود دارند که بعید به نظر می رسد با توجه به قدرت دولت های مرکزی که بر این مناطق تسلط دارند به این زودی ها بتوانند مستقل شوند.
نظر کاربران
قسمت آخر متن خیلی شیرین بود! یه جوری گفته کبک و تگزاس میخوان جدا شن انگار که الان ملت ریختن تو خیابان و پلیس داره همشونو میکشه که مستقل نشن!....خخخخ